معمولاً و در بسیاری از کسبوکارها، فعالیتهای زمانبر زیادی را میتوان مشاهده کرد که نه تنها فایدهای برای سازمان ندارند، بلکه منابع را هدر میدهند. از آنجایی که هر کسبوکار، دارای دپارتمانهای مختلف است، اگر اتلاف زمان هر فرد را در تعداد دپارتمانها در نظر بگیرید، متوجه اتلاف بهرهوری عظیمی خواهید شد.
برای حل این نوع مسائل، کسبوکارها باید به دنبال راهکاری باشند تا بتوانند گردش کارهای هر دپارتمان را متناسب با اهداف کوتاه مدت و بلند مدت طراحی کنند، کارایی عملیاتی سازمان را بهبود دهند، از اتلاف زمان جلوگیری کنند و گلوگاههایی که در فرآیندها وجود دارد را به حداقل ممکن برسانند. کلید حل این مسائل، استفاده از مدیریت فرآیند کسبوکار است.
مدیریت فرآیند کسب و کار به چه معناست؟
معمولاً تعاریف مختلفی برای فرآیند وجود دارد. پیشنهاد میکنیم برای اینکه این مفهوم را هیچوقت از یاد نبرید، به پادکست زیر گوش دهید:
کسب و کار خود را مانند اتومبیلی تصور کنید که دارای چندین قسمت است. در خودرو همه قسمتها باید با هم کار کنند تا با هدایت راننده، سرانجام خودرو و سرنشینان به مقصد تعیین شده برسند. در حقیقت فرآیندها در هر کسب و کاری، موتور آن کسب و کار محسوب می شوند.
فرآیندهای کسبوکار یا Business Process به فعالیتها و کارهای ضروری که در یک سازمان باید به صورت روتین و دائمی انجام شود، گفته میشود.
مدیریت فرایندهای کسب و کار یا Business Process Management یک رویکرد ساختاریافته و از جمله بهترین استراتژیهایی است که میتواند فرایندها و گردش کارها را بهتر و خودکار کند، و موجب افزایش کیفیت و کاهش زمان و هزینه شده و در نهایت به تحقق اهداف سازمان کمک کند.
مدیریت فرآیند کسبوکار از روشهای مختلفی برای بهبود فرآیندها شامل تجزیه و تحلیل فرایند، مدلسازی نحوه عملکرد آن در سناریوهای مختلف، اجرای تغییرات، نظارت بر فرآیند جدید و بهبود مستمر فرایندها و نتایج کسبوکار استفاده میکند.
در طول سالها، BPM متناسب با نیازهای مختلف یک سازمان، از متدولوژیها و مفاهیم مختلفی همچون شش سیگما، تولید ناب و چابکی به خوبی استفاده کرده است.
راهنمای استفاده از مدیریت فرآیندهای کسبوکار
به عنوان یک مفهوم مهم، مدیریت فرآیند کسب و کار نیز میتواند سرشار از پیچیدگی باشد. عملکرد آن در بین کسبوکارها بسته به اندازه کسبوکار، بلوغ فرآیند، پیچیدگی فنی و فرهنگ سازمانی میتواند بسیار متفاوت باشد.
در یک نوع تقسیمبندی دیگر، مدیریت فرآیند کسبوکار میتواند از نظر دامنه محدود یا بزرگ باشد: اصول و تکنیکهای BPM را میتوان برای مدیریت یک فرآیند واحد، مانند جذب مشتری جدید، یا برای یک تحول بزرگ در کسبوکار که نیازمند اجرای فرآیندهای کاملاً جدید است، به کار برد.
موفقیتِ استفاده از مدیریت فرآیند کسبوکار تا حد بسیار زیادی به ظرفیت سازمان برای درک ملموسِ ارزش در بهبود فرآیندهای سازمانی بستگی دارد.
چرا مدیریت فرآیند کسبوکار برای سازمانها مهم است؟
مهمترین دلیل اهمیت فرآیند کسبوکار برای سازمانها این است که ارتباط مستقیمی با موفقیت کسبوکار دارد.
فرض کنید فرایندها و عملیات ضروری که باید توسط دپارتمانهای مختلف کسب و کار انجام شوند، از قبل طرحریزی نشده باشد. چه اتفاقی پیش خواهد آمد؟ نتیجه این خواهد شد که کارها در سازمان هر بار به شکلی متفاوت، سلیقهای، هزینهبر و غیر بهره ور انجام میشود و شما مجبور خواهید شد به عنوان مدیر، تمام زمان خود را صرف سر و سامان دادن به این بی نظمی و پیگیری های مداوم از واحدهای مختلف کسبوکار کنید.
نمونههای متداول فرآیندهایی که به شرکتها کمک میکنند تا اهداف کسبوکار خود را پیش ببرند، شامل موارد زیر است:
- توسعه و تولید یک محصول جدید
- ثبت سفارش یک محصول
- مدیریت ارتباط مشتریان
- جذب یک نیروی انسانی جدید
تمامی این کارها، میتواند صدها یا حتی هزاران کار و مرحله را در بر داشته باشد. آنها معمولاً کارکنان، سیستمهای فناوری اطلاعات و بسیاری از منابع کسب و کار را درگیر میکنند و همچنین کسانی که بصورت برونسپاری، خدمات خود را ارائه میدهند نیز شامل می شود.
یک فرآیند کسبوکار خوب اگر به خوبی طراحی شود، این وظایف و کارها را به مراحل ساختار یافته و قابل تکرار تقسیم میکند تا کارکنان بتوانند برای رسیدن به هدف هر دپارتمان، وظایف مشخصی را دنبال کنند. مراحل تکرارپذیر در فرآیندها به سازمانها کمک میکند تا منابع مورد نیاز خود را پیشبینی کنند و خطر تخصیص کم یا بیش از حد منابع را کاهش دهند. سنجش هر کدام از مراحل انجام یک فرآیند، پیوندها و تنگناها (ضعفها) را آشکار میکند و راه را برای بهبود فرآیندهای کسبوکار نشان میدهد.
مدیریت فرآیند کسبوکار مانند رگهای خونی، به سازمان حیات میبخشد و راه و سرعتِ خلق ارزش را تعیین میکند. بنابراین فرآیندها نه تنها بهرهوری، اثربخشی و کارایی سازمان را منعکس میکنند، بلکه قابلیت اطمینان، پیچیدگی و در نهایت فرهنگ آن را نیز منعکس می کنند.
علائم سازمانهایی که به BPM نیاز دارند
اگر در کسب و کارتان با علائم زیر روبرو هستید، فرایندها و عملیات درون سازمانی شما با اختلال جدی روبرو است و در اصطلاح شما با سندروم خلا سیستمی و فرآیندی در کسب و کارتان روبرو هستید. این علائم عبارتند از
- دوباره کاری و خطاهای زیاد در انجام کارها
- گردش کارها در بین واحدهای سازمان نه تنها به صورت سریع و خودکار انجام نمی شود بلکه با وقفه و تاخیرهای مداوم روبرو است
- انجام درستِ کارها به پیگیریهای مداوم و طولانی نیاز دارد
- تا خودتان به عنوان مدیر بالای سر کار نباشید، کارها به صورت درست انجام نخواهد شد
راهکار این معضل ویران کننده در کسب و کار، مدیریت فرایندها و عملیات یا همان سیستم سازی است.
مراحل تشکیل دهنده چرخه مدیریت فرایندهای کسب و کار
مدیریت فرآیندهای کسبوکار، ۵ گام زیر را در بر میگیرد:
۱- طراحی:
در این مرحله، فرآیند موجود تجزیه و تحلیل میشود تا مشخص شود چه بخشی باید بهبود پیدا کند. سپس مدلی را طراحی میکنند که چه استراتژیهایی برای دستیابی به شرایط ایده آل باید اجرا شود. انجام این کارها به معنی تجزیه و تحلیل فرآیندهای جاری، شناسایی اقداماتی که باید برای بهبود آنها انجام شود و طراحی فرایند بهینه است.
۲- مدلسازی:
اکنون باید نحوه عملکرد کسب و کار شما در سناریوهای مختلف رایج را در نظر بگیرید. کسبوکار شما در موقعیتهای معمول چه کارهایی را باید انجام دهد؟
به این سؤالات پاسخ دهید. سپس برای اجرای آن، نحوه اجرای هر فرایند را ترسیم (مدلسازی) کنید تا دقیقا بدانید که چگونه کارها باید انجام شوند.
طراحی و مدلسازی فرایندها و عملیات سازمان یا تدوین روش های انجام کارها در قالب سندهایی مثل روش های اجرایی و دستورالعمل های کاری اولین قدمی است که هر کسب و کاری در جهت رشد و توسعه پایدار باید انجام دهد.
۳- اجرا:
برای اینکه فرایندها و عملیات طرحریزی شده به بهترین نحو ممکن در سازمان اجرا شود باید مراحل زیر صورت گیرد:
- متولی یا مدیر هر فرایند باید تعیین شود. مدیر یا متولی یک فرایند کسی است که پاسخگوی نهایی نتایج و خروجیهای آن فرایند است
- مسئولین یا مجریان هر بخش از فرایند یا به عبارت دیگر انجام دهنده هر یک از فعالیت های یک فرایند باید مشخص شود
- اجرای صحیح فرایند به متولی و مجریان هر فرایند آموزش داده شود
- سازماندهی و اجرای فرایندها به خوبی انجام شود
۴- نظارت، پایش و کنترل:
در این مرحله، نحوه عملکرد فرایندهایی که اجرا کردهاید را پیگیری و نظارت میکنید. ممکن است برای انجام این کار از یکسری شاخص و معیار و ابزارهای نظارتی نظیر داشبورد مدیریتی و Google Analytics استفاده کنید. این کار، به شما نشان میدهد که آیا طرح بهینه شده، در واقعیت به خوبی کار میکند یا خیر.
۵- بهینهسازی:
پس از اینکه متوجه شدید که طرح تازه پیاده سازی شده شما چگونه کار میکند، میتوانید این روند را برای بهبود قسمتهایی که دچار مشکل هستند، بهینه کنید. برخی از متخصصین، به این مرحله مهندسی مجدد فرآیندهای کسبوکار یا BPR نیز میگویند.
از جمله اقداماتی که در این مرحله انجام میشوند، استفاده از فناوریهای اتوماسیون جهت سرعت و دقت بخشیدن به فرآیندها است.
مدیریت فرآیند کسبوکار، کاری نیست که بتوانید یک بار انجام دهید و رهایش کنید. شما دائماً باید چرخه مدیریت فرآیند را با هدف نهایی بهینه سازی بیشتر فرایندها تکرار کنید. این امر تضمین میکند که عملیات شما همیشه به روز و تا حد امکان سریع و کارآمد باشد.
مدیریت فرآیندها و عملیات و ارتباط آن با راهکار جامع تحول سازمانی (SSM)
در طراحی فرایندها و عملیات یا سیستم سازی ۲ کار عمده باید انجام شود:
۱- هر یک از فرایندهای سازمان باید بگونهای طراحی شوند که خروجی آنها در نهایت اهداف نهایی سازمان را پشتیبانی کنند.
۲- ارتباط بین فرایندها و دپارتمانها به گونهای بر قرار شود که هیچگونه توقف ناخواستهای در کار پیش نیاید و کارها به صورت خودکار، شفاف و کارامد انجام شود. به عنوان مثال گردش کارها و عملیات بین واحدهای مختلف مثل فروش، انبار، تولید، خرید و بازرگانی، تحویل محصول و … کاملا از پیش طرحریزی شده، کارامد و بدون توقف و سردرگمی انجام شود.
فرق عمده ای که طراحی فرایندها و عملیات کسب و کار یا سیستم سازی از طریق راهکار جامع تحول سازمانی مدیریت هوشمند استراتژیک SSM دارد، این است که در SSM ، سیستمسازی با رویکرد ناب انجام میشود. رویکرد ناب (Lean Production) یعنی به حداکثر رساندن بهره وری و در عین حال به حداقل رساندن اتلاف ها و مشکلات و گلوگاه ها در سازمان
در سیستمسازی با رویکرد ناب کل فرایندها و عملیات به بهینه ترین حالت ممکن طراحی میشود بگونهای که اتلاف های زمانی، هزینه ای و کیفی به حداقل ممکن کاهش پیدا کند.
مدیریت فرآیند کسبوکار چگونه و توسط چه کسانی انجام میشود؟
اگرچه چرخه مدیریت فرآیند کسبوکار به اندازه کافی ساده به نظر میرسد، اما هر مرحله میتواند ماهها یا بیشتر طول بکشد و نیاز به برنامه ریزی دقیق دارد. فرآیندهای کسبوکار معمولاً چندین سیستم و بخش را در بر میگیرند. به عنوان مثال، استخدام یک کارمند می تواند نه تنها منابع انسانی، بلکه بخش فناوری اطلاعات را برای تجهیزات رایانه ای، امور مالی برای تنظیم اسناد مالیاتی، برنامههای آموزشی برای آموزش در حین کار و غیره درگیر کند.
بهبود فرآیند کسبوکار معمولاً گروههای زیادی از افراد را شامل میشود که عبارتند از:
- مدیران اجرایی که مسئول همسو کردن فرآیندها و اهداف کسبوکار با یکدیگر هستند
- متخصصان BPM برای کمک به توسعه فرآیندها
- صاحبان فرآیند کسب و کار
- کارکنانی که کار را انجام می دهند
- متخصصان فناوری اطلاعات که مسئول پیاده سازی ابزارهای اتوماسیون هستند
علاوه بر این، کار کشف و تجزیه و تحلیل گردشهای کاری موجود، تولید و آزمایش مدلهای جدید و بهینهسازی یک فرآیند میتواند اسناد زیادی را ایجاد کند. اگر BPM به خوبی مدیریت نشود، امکان زیادی برای شکست وجود دارد.
نکات مهم در مدیریت فرآیند کسب و کار
برای اینکه مطمئن شوید فرآیندهای کسب و کار سازمان شما در بهترین حالت باقی می مانند، در ادامه به چند مرحله اشاره میکنیم که میتواند به شما کمک کند تا در قدمهای بعدی مدیریت فرآیندهای کسبوکار، با آگاهی پیش بروید.
۱- بطور منظم فرآیندهای خود را تجزیه و تحلیل کنید
خواستههای مشتریان شما تغییر میکند، بنابراین منطقی است که فرآیندهای شما نیز باید تغییر کنند. با تجزیه و تحلیل منظم اثربخش بودنِ فرآیندهای خود در برآوردن نیازهای صنعتتان، باید بتوانید ابتکار عمل را در عملیاتهای مختلف سازمان خود درنظر بگیرید.
۲- برای بهبود، هدف تعیین کنید
داشتن یک برنامه و نرم افزار BPM ممکن است به شما امکان دهد واحدهایی را برای بهبود در فرآیندهای خود پیدا کنید. نکتهای که باید بدانید این است که این برنامهها و نرمافزارها، به تنهایی نمیتوانند مشکلات سازمان شما را حل و فصل کنند.
کاری که میتوانید انجام دهید این است که از دادههایی که با استفاده از این ابزارها به دست میآورید، استفاده کنید و اهداف و مقاصد روشنی را در مورد اینکه چگونه میتوانید گردش کار خود را بهتر کنید، تعیین کنید.
۳- در جریان روندهای جدید مدیریت فرآیند کسبوکار باشید
اینکه بتوانید در صنعت خود با دیگران رقابت کنید، به میزان بسیار زیادی به این بستگی دارد که به خوبی بدانید روندهای جدید در صنعت شما، چه مواردی هستند.
برای اینکه در جریان روندهای جدید BPM باشید، میتوانید در مورد آخرین اخبار این حوزه مطالعه کنید یا در نشستها و رویدادهای فصلی یا سالیانه عضویت پیدا کنید.
۴- بهروشهای BPM را به کار بگیرید
مانند هر جنبه دیگری از کسبوکار شما، بهروشهایی(Best Practice) مرتبط با BPM همواره وجود دارند. وجود بهروشها به سازمان شما کمک میکنند تا بتوانید از آن، نهایتِ استفاده را ببرید. در ادامه در مورد نحوه استفاده از بهروشهای BPM صحبت خواهیم کرد.
۵- در استفاده از نرمافزار BPM سازمان خود، حرفهای شوید
اگر واقعاً میخواهید از نرمافزارهای BPM به نفع خودتان استفاده کنید، باید با جزئیات سیستم آشنا باشید و بدانید که هر یک از عملکردهای آن چگونه به کسبوکار شما کمک میکند. تلاش کنید تا بهترین نرمافزارهای BPM را پیدا کنید و با کمک آنها، بهترین راهحلها را در این زمینه انتخاب نمایید.
بهروشهای مدیریت فرآیندهای کسب و کار
زمانی که فرآیندهای کسبوکار به بلوغ سازمانی میرسند، بهروشها برای کمک به ادامه بهبود فرآیندهای پیچیده مورد نیاز خواهد بود.
ایجاد شرایطی که بتواند بهروشهایی را برای تعالی مدیریت فرآیندهای کسبوکار ایجاد کند، برای بسیاری از سازمانهای بزرگ و متوسط کاربرد دارد. با استفاده از ۱۶ گزارهای که در چک لیست زیر وجود دارد، میتوانید وضعیت سازمان خود نسبت به بهروشها مورد ارزیابی قرار دهید. (برای مطالعه بیشتر میتوانید این مطلب را بخوانید)
مزایای استفاده از مدیریت فرآیند کسبوکار در سازمانها
رویکرد ساختاریافته مدیریت فرآیند کسبوکار، کیفیت کار و کارایی عملیاتی را بهبود میدهد. دو دلیل اصلی که شرکتها آن را اتخاذ میکنند این است که در قدم اول میتواند اتلافها را حذف کند، خطاها را کاهش دهد، در زمان صرفه جویی کند، منجر به بهبود انطباق شود، چابکی را افزایش دهد و از تحول دیجیتال پشتیبانی کند. دومین دلیل استفاده از این رویکرد این است که به ارائه محصولات و خدمات بهتر به مشتریان کمک کند.
مدیریت فرآیندهای کسبوکار به دلایل زیر میتواند یک ابزار مدیریتی اثربخش برای سازمانها باشد:
- تمرکز بر استانداردسازی فرآیندها، خطر خطای انسانی و تبعات بعدی آن را کاهش میدهد
- تجزیهو تحلیل فرآیندها، به مدیران دید بیشتری نسبت به عملکرد فرآیند میدهد و به آنها کمک میکند تا گلوگاهها را شناسایی کنند
- ابزارهای اتوماسیون، کارایی را افزایش میدهند و به کارکنان اجازه میدهند تا بر روی کارهایی که نیاز به تخصص و مداخلات انسانی دارند، تمرکز کنند
همه موارد فوق به کارکنان، زمان بیشتری برای شناسایی سایر پیشرفتها و اتوماسیونهای فرآیند برای بهبود مستمر فرآیندهای کسب و کار میدهد.
چالشهای پیاده سازی BPM در سازمانها
هر تغییر، چالشهایی را با خود به همراه دارد. این امر به ویژه در مورد BPM صادق است، جایی که کار پیچیده بهبود فرآیند نقش ها، سیستمها و روش های مختلف کار را در بر میگیرد. برای به حداکثر رساندن مزایای BPM، سازمانها باید برای چالشهایی که ممکن است با آنها مواجه شوند آماده باشند و برنامهای برای رسیدگی به آنها داشته باشند.
چالشها و موانع زیر، جزو رایجترین دلایل شکست BPM هستند که عبارتند از:
۱- عدم پذیرش و پشتیبانی اجرایی
۲- اهداف و مقاصد نامشخص در کسبوکار
۳- زیرساخت های ناکافی؛
۵- سردرگمی در مورد ابزار مناسب برای کار
۶- عدم فرهنگ سازی و آگاهی بخشیدن به کارکنان در خصوص تغییر
۷- دید و ردیابی ضعیف فرآیند
۸- قراردادها و مشوق های غیر قابل انعطاف
انواع مختلف سیستمهای مدیریت فرایند کسب و کار
از آنجایی که مدیریت فرآیند کسبوکار بسیار گسترده است و معمولاً شامل استفاده از ابزارهای مختلف می شود، برخی از کارشناسان دستهبندیهای زیر را برای آن بر میشمارند:
۱-مدیریت فرآیند کسبوکار سیستممحور (System-centric):
این نوع از BPM بر فرآیندهای مربوط به جریانهای کاری در سیستم های کسبوکار که بدون دخالت زیاد انسان عمل می کنند و در برنامه های سازمانی ادغام می شوند، تمرکز دارد.
۲- مدیریت فرآیند کسبوکار انسانمحور (Human-centric):
این دسته از BPM، افراد را در اولویت اصلی خود قرار میدهد. همچنین میتواند بر فرآیندهایی که افراد آن را مدیریت میکنند، تمرکز کند. این فرآیندها شامل مواردی در برنامههای کسبوکار است که دارای ویژگیهایی هستند که برای تعامل انسانی طراحی شدهاند؛ مانند رابط کاربری با طراحی مناسب، هشدارها، اعلانها و خدمات مشتری.
۳- مدیریت فرآیند کسبوکار سندمحور (Document-centric)
این نوع از BPM، زمانیکه یک سند (قرارداد کاری یا توافقنامه) جزو هدف فرآیند سازمان باشد، کاربرد دارد. این روش، مسیریابی، قالببندی، تائید و دریافت سند تایید شده را به عنوان وظایف اصلی گردش کار میسر میسازد.
کاربرد مدیریت فرآیندهای کسب و کار در دپارتمانهای مختلف یک سازمان
مدیریت فرآیند، تمام جنبههای کسب و کار را در بر میگیرد. برخی از سازمانها، از نرمافزار مدیریت فرآیند برای خودکارسازی سیستمهای خود استفاده میکنند، در حالی که برخی دیگر هنوز از روشهای سنتی فلوچارتها و دستورالعملها استفاده میکنند. با این حال در سازمان خود، احتمالاً از نوعی مدیریت فرآیند کسب و کار (BPM) استفاده میکنید. نمونههایی از نحوه استفاده از آن برای دستیابی به اهداف کسبوکار شامل موارد زیر است:
واحد منابع انسانی
ایجاد یا تامین منابعی که به نیروی انسانی سازمان کمک کند تا به شکل بهتری بتواند وظایف خود را انجام دهد، معمولاً با چالشهای زیادی مثل زمانبر بودن، مشخص نبودن نقشها برای تامین منابع و… همراه است. یا زمانیکه سازمان قصد استخدام نیروی جدید دارد، برای کسب اطلاعات آنها، فرمهای کاغذی خستهکننده به آنها میدهد تا تکمیل کنند.
همه این مشکلات به دلیل این است که اصول و استاندارد یکپارچهای برای مدیریت امور منابع انسانی در سازمان وجود ندارد. بنابراین، با استفاده از راهکار BPM، سازمانها قادر خواهند بود تا فرآیندهای منابع انسانی خود را بهینه کنند و از این طریق در زمان، هزینه و منابع خود صرفهجویی کنند.
واحد مالی
واحد مالی اسناد مختلفی را از فرآیندهای سیستممحور و انسان محور دریافت میکنند. آنها حجم زیادی از ایمیلها و فرمهای کاغذی در مورد فرآیندهای مالی داخلی و خارجی شرکت دریافت میکنند. به عنوان مثال، یک پلتفرم BPM، بخشهای مالی را قادر میسازد تا درخواستهای مربوط به سفر کارکنان را سریعتر پردازش و فرآیندهای خرید را تسهیل کند.
واحد فروش
تیمهای فروش هم با ترکیبی از فرآیندهای انسان محور و سیستم محور سر و کار دارند. ابزارهای BPM میتوانند مبادله قیمتها و فاکتورهای فروش را هماهنگ کرده و در نهایت گردش کار مربوط به چرخه فروش را کوتاه کنند.
واحد لجستیک و حملونقل
لجستیک برای یک شرکت حمل و نقل، مستلزم یک زنجیره طولانی از فرآیندهای پیچیده است و در عین حال با هزاران نفر در مکان های مختلف سروکار دارد. در این بین، فرآیندهای روتین از طریق BPM و با هدف سادهسازی کل فرآیند و بهبود کیفیت، استاندارد و بهینه میشوند.
آینده مدیریت فرآیندهای کسب و کار چگونه خواهد بود؟
BPM – یک رویکرد ساختاریافته برای بهبود فرآیندهای کسبوکار – یک رشته جدید نیست، اما یک رشته در حال تکامل است که توسط ماهیت پویای نحوه انجام کار و تجارت در قرن بیست و یکم در حال پیشرفت است. پذیرش همه جانبه فناوری دیجیتال، نیاز کسبوکارها به فعالیت در یک بازار دیجیتال و تغییر به کار از راه دور در طول همهگیری کووید-۱۹، کسبوکارها در هر اندازهای را وادار کرده است تا فرآیندهایی را که برای تحقق اهداف کسبوکار خود استفاده میکنند، ارزیابی کنند.
BPM و فناوریهایی که از آن پشتیبانی میکنند، برای پاسخگویی به این نیازهای جدید تکامل یافتهاند. در ادامه به خلاصهای از مواردی اشاره میکنیم که در آیندهی BPM تاثیر بسزایی دارد:
- ابزارهای توسعهدهنده BPM باعث میشوند کاربران بیشتری در بخشهای کسبوکار، راههای جدیدی برای بهبود فرآیندها را شناسایی، پیادهسازی و اندازهگیری کنند.
- خودکار سازی هوشمند فرآیند کسب و کار با استفاده از هوش مصنوعی، کاربرد یادگیری ماشین در گردش کار، کارایی فرآیند را بهبود می بخشد.
- اعمال کاربردهای BPM در برنامههای کسبوکار توسط فروشندگان بزرگ نرمافزار، دسترسی به اصول و فناوری BPM را گسترش میدهد.
- ابزارهای فرآیند کاوی خودکار، خلق تصویری دقیق از فعالیتهایی که یک فرآیند را تشکیل میدهند، نحوه بهینهسازی آنها را برای سازمانها بسیار آسانتر میکند.
- استفاده از BPM برای بهبود و بهینهسازی فرآیندهای کسبوکار یکپارچه، که با کارمندان و مشتریان درگیر میشود، به یک تمایز رقابتی برای سازمانها تبدیل خواهد شد.
نویسنده: تیم تحقیق و توسعه غزال |
منبع مقاله: techtarget.com – blog.datumize.com – process.st |