با شنیدن پادکست زیر، در ابتدا کمی بیشتر با استراتژیهای بهبود عملکرد کسبوکار آشنا شوید.
طرحریزی استراتژی برای بهبود عملکرد کسب و کار یک موضوع است، اما عملیاتی کردن اقداماتی که بتواند منجر به ارتقاء عملکرد کسبوکار شود، یک داستان کاملا متفاوت است.
سازمان، چه قدیمی یا تازه تاسیس، اگر به دنبال رشد و بهبود عملکرد کسب و کار خود نباشد، به ناچار در مسیر سقوط قرار میگیرد. زیرا در بازار رقابتی امروز، رقبای زیادی حضور دارند و منتظر کوچکترین اشتباه کسبوکارهای دیگر هستند که در فرصت مناسب، بتوانند سهم بازار خود را نسبت به سایرین افزایش دهند.
بهبود عملکرد کسبوکار منجر به افزایش سهم بازار و در نهایت افزایش سودآوری و بازگشت سرمایه می گردد. با توجه به مزایای بیشماری که این موضوع برای کسبوکارها به همراه دارد، در ادامه به ۱۰ استراتژی برای بهبود عملکرد کسبو کارها اشاره میکنیم.
استراتژیهای بهبود عملکرد کسبوکار
۱-اشتیاق و اعتماد را در تیم ایجاد کنید
داشتن اشتیاق نسبت به انجام کاری، باعث بهرهوری در نتایج انجام آن کار میشود. اگر تیم شما به کاری که انجام میدهد، اشتیاق کافی داشته باشد، میتوان امیدوار بود تا آنها علاوه بر کسب نتایج مهم در دستیبابی به اهداف سازمانی، هر یک به درجات شغلی بالاتری ارتقاء پیدا کنند.
در راستای ارتقاء بهرهوری در سازمان، مدیر باید افراد تیم را در کار درگیر کند و میان آنها، اعتماد خوبی ایجاد کند. انجام همه این کارها منوط به این است که مدیر در گفتار و رفتار خود باید نشان دهد که برای موفقیت تک تک کارکنان، به اندازه نتایج مثبت سازمان ارزش قائل هست.
۲-ارتباطات شفاف و ساختار یافته برقرار کنید
ارتباط موثر، روابط بین فردی و کاری خوبی ایجاد میکند و منجر به افزایش کیفیت همکاری کارکنان میشود. در مقابل، ارتباطات ناکارآمد می تواند تأثیر منفی بر روابط کسبوکار، مدیریت عملکرد کارکنان و کارایی سازمانی داشته باشد.
ارتباطات برای بهبود عملکرد کسب و کار بسیار مهم است. فقدان ارتباطات شفاف و ساختاریافته مانع بزرگی برای سازمانهای بزرگ، خصوصاً در مورد نرخ بهرهوری، تلقی میشود. به همین دلیل، مدیر باید اطمینان حاصل کند که اهداف به زبانی واضح و قابل فهم ترسیم شده است.
۳-استراتژی و ساختار سازمانی را با یکدیگر همسو کنید
همراستایی ساختار سازمان با استراتژی برای موفقیت اجرای استراتژی بسیار مهم است. ساختار سازمان باید از استراتژی و اجرای آن پشتیبانی کند. در صورت امکان، مدیریت باید اطمینان حاصل کند که ساختار سازمان شفاف، غیرمتمرکز و رسمی باشد و همسویی مناسبی با خطمشیها و فرآیندهای سازمان داشته باشد. زمانیکه ساختار موجود در سازمان این الزامات را برآورده نمیکند، مانعی برای اجرای استراتژی است و نیاز به تغییر دارد.
آیا میدانید چه رابطهای میان ساختار سازمانی و استراتژی وجود دارد؟
از طرفی با رفع موانع بهره وری، کسبوکارها میتوانند اطمینان حاصل کنند که میتوانند کارکنان را در جهت تحقق اهداف، توانمند کنند. به عنوان مثال، یک راه مفید برای شناسایی ناهماهنگی فرآیندها و استراتژی ها این است که مشخص شود آیا کارکنان برای انجام کار یا فعالیتی سردرگم هستند یا خیر.
۴-اهداف و معیارهای خود را بیان کنید
اهداف و معیارها فقط زمانی ارزشمند هستند که قابل درک باشند. بنابراین، باید به دقت توضیح دهید که شاخص ها و معیارها چگونه تعریف و اندازهگیری میشوند. علاوه بر این، اهداف و فرآیندهای اندازه گیری باید برای هر دپارتمان کسبوکار بصورت جداگانه و اختصاصی طراحی و تنظیم شوند. این کار، کارکنان را قادر میسازد تا درک ملموستری از میزان مشارکت خود به دست آورند.
۵-هوشمندانه آموزش دهید
سازمانها باید اطمینان حاصل کنند که نیروی کار آنها آیندهنگر است و میتواند بسیاری از مساپل کسبوکار را تجزیه و تحلیل کند. بنابراین مدیر، نیاز به آموزش هوشمندانه و استراتژیک افرادی دارد که در مسیر رسیدن به اهداف سازمان، تاثیرگذار هستند و میتوانند عملکرد کسبوکار را بهبود ببخشند.
به عنوان مثال، در بازار رقابتی امروز سازمانها باید مطمئن شوند که کارکنان جوان، آموزشهایی مرتبط و مورد نیاز بر توسعه مهارتها و دانش خود را دریافت میکنند. از طریق شناخت اهداف افراد و اهداف شغلی، سازمانها میتوانند بهترین استعدادها را حفظ کنند و بر روی آموزش آنها سرمایهگذاری نمایند.
۶-در بازارهای موجود، پیشرو باشید
متخصصانی که در زمینه بهبود عملکرد کسب و کار فعالیت میکنند، ۳ استراتژی متمایزکننده رقابتی در کسبوکارها تعریف میکنند:
- ارتباط نزدیک با مشتری
- بهره وری عملیاتی
- پیشرو بودن در بازار
اگرچه کسبوکارها میتوانند در راستای پیشرو بودن، در هر سه بخش کار کنند؛ اما بهتر است انرژی و تمرکز خود را روی یک بخش خاص معطوف کنند. برای مثال، اگر یک شرکت تصمیم بگیرد که بر موضوع ایجاد ارتباط نزدیک با مشتری تمرکز کند، باید به دنبال بهبود شخصیسازی محصولات یا خدمات خود برای مشتریان باشد تا مشتری احساس کند محصولی که دریافت کرده، با توجه به ویژگیهای شخصی او ساخته شده است. به بیان ساده، اگر آنها رویکرد پیشرو بودن در بازار را انتخاب کنند، باید روی نوآوری محصول سرمایه گذاری کنند.
۷-چشمانداز خود را جهانی کنید
نگاه کردن به کسبوکار در مقیاس بزرگ، به کسبوکارها کمک میکند تا روندهای جدید و عواملی که در کسبوکار آنها خلل ایجاد میکنند را بهتر درک کنند. با نگاهی به فضای خارج از سازمان، کسبوکارها میتوانند یک استراتژی عملیاتی چابک و عملگرا ایجاد کنند و در ادامه، با درنظر گرفتن یک چشمانداز گستردهتر، میتوانند اطمینان حاصل کنند که قادرند با رقبا رقابت کنند.
۸-اولویتها را تعریف کنید
اهداف کسب و کار باید مختصر، مفید و واضح باشند. نکته حائز اهمیت این است که کسبوکارهایی که بیش از اندازه برای خود هدف تعیین میکنند، به احتمال زیاد دچار سردرگمی میشوند و در نهایت نمیتوانند به هیچ کدام از آنها دست پیدا کنند. کارشناسان پیشنهاد میکنند معمولاً بین سه تا پنج اولویتی که باعث بهبود عملکرد کسب و کار میشود را مشخص کنید.
۹-یک محیط مبتنی بر حمایت ایجاد کنید
مدیر کسبوکار باید همواره از اهدافی که برای کارکنان تعریف میشود؛ حمایت کند. روشهای مختلفی مثل برگزاری جلسات تیمی، ارائه رفتارهای حمایتگرانه و تشویق کارکنان به نوآور بودن از جمله راهکارهایی است که در این راستا میتواند به مدیران کمک کند.
علاوه بر این، آنها باید به دنبال حمایت از کارکنان در هنگام برخورد با موانع و مشکلات باشند. با حمایت و همکاری متقابل، کسبوکارها میتوانند از پتانسیل کامل کارکنان خود استفاده کنند.
۱۰-به طور مداوم بهبود عملکرد کسب و کار را زیر نظر داشته باشید
نظارت مستمر شاید یکی از قدیمیترین اصول مدیریت کسب و کار باشد. آگاهی داشتن از شرایطی که کسبوکار در آن قرار دارد (وضعیت صنعت، وضعیت بازار، میزان رضایت مشتریان و …)، کلید به حداکثر رساندن مزایای استراتژی بهبود عملکرد کسب و کار است. به این ترتیب، مدیر سازمان باید از برگزاری جلسات ارزیابی منظم اطمینان حاصل کند.
تیمها؛ مهمترین عنصر تاثیرگذار بر بهبود عملکرد کسبوکارها
یکی از مهمترین نکاتی که در این ۱۰ استراتژی بهبود عملکرد کسبوکار میتوان دید این است که وجود تیم ها برای بهبود عملکرد کسبوکار بسیار مهم است. اگر اعضای تیم نسبت به اهداف سازمان درک مشترک و مناسبی داشته باشند، آنگاه تیم میتواند برای رسیدن به اهداف با یکدیگر همکاری کنند. بنابراین میتوان گفت نداشتن جهت حرکت در کسبوکار، ناشی از عدم وضوح اهداف است. مدیر و کارکنان سازمان از طریق همکاری، حمایت و تعهد نسبت به یکدیگر میتوانند برای موفقیت کسبوکار با یکدیگر همکاری موثری داشته باشند.
همچنین بخوانید: مزایای کوچینگ سازمانی برای کسب و کار
مدیران با چه ابزاری میتوانند عملکرد کسبوکار خود را بهبود دهند؟
راهکاری که بخش عمده ای از ۱۰ استراتژی فوق را در خود دارد، راهکار جامع تحول سازمانی مدیریت هوشمند استراتژیک SSM است. این راهکار با طی ۷ مرحله زیر، در کسب و کارها طراحی، پیاده سازی و استقرار مییابد و به مدیران و صاحبان کسب و کارها کمک میکند تا عملکرد سازمان را، چندین برابر افزایش دهند. با استفاده از این راهکار، همه سازمان از جمله فرایندها و عملیات، کارکنان و سایر منابع، در خدمت تحقق اهداف استراتژیک سازمان قرار گرفته و بصورت یکپارچه برای رسیدن به اهداف کسب و کار، فعالیت می کنند.
دستاوردهای بهبود عملکرد کسبوکار با استفاده از راهکار SSM
- تعیین دقیق اهداف استراتژیک کسب و کار و مطلع و ساماندهی همه بخش های کسب و کار برای نقش خود در تحقق اهداف
- همسو شدن منابع سازمان در جهت تحقق اهداف استراتژیک
- تغییر ساختار بنگاه داری و مدیریتی سازمان به منظور رشد دائمی و پایدار
- بهینه شدن هزینههای کسبوکار و افزایش بهرهوری
- برخورداری از استراتژی بازاریابی و فروش اثربخش
- بازطراحی و بهینه شدن فرآیندها و عملیات در راستای اهداف استراتژیک
- به کارگیری کارکنان شایسته در جهت اهداف استراتژیک
- ارزیابی عملکرد ۳۶۰ درجه و لحظهای کسبوکار
- تشخیص انحرافات احتمالی سازمان از اهداف با استفاده از ابزارهای اندازهگیری عملکرد
- واکنش مناسب نسبت به فرصتها و تهدیدات پیش رو
- تمرکز روی آینده و اهداف کسبوکار به جای پرداختن به مسائل روزمره سازمان
- توسعه مدیر و رهبر سازمان به یک مدیر کلاس جهانی
نویسنده: تیم تولید محتوای غزال |
منابع مقاله: blog.datumize.com – achievers.com – leadfuze.com – yoh.com |