اگرچه از اصطلاح “عملکرد” به طور متعارف در ادبیات مربوط به مدیریت استفاده می شود، اما برخی از افراد ممکن است واکنش معکوس نسبت به این اصطلاح داشته باشند. در نظر آن ها، ممکن است به جای آن از اصطلاح “اثربخشی” استفاده شود.
بسیاری از ما در گروه هایی کار کرده ایم که همه اعضا روی اهداف یکسانی متمرکز بوده – آن ها در واقع یک تیم بودند. اگر تیمی در محل کار مستقر بوده یا به هر شکلی گروهی کار کند، پس احتمالاً یک سرپرست نیز خواهد داشت. سرپرست ممکن است عضوی از تیم نبوده باشد، اما در اطمینان از اینکه تیم در رسیدن به اهداف خود کار و امور را درست انجام می دهد (عملکرد خوبی نشان می دهد) دارای مسئولیت مستقیم است.
در حالت ایده آل، اهداف برای همه ما روشن بود زیرا آنها نوشته شده بودند (اما این همیشه صدق نمی کند). ما در جهت دستیابی به اهداف کار می کردیم و همیشه میزان دستیابی به آنها را کنترل می کردیم.
ما برای دستیابی به اهداف حتی کاری را که به شیوه ای موثر و کارآمد انجام می دهیم را تغییر می دهیم. معمولاً این چرخه فعالیت ها تا رسیدن به اهداف تکرار می شود. چرخه ای که انجام می شود ، مدیریت عملکرد تیم نامیده می شود. در بخش بعدی آن را کمی واضح تر تعریف خواهیم کرد.
یک تیم اساساً یک سازمان است – و یک سیستم محسوب می شود. در یک تیم مجموعه ای از فعالیتهای تکرار می شود که همه آنها در جهت یک هدف (مأموریت) و اهداف مشترک انجام می شود. یک بخش یا واحد تجاری در یک سازمان را می توان به عنوان یک تیم در نظر گرفت. بنابراین اکثر شیوه های مدیریت عملکرد سازمانی، برای مدیریت عملکرد تیم نیز اعمال می شود.
درست مثل یک سازمان کلی، وقتی تیمی کار خود را شروع می کند (یعنی وقتی اولین چرخه حیات خود را طی می کند)، معمولاً در مورد دستیابی موثر به اهداف (در مورد دستیابی به عملکرد قوی) شیوه های داخلی قوی و محکمی ندارد.
با ادامه پیشرفت تیم، وجود سیستم های داخلی موثرتر از اهمیت بیشتری برخوردار می شود. در غیر اینصورت، اعضا ناامیدی های فزاینده ای نسبت به انجام ندادن کارها و سردرگمی درمورد اینکه چه کسی چه کاری انجام می دهد و چه زمانی باید آن را انجام دهد، خواهند داشت. بنابراین آنها بر تقویت عملکردهای مدیریت عملکرد خود تمرکز می کنند.
توجه داشته باشید که مدیریت عملکرد تیم معمولاً به چرخه فعالیتها برای افزایش عملکرد تیمی اشاره دارد که حداقل چندین جلسه داشته است. فعالیت هایی که در ابتدا برای توسعه تیم انجام می شود اغلب به عنوان تیم سازی شناخته می شوند. فعالیتهای هدایت و حمایت از فعالیتهای اعضا در طی یک جلسه به عنوان تسهیل کننده شناخته می شوند.
مدیریت عملکرد تیم چیست؟
ما عادت داریم که به مدیریت عملکرد مداوم برای کارکنان فکر کنیم، برای مثال، تعیین اهداف، نظارت بر دستیابی کارکنان به این اهداف، به اشتراک گذاشتن بازخورد با کارکنان، ارزیابی عملکرد کارکنان و سپس پاداش دادن به عملکرد کارکنان یا راهنمایی کارکنان برای بهبود عملکرد. این روند مدیریت عملکرد نیز مشابه روال استفاده شده در تیم ها و سازمان ها است.
مدیریت عملکرد تیم شامل فعالیتهای مکرر برای ایجاد اهداف تیمی، نظارت بر پیشرفت به سمت اهداف و ایجاد تعدیلاتی برای دستیابی موثرتر به آن اهداف است. از منظر سیستم ها، هدف کلی مدیریت عملکرد تیم این است که تیم و همه اعضای آن در یک روش مطلوب با هم کار کنند تا نتایج مورد نظر سرپرست تیم را بدست آورند.
این فعالیتهای مکرر بیشتر مواردی است که رهبران و مدیران ذاتاً در سازمانهای خود انجام می دهند – برخی از آنها این کار را بسیار بهتر از دیگران انجام می دهند. بنابراین مدیریت عملکرد تیم باید یک روش مدیریت مداوم و استاندارد باشد. این فرایند تا حدودی با یک فرآیند برنامه ریزی استراتژیک خوب انجام شده و اجرای آن با برنامه استراتژیک همسو است.
رهنمودهای کلی برای پیاده سازی و ارزیابی فرآیند
برخی از دستورالعمل های استاندارد وجود دارند که می توانند موفقیت اجرای هر فرآیند مدیریت عملکرد را تضمین کنند. حتماً این دستورالعمل ها را بخوانید و آنها را دنبال کنید.
