مدل های برنامه ریزی استراتژیک

مدل های برنامه ریزی استراتژیک

سازمان‌ها همیشه به دنبال راه‌هایی برای بهبود فرآیند کسب و کار خود هستند اما برای رسیدن به آن نیاز به برنامه ریزی استراتژیک دارند. برای انجام این کار نیاز به مدل های برنامه ریزی استراتژیک است. این مدل ها هم برای کسب و کارهای بزرگ و هم کوچک مناب هستند و به برنامه ریزی پروژه و اجرای اهداف سازمانی کمک می‌کنند.

پس از تصمیم گیری در مورد هدف، باید مدلی را انتخاب کنید که آن را با موفقیت اجرا کند. چندین مدل برنامه ریزی وجود دارند که هر کدان می‌توانند بسیار متفاوت از یکدیگر باشند. اغلب نوع سازمان تعیین می‌کند که از کدام مدل برنامه ریزی مناسب‌تر از دیگری است. برای شناخت بیشتر مدل های برنامه ریزی با مقاله دیگری از غزال همراه باشید.

مدل برنامه ریزی استراتژیک چیست؟

یک مدل در این حوزه به معنای این است که چگونه یک سازمان استراتژی خود را اتخاذ می‌کند و برنامه‌ای را برای اجرای آن جهت بهبود عملیات و تحقق بهتر اهداف خود ایجاد می‌کند. نحوۀ رسیدن اهداف به این نقطه، مستلزم شناسایی آنچه سازمان می‌خواهد و اینکه چگونه امیدوار است که در کوتاه مدت به این اهداف برسد.

هنگامی که سازمان این هدف را به طور واضح مشخص کردند، پس باید به عقب برگردیم تا بفهمیم که چگونه به آنجا رسیده‌اند. البته گفتن این امر آسان و انجام آن بسیار دشوار است. در حقیقت، گاهی اوقات پیچیدگی تلاش برای تهیه برنامه‌ای جهت دستیابی استراتژیک به اهداف می‌تواند نیاز به یک مدل را اجتناب ناپذیر نشان دهد.

اهمیت استفاده از مدل

فرقی نمی‌کند که شما یک استارتاپ هستید یا یک برند معتبر در بازار، اگر برنامه‌ای برای رسیدن به اهداف خود ندارید، مطمئناً شکست خواهید خورد. این مهم می‌تواند به معنای از دست دادن سهم بازار یا ورشکستگی سازمان باشد.

مزایای داشتن یک مدل بسیار زیاد است. این مهم راهی روشن است که سازمان از آن استفاده می‌کند و همه کارکنان خود به اشتراک می‌گذارد. همکاری همه بخش‌ها برای یک هدف مشترک بسیار قدرتمند بوده و عکس آن نیز فاجعه بار است. خواه رسیدن به هدف، یک سال یا پنج یا ۱۰ سال طول بکشد، اگر ندانید این ساختار چیست، عملاً به هدف خود نرسیده‌اید!

نکته مثبت دیگر در داشتن یک مدل، این است که دانش شما را بهبود می‌بخشد. شما نقاط قوت و ضعف خود را می‌دانید و همچنین تصویری واضح از موقعیت بازار خود دارید. این مهم حتی به شما کمک می‌کند تا درک روشنی از رقابت خود داشته باشید و چگونه می‌توانید خود را از رقبا متمایز کنید.

بهترین روش‌ها برای استفاده از مدل های برنامه ریزی 

ما در یک لحظه به نمونه‌ها می‌رسیم، اما صرف نظر از اینکه کدام را برای نیازهای خود مناسب ترین انتخاب می‌کنید، بهترین روش‌ها برای اطمینان از موفقیت نیز وجود دارند. هنگام انجام تحقیق، گروهی را تشکیل دهید که متنوع بوده اما برای هدف نیز مناسب است.

وقتی شروع کردید، به آن زمان بدهید. تیم باید راه حل‌های خلاقانه‌ای ارائه کند و سپس آنها را بررسی کرده تا از عملکرد صحیح شان مطمئن شود. ممکن است بخواهید تیم را از سایت کار حذف کنید. تغییر محیط، بدون حواس پرتی دفتر، می‌تواند به آنها کمک کند تا در حالت متفکرانه تری قرار گیرند و ایده‌های بهتری را ارائه دهند.

البته، شما باید از تیم خرید کنید، در غیر این صورت کار سخت شما بیهوده خواهد بود. هنگامی که آنها را کاملاً در اختیار دارید، اعتمادی را ایجاد نمایید. شما می‌خواهید همه شرکت کنند و این کار را در یک بحث آزادی انجام دهید، یعنی از رئیس به پایین. این ممکن است به استخدام یک تسهیل کننده خارجی برای مدیریت فرایند کمک کند.

وقتی برنامه ای دارید، باید واقع بینانه باشد. اگر نمی‌توانید آن را اجرا کنید، پس کار خود را انجام نداده‌اید. بنابراین، این باید عملی باشد و اهداف، وظایف، مسئولیت‌های مشخص، مسئولیت پذیری، مهلت‌ها و همه این‌ها باید برای همه افراد دخیل روشن شوند. اما این بدان معنا نیست که نمی‌توانید انعطاف پذیری داشته باشید. برنامه‌ها تغییر می‌کنند، بنابراین بهتر است در مورد آن سخت گیری نکنید.

در نهایت، به این فکر نکنید که یک مدل برنامه ریزی را برای کسب و کار خود به عنوان یک فرایند یک به یکی انجام دهید. برنامه شما نه تنها باید برای ویرایش مطابق نیاز نیروهای داخلی و خارجی باز باشد، بلکه این جلسات باید به طور منظم برنامه ریزی شود. آن را به عنوان یک فرایندی در نظر بگیرید.

اگر می‌توانید ماهانه یا حداقل سه ماهه ملاقات‌هایی را تنظیم کنید. می‌توانید نحوه اجرای طرح را مورد بحث قرار دهید و افراد را در قبال کارهایی که برای اجرای آنها مأمور شده‌اند، پاسخگو بدانید. از این طریق مطمئن می‌شوید که برنامه شما به واقعیت تبدیل شده است.

از دست ندهید: مدیریت استراتژیک

پنج مدل محبوب

همانطور که گفتیم، مدل‌های زیادی وجود دارند و شما هرگز نمی‌دانید چه چیزی ممکن است پیدا کنید. اما برای اهداف خود، اجازه دهید دامنه را با نتایج اثبات شده به پنج مورد محدود کنیم.

۱- مدل همسویی (Alignment Model)

این مدل همسویی استراتژیک (SAM) یکی از پرکاربردترین‌ها است. این شامل دو بخش است، تناسب راهبردی و یکپارچگی عملکردی. این بدان معنا بوده که این مدل، استراتژی‌های تجاری و فناوری اطلاعات را هماهنگ می‌کند. برای انجام این کار نیاز به شناسایی اهداف کلیدی یک سازمان و سپس مراحل رسیدن به آن اهداف است. برنامه باید فرایند را برای دستیابی به بهترین هدف به حداکثر برساند.

در این مدل چهار دیدگاه وجود دارند که شما را راهنمایی می‌کنند:

  • اجرای استراتژی، این است که استراتژی تجاری مدل را هدایت می‌کند.
  • پتانسیل فناوری که استراتژی کسب و کار را نیز محرک می‌داند، اما با استراتژی فناوری اطلاعات از آن پشتیبانی می‌کند.
  • پتانسیل رقابتی با استفاده از قابلیت‌های نوظهور فناوری اطلاعات با ایجاد محصولات و خدمات جدیدی سروکار دارد.
  • در نهایت، سطح خدماتی وجود دارد که بر ایجاد بهترین سیستم فناوری اطلاعات در سازمان متمرکز است.

در اینجا، استراتژی کسب و کار مهم بوده، اما فقط سکویی برای راه اندازی است.

۲- کارت امتیازی متوازن (Balanced Scorecard)

کارت امتیازی متوازن (BSC) از ارتباطات واضح در مورد آنچه در حال انجام بوده، تشکیل شده است. این کار را با استراتژی کلی هماهنگ کرده و پیشرفت را اولویت بندی، اندازه گیری و نظارت می‌کند. ایده این است که مدل استراتژی را با اندازه گیری‌های مالی متعادل می‌کند. یکی از دلایل استفاده از BSC این است که به شما کمک کرده تا ارتباط بین بخش‌های مختلف مدیریت استراتژیک و برنامه ریزی خود را مشاهده کنید. استفاده از BSC به معنی کشف چهار جنبه مختلف سازمان است:

  • یکی عملکرد مالی سازمان و اینکه چه منابع مالی موثرتر بوده است.
  • همچنین می‌خواهید عملکرد ذی نفعان یا مشتریان و نحوه خدمات رسانی به آنها را ارزیابی کنید.
  • فرایندهای داخلی نیز باید بر اساس کارآیی آنها و همچنین کیفیت مورد قضاوت قرار گیرند.
  • سپس ظرفیت سازمانی وجود دارد که به پرسنل، زیرساخت‌ها، فناوری، فرهنگ و سایر مواردی که می‌تواند برای تحقق اهداف شما استفاده شود، توجه می‌کند.

۳- مدل پایه (Basic Model)

این مدل که مدل ساده نیز نامیده می‌شود، اغلب توسط سازمان‌های جدیدتری که سابقه برنامه ریزی ندارند، برای کمک به آنها در تصمیم گیری استفاده می‌شود. اما این یک مدل خوب برای هر سازمانی است که زمان یا منابع لازم را برای برنامه ریزی عمیق و گسترده ندارد. ابتدا، بیانیه ماموریت را برای سازمان خود تنظیم کنید، اگر قبلاً آن را نداشته‌اید. یعنی خلاصه ای از اهداف شما که برای ایجاد انگیزه و تغییر در سازمان ایجاد شده است. در مرحله بعد، باید تعیین کرده که برای تحقق بیانیه ماموریت چه اهدافی باید محقق شوند. از آن به بعد، وظایفی که به آن اهداف می‌رسند را تجزیه کنید و سپس برنامه ریزی، نظارت و گزارش پیشرفت خود را انجام دهید.

۴- استراتژی اقیانوس آبی (Blue Ocean Strategy)

استراتژی اقیانوس آبی برای انتقال محصول شما به بازاری طراحی شده است که در آن رقابت یا رقابت کمی وجود ندارد. بنابراین، این تحقیق به شدت در جهت یافتن طاقچه ای است که می‌تواند برای سودآوری مورد استفاده قرار گیرد مانند در مواردی که کسب و کارهای کمی وجود دارند و کالایی را ارائه می‌دهند که مردم به آن ابراز علاقه کرده‌اند و فشار قیمت کمی وجود دارد. بر خلاف استراتژی اقیانوس قرمز که بازاری اشباع شده را توصیف می‌کند و محصولات تحت فشار قیمت گذاری قرار می‌گیرند که می‌توانند تجارت را تهدید نمایند، استراتژی اقیانوس آبی به دنبال بازارهایی است که جایی برای رشد در آنها وجود دارد. شما به دنبال جذب تقاضای جدید هستید، جایی که محصول شما یا منحصر به فرد است یا بسیار بهتر از آن بوده که رقابت را بی ربط کند.

۵- مدل مبتنی بر مسئله (Issue-Based Model)

مدل مبتنی بر مسئله (که هدف محور نیز نامیده می‌شود)، قدم بعدی از مدل اساسی است. این مدل بر اساس مدل اصلی ساخته شده و برای کسب و کاری که دارای استقامت بیشتری هستند، در نظر گرفته شده است. بنابراین، این مدل عمیق تر و احتمالاً محبوب ترین مدل از همه مدل‌هایی است که ما آنها را برجسته کرده ایم. برای شروع، از تجزیه و تحلیل سوات استفاده کنید که مخفف کلمات نقاط قوت، ضعف‌ها و تجزیه و تحلیل تهدیدها است. این به شما کمک کرده تا عوامل داخلی و خارجی که بر کسب و کار، محصول یا خدمات شما تأثیر می‌گذارند را شناسایی و تحلیل کنید. بعد بیانیه مأموریت، سپس برنامه ریزی، ایجاد بودجه و برنامه ای برای اجرای آن می‌آید. پس از یک سال، شما باید نتایج را زیر نظر داشته باشید و پیشرفت خود را گزارش دهید و در صورت لزوم آن را تعدیل نمایید.

یک مدل به ساختار کلی اشاره دارد که شما در فرایند برنامه ریزی خود به کار می برید. در آن اجزای مختلف و نحوه تعامل آنها با یکدیگر شرح داده می شود. من قصد دارم از مثال یک معمار در حال ساختن فرودگاه استفاده کنم. یک مدل از فرودگاه در سطح بالایی به شما نشان می دهد که چگونه جاده های نزدیک به سالن خروج متصل می شوند و چگونه سالن خروج به مهاجرت متصل می شود ، که سپس به پایانه ها ، باند ها و غیره متصل می شود. به همین ترتیب ، هر یک از عناصر یک استراتژی منسجم را توصیف می کند – آنچه آنها انجام می دهند ، چگونه با هم هماهنگ می شوند و به چه ترتیب.

در اینجا هدف این نیست که شما را به یک مدل خاص هدایت کند، زیرا موقعیت شما منحصر به فرد است، در عوض این گزینه ها در اینجا به شما این دیدگاه را می دهند که چگونه می توانید قبل از پرداختن به جزئیات، به برنامه ریزی خود نزدیک شوید.

یک نکته دیگر که باید به آن توجه کرد – همه نمونه های مدل زیر آگنوستیک چارچوبی هستند. این بدان معناست که صرف نظر از اینکه کدام مدل را انتخاب می کنید ، می توانید هر تعداد چارچوب را برای کمک به اهداف خود در نظر بگیرید!

جدیدترین مطالب منتشر شده
یک پاسخ بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.فیلد های مورد نیاز علامت گذاری شده اند *