در بسیاری از مواقع، چرخه حیات سازمان و رویکرد آنها در هر کدام از مراحلی که در آن قرار میگیرند، از یک الگوی مشخص پیروی میکند. این چرخه عمر، از زمان راه اندازی یک کسب وکار شروع میشود و زمانی به اتمام میرسد که فعالیت آن به پایان برسد. درک اینکه مراحل چرخه حیات سازمان چیست، در هر مرحله باید از چه استراتژی استفاده کرد و چگونه میتوان سازمان را به شکلی اثربخش مدیریت کرد، مباحثی است که در این مطلب به آن اشاره میکنیم.
چرخه حیات سازمان چیست؟
به عنوان تعریف چرخه حیات سازمان میتوان گفت چرخه حیات، یک مدل فرآیندی است که مجموعه ای از مراحلی که یک شرکت از زمان آغاز تا پایان فعالیت خود طی میکند را نشان میدهد.
ترتیب و طول چرخه عمر کسبوکارها با یکدیگر متفاوت است. به عنوان مثال، برخی از شرکت ها وارد بازار و بلافاصله موفق میشوند. شرکتهای دیگر وارد بازار میشوند و قبل از رسیدن به مرحله رشد یا بلوغ، از بازار خارج میشوند؛ زیرا سهم بازار لازم برای ادامه فعالیت خود را به دست نمیآورند.
مدل چرخه حیات سازمان
این مدل نشان میدهد یک سازمان از زمان آغاز به کار، میتواند این ۵ مرحله را طی کند: تولد، رشد، بلوغ، بازسازی و افول.
هر مرحله با عوامل خاصی مشخص میشود که بر عملکرد سازمانی در آن زمان تأثیر میگذارد و به توسعه استراتژیهای مناسب برای برخورد مؤثر با هر موقعیت کمک میکند. مراحل در زیر با جزئیات بیشتر مورد بررسی قرار خواهند گرفت، از جمله ساختارهای سازمانی، استراتژی مناسب، ویژگیهای هر مرحله و همچنین رابطه بین استراتژی سازمان و مراحل چرخه حیات سازمان.
مراحل چرخه عمر سازمان
چرخه حیات سازمان یک الگوی ۵ مرحله ای است که سازمانها از آن پیروی میکنند. در ادامه با هر کدام از این مراحل، ویژگیها، ساختارها و استراتژیهای مرتبط با هر کدام بیشتر آشنا میشوید.
مرحله ۱: تولد
در این مرحله، کسب وکارها فعالیت خود را رسماً آغاز میکنند و به دنبال تدوین یک طرح کسب وکار عملی و قابل اجرا و ایجاد ارتباطات قوی با صنعت هستند تا بتوانند مسیر مناسب خود را پیدا کنند. در مرحله تولد، کسبوکارها باید سرمایه موردنیاز خود را جمع آوری کنند، محصولات و خدمات را توسعه دهند و نیروهای مورد نیاز خود را استخدام کنند.
بنابراین این مرحله تماماً در مورد تفکر کارآفرینی است و شامل نوشتن و تشکیل یک طرح تجاری، تشکیل تیم های مختلف، ساختن برنامه های سرمایه گذاری برای شروع کسب و کار است.
ساختار سازمانی رایج در مرحله تولد:
در این مرحله، شرکتها ساختاری ساده با قدرت متمرکز در بالای سلسله مراتب دارند. هدف اولیه از این مقطع زمانی، ایجاد شایستگیها و ایجاد موفقیت اولیه از نظر محصولات و بازار است.
استراتژی مناسب در مرحله تولد:
در مرحله رشد، محصولات یا خدماتتان، آزمون و خطا میشوند؛ زیرا شرکتها باید محصولات و خدمات خود را به گونه ای تغییر دهند که مطابق با خواسته های مشتریان باشد و مزیت رقابتی ایجاد کند. درنظر داشتن یک استراتژی خاص و به کار بردن نوآوریهای مختلف، از جمله رویکردهایی است که میتوان نسبت به این مرحله درنظر گرفت.
ویژگیهای اصلی مرحله تولد:
یکی از مهمترین ویژگیهای این مرحله، انعطافپذیری و مدیریت ناب داراییها و منابع برای ادامه حیات سازمان است. زیرا موفقیت در این مرحله و عبور از آن باعث رشد هرچه بیشتر کسب وکار خواهد شد.
همچنین اغلب مشاهده شده است که در پایان این مرحله، سازمانها رشدهای فوقالعادهای را تجربه میکنند و به همین دلیل برای عقب نماندن از فرصتهای بازار، باید منابع بیشتری جذب کرده و زیرساختهای خود را توسعه دهند.
مرحله ۲: رشد
در مرحله رشد که به آن مرحله بقا نیز گفته می شود، شرکت ها به دنبال تقویت جای پای خود، ایجاد یک چارچوب، ادامه دادن به رشد و توسعه قابلیتهای خود هستند.
دو سناریو در این مرحله وجود دارد. اول اینکه برخی از شرکتها از موفقیت و رشد برخوردار هستند و میتوانند با سرعت زیاد وارد مرحله بعدی شوند در حالی که برخی از سازمان ها نمی توانند به موفقیت مورد نظر دست یابند و متعاقباً در ادامه حیات خود شکست می خورند.
ساختار سازمانی رایج در مرحله رشد:
در این مرحله یک ساختار مبتنی بر عملکرد ایجاد میشود، رویهها رسمیت مییابند، برخی اختیارات به مدیران میانی تفویض میشود، مشتریان بر تصمیمگیریها تأثیر میگذارند و تمرکز اصلی بر روی برآوردن خواستههای هرچه بیشتر و بهتر مشتریان است.
استراتژی مناسب در مرحله رشد:
استراتژی نیچ (که به اقتباس از نیچ مارکتینگ، سبکی از بازاریابی است که در آن کسبوکار، بخش کوچکی از بازار را بهعنوان مخاطب هدف خود انتخاب میکند)، معمولا در این مرحله کارگشا نیست. زیرا از آنجاییکه هدف سازمان، دستیابی به سودآوری بالا و برآورده کردن فرصتهای متعدد رشد است، لذا لازم است تا به بخش بزرگی از بازار، خدمات و محصولات ارائه شود.
ویژگیهای اصلی مرحله رشد:
مرحله رشد برای یک سازمان بسیار مهم است؛ زیرا سازمان تمرکز خود را بر گسترش خطوط تولید و افزایش تنوع محصول اولیه و رشد فروش میگذارد. همچنین در این مرحله تلاشها بر روی طراحی محصولات متناسب با بازارهای جدید است، مدیران سعی میکنند زیرگروههای مشتریان را شناسایی کرده و تغییرات کوچکی در محصول و خدمات ایجاد کنند تا به روشی بهتر به آنها خدمت کنند.
یکی از مسائلی که یک سازمان احتمال دارد در این مرحله با آن مواجه شود، مستقل شدن است. هزینه های کمتر در انجام فعالیتهای نوآورانه و تمرکززدایی محدود قدرت می تواند باعث شود تا شرکتها کمتر به تغییرات بازار پاسخ دهند. نکته مهم این است که مرحله رشد زمانی به پایان می رسد که فروش یک سازمان شروع به کاهش کند.
مرحله ۳: بلوغ
مرحله بعدی در چرخه حیات سازمانی مرحله بلوغ است که در آن شرکت وارد ساختار سلسله مراتبی مدیریت می شود. در این مرحله، شرکتها هزینههای کمتری را برای توسعه و بیشتر برای حفظ منافع خود و حفظ استراتژیها و برنامه های رشد و توسعه موجود می پردازند.
در این مرحله تاکید بر بودجه، کنترل هزینهها، اقدامات عملکرد و هماهنگی وجود دارد تا بخشها و واحدهای مختلف بتوانند به طور موثر با یکدیگر همکاری کنند.
ساختار سازمانی رایج در مرحله بلوغ:
ساختار سازمانی عمده شرکتها در این مرحله، متمرکز و عملکردی است و ساختارهای دپارتمانی برای دامنه محصول تا بازار مناسب است. از طرفی، تفویض قدرت در مقایسه با مرحله قبل کمتر است، چرا که عملیات در حال حاضر پایدارتر و ساده تر است و به تلاش افراد متعدد نیاز ندارد.
استراتژی مناسب در مرحله بلوغ:
برخی از سازمانها بسیار سودآور هستند و هدف حفظ عملکرد روان برای به حداکثر رساندن سود آنها در صورتی است که روند فروش شرکت، کاهشی است. بنابراین استراتژی شرکتها این خواهد بود که تمرکز خود را بر روی کارایی داخلی بگذارند و برای این کار، مکانیسمهای کنترلی درنظر میگیرند.
ویژگیهای اصلی مرحله بلوغ:
زمانی که یک سازمان به سطح بلوغ خود می رسد، فروش به حدی از ثبات میرسد. این موضوع به دلیل اشباع بازار و سطوح بالای رقابت اتفاق میافتد. همچنین در این مرحله، بهرهوری و تصمیمات نوآورانه در سازمان به میزان قابل توجهی کاهش مییابد. به این دلیل که هدف شرکت در این مرحله از مدیریت چرخه حیات سازمان تمرکز بر حفظ کارایی به جای ارائه محصولات یا خدمات جدید است.
مرحله بلوغ یک سازمان می تواند برای یک دوره بسیار طولانی ادامه یابد، زیرا تا زمانی که سازمان فروش و درآمد خوبی داشته باشد، نیازی به تغییر وضعیت موجود نیست.
مرحله ۴: احیاء
پس از پشت سر گذاشتن دوران بلوغ، کسب وکارها وارد مرحله احیاء میشوند. این مرحله، جز مراحلی است که شاید برخی سازمانها آن را پشت سر نگذارند و یه یکباره، وارد مرحله بعدی (مرحله افول) شوند.
مرحله احیاء یا بازسازی عموماً بین مرحله بلوغ و زوال چرخه حیات سازمانی رخ میدهد. این به این دلیل اتفاق میافتد که یک سازمان نیاز به تغییرات شدید را تشخیص داده و برنامههایی را برای اجرای استراتژی هایی که میتواند مسیر فعلی آن را تغییر دهد، آغاز میسکند.
ساختار سازمانی رایج در مرحله احیاء:
در این مرحله، ساختار مدیریتی شرکتها شکلی متفاوت به خود میگیرد و از ساختار سازمانی سلسله مراتبی به سبک ماتریسی تغییر پیدا میکند. این تغییر انعطاف پذیری و خلاقیت را در سازمان تسهیل می کند.
بیشتر بخوانید: انواع ساختار سازمانی؛ نحوه طراحی و ارزیابی اثربخشی آن + پادکست
استراتژی مناسب در مرحله احیاء:
در این مرحله، استراتژی اصلی بر گسترش و تنوع بخشی به حوزه محصول- بازار است. شرکتها سعی میکنند از طریق تنوع، نوآوری و اکتساب، سیاست رشد سریع را دنبال کنند. این مرحله شامل افزایش سرمایه گذاری و ریسک بالا است.
شرکت، تیمهای پروژهای و گروههای کاری را برای تجزیه و تحلیل مسائل و یافتن راهحلهای جایگزین به طور سیستماتیک تشکیل میدهد. پردازش اطلاعات، گسترش یافته و متنوع میشوند؛ زیرا گزارش عملکرد و کنترلهای مالی دیگر چندان کاربرد ندارد و جای خود را به افزایش اطلاعات در مورد مشتریان و فرصتهای بازار میدهند. این کار برای شناسایی روندها و فرصتهای جدید برای احیای ساختار سازمان ضروری است.
ویژگیهای اصلی مرحله احیاء:
تغییرات قابل توجهی به دلیل اجرای سیاستهای مختلف توسط سازمان شروع میشود. مرحله احیاء یا میتواند موفقیتآمیز بوده و سپس سازمان رشد بالایی داشته و شاهد موفقیت یا عدم موفقیت باشد. این را میتوان با عدم محقق شدن رشد فروش مورد انتظار در شرکت شناسایی کرد.
مرحله ۵: افول
آخرین مرحله از چرخه حیات سازمانی مرحله افول است که نشان دهنده مرگ یک سازمان است. این اتفاق را با به حداقل رسیدن ارقام فروش و سود در سازمان، رکود بازار، بی میلی به ریسک پذیری، چالش های بیرونی و فقدان نوآوری میتوان شناسایی کرد.
استراتژی مناسب در مرحله افول:
در این مرحله از چرخه حیات سازمانی، سازمانها رویکرد انقباضی در پیش میگیرند؛ یعنی رفته رفته کوچک و کوچکتر میشوند و تمام تلاش خود را میکنند تا منابع خود را حفظ کنند.
استراتژیهای اصلی که سازمانها در این مرحله به آنها روی میآورند، میتواند موارد زیر باشد:
- ادامه دادن به تولید و فروش محصول با این امید که سایر رقبا، فعالیت جدی در بازار نداشته باشند که از این طریق، تقاضا ممکن است دوباره برای شما افزایشی شود.
- کاهش هزینه ها و تلاش در جهت ایجاد کاربردهای دیگر برای محصولات. همچنین وارد شدن به یک منطقه خاص دیگر میتواند سود را افزایش دهد.
- متوقف کردن تولید محصول زمانیکه سود به حداقل میرسد یا محصول جایگزین رونمایی میشود
ویژگیهای اصلی مرحله افول:
از جمله ویژگیهای این مرحله، کاهش شدید در ارقام فروش به دلیل خطوط تولید نامطلوب و فقدان فناوری های جدید در محصولات است. همچنین ارتباط بین بخشها و سطوح ضعیف میشود و مکانیزم توسعه یافته برای پردازش اطلاعات دیگر وجود نخواهد داشت.
نحوه به کارگیری مدل چرخه حیات سازمان
پنج مرحله اصلی از مدل چرخه حیات سازمانی وجود دارد که قبل از شروع پیاده سازی باید شناسایی شوند:
- مرحله “چه چیزی” : جایی که در مورد نوع فعالیتی که یک سازمان در آن شرکت خواهد کرد و چگونه رشد خواهد کرد، تصمیم گیری میشود.
- مرحله “کجا” : در این گام، تصمیمگیری میشود که منابع یا امکانات را به کجا اختصاص دهیم.
- مرحله “چگونه” : جایی که شما تصمیم میگیرید در مورد نحوه استفاده از ظرفیت جدید، مانند یک ساختمان یا کارخانه، که میتواند با استفاده از بخش ها یا برون سپاری انجام شود.
- مرحله “وضعیت” :جایی که تصمیمات در مورد چگونگی پر کردن ظرفیت سازمانی جدید ایجاد شده، اتخاذ میشود یا چه نقش هایی توسط افراد شاغل در سازمان انجام خواهد شد.
- مرحله “کنترل” : که در آن مدیران اطمینان حاصل می کنند که کنترل ها به گونه ای اجرا می شوند که اهداف تعیین شده در اولین مرحله “چه چیزی” در طول تمام مراحل چرخه عمر محقق شوند.