در این مقاله ارزشمند شش طرز فکر برتر مدیرعامل موثر را بررسی می کنیم.
یک مدیر عامل موثر بودن همیشه یک چالش بوده است، حتی اگر در حال حاضر، با تجربه ترین مدیر اجرایی موجود در صنعت خود باشید. چرا گفتیم که مدیر عامل موثر بودن چالش برانگیز است؟ به این دلیل که در دنیای کسب و کار امروزی، بازی کردن نقش رهبری کسب و کار، مستلزم آن است که ذهنیت خود را دائما به روز کرده و ارتقا دهید. اگر در یک روش خاص برای انجام کارها توقف کرده اید، به هیچ وجه شما یک مدیر عامل مؤثر نخواهید بود. در این مقاله، به شش ذهنیت اصلی اشاره خواهیم کرد که رهبران واقعی باید به دنبال تسلط بر این شش نگرش باشند.
طرز فکر مدیر عامل موثر
طرز فکر مدیر عامل موثر را می توان در موارد زیر جای داد:
طرز فکر حمل و نقلی
طرز فکر حمل و نقلی، مربوط به این نگرش است که سازمان را همانند یک کامیون در حال حرکت در جاده، تصور می کند و مدیرعال موثر، راننده این کامیون است. طرز فکر حمل و نقلی به این معناست که یک مدیر عامل موفق و موثر می بایست از سمت های مختلف سازمان، یعنی جلو، میانه، عقب و پهلو سازمان خود را رهبری کند. و همواره به عنوان راننده به چهار جهت کامیون توجه دارد. این مدیرعامل ها می دانند که موقعیت های مختلف، مستلزم تصمیمات و اقدامات متفاوتی هستند و می دانند که چه زمانی باید در چه موقعیتی اقدام کنند. این افراد، می‌دانند چه زمانی باید وارد عمل شوند. در ادامه، ابعاد چند بعدی یک طرز فکر حمل و نقلی ارائه شده است:
کنش پهلو
کنش پهلو و یا جانبی، به معنای تشویق کارکنان به حرکت درست در مسیر است. دادن جهت به آن ها یا گوشزد به آن ها در زمان هایی که در مسیر عملکردی شان، از مسیر خارج می شوند. مدیر عامل بطور دائم، عملکرد کارکنان خود را زیر نظر دارد. برای اینکه با مطالب ارزیابی عملکرد کارکنان آشنا شوید، می توانید مطالب دیگری در این حوزه را در وب سایت غزال، جستجو کنید.
عقب
مدیر عامل موثر می داند که هیچ کس در تیم نباید عقب بماند به این دلیل که سازمان به اهداف از پیش تعیین شده نخواهد رسید. این مدیرعامل ها، همیشه پرسش های درستی از این قبیل را می پرسند: “آیا همه افراد، همه ابزار لازم برای رسیدن به موفقیت را دارند؟”
به عبارت بهتر، آنها کانون توجه را خود را بر روی عملکرد تیم و نتایج آن قرار می دهند و نه منافع خودشان.
میانه
دراین رویکرد، مدیرعامل موثر تمامی کارکنان خود را به خوبی می شناسد و با آنها در تعمال درست و صحیح هستند. آن ها با کارکنان خود به گونه ای برخورد می کنند که انتظار دارند، آنها با مشتریان شان برخورد کنند. تمرکز اصلی مدیران عامل موثر، بر روی ارائه خدمات شایسته به مشتریان است. ارتقاء تجربه مشتری، برای مدیر عامل موثر، موفقیت واقعی محسوب می شود.
جلو
این رویکرد مربوط به این است که مدیرعامل موثر، مسیر تیم خود را برای رسیدن به اهداف هموار می کند و به کارکنان خود انرژی می دهند تا بهترین عملکرد خود را داشته باشند.
ذهنیت قاطع
این مدیر عامل می‌داند چه زمانی باید قاطع باشد؛ اما مهم‌تر از آن، نحوه پاسخگویی به نتایج آن است. آنها داده ها را دریافت می کنند، تصمیم قطعی می گیرند و سپس تا زمانی که منطق داشته باشد پای تصمیم خود می مانند. مدیران عامل موثر، اغلب أوقات مجبورند که مسیر خود را تغییر دهند. به این دلیل که سودآور بودن سازمان این تغییرات را ایجاب می کند. بعنوان مثال برخی از کارکنان، ممکن است روی کاغذ بی نقص باشند ما در عملکرد گروهی ضعیف هستند و اینجاست که مدیرعامل مجبور است تصمیمی قاطع در رابطه با جدایی این گونه افراد از سازمان بگیرد.
این مطلب نیز مفید است: برخی از چالش های رفتاری و عملکردی مدیران ارشد کسب و کارها
ذهنیت مرفه
یک مدیر عامل خوب، چالش ها را فرصت هایی برای رشد و حتی پیشرفت می داند. در مواجهه با ناملایمات، این نوع از مدیران عامل، رهبری هستند که مشکلات را فرصت هایی برای یادگیری خود می دانند. این افراد هرگز بر روی کمبود، تمرکز نمی کنند، بلکه روی اینکه چگونه می توان شرایط فعلی را بهبود بخشید، تمرکز می کنند.
ذهنیت عملکردی
برترین مدیران عامل به طور مداوم بهترین استعدادها را انتخاب می کنند. این مدیران عامل، شاخص های بالایی برای استخدام افراد دارند و بر معیارهای عملکرد مرتبط با دستیابی به اهداف کسب و کار متمرکز هستند.
ذهنیت تعاملی
بهترین مدیران عامل با کارکنان خود ارتباط موثر و نزدیک دارند و به دنبال تعامل با آن ها هستند. برای جلوگیری از هرگونه انحراف در مسیر حرکت سازمان بسوی اهداف استراتژیک تعیین شده، مدیران عامل بزرگ با حضور منظم در میان افراد سازمان و بخش های مختلف، با همه کارکنان صحبت می کنند و زمان با کیفیتی را با همه افراد سازمان صرف نظر از سطح یا بخش می گذرانند. ماندن در اتاق شیشه ای مدیریت راحت است اما بی شک برای موفقیت سازمان، موثر نخواهد بود.
ذهنیت عاطفی
در نهایت، مدیران عامل موفق می دانند که چه زمانی باید احساسات و هوش هیجانی خود را نشان دهند. هوش هیجانی یا EQ بیشتر در مورد این است که یک مدیر عامل چه احساسی را در تیم ایجاد می کند. سبک های رهبری، رهمیشه تحریک کننده و قاطع نیست. رهبران خوب “چراها” را با تیم خود به اشتراک می گذارند. بعنوان مثال اینکه چرا سازمان ما وجود دارد؟ و چه اهداف و چشم اندازی را دنیال می کند؟ و همچنین ماموریت و اهداف بلندمدت سازمان چیست؟
فراموش نکنید که همه چیز فقط انجام درست کارها نیست بلکه درک تصویر بزرگتر از آینده سازمان بسیار اهمیت دارد.
البته، در پایان، تحقیقات نشان می دهد که موفقیت در رهبری یک راه حل یکتا برای همه افراد نیست. بلکه برای هر فرد مدیر عامل موثر بودن یک راه منحصربفرد و ویژه است. به خاطر سپردن نکات اشاره شده در این مقاله و تلاش برای تمرکز بر هر جنبه از رهبری، تضمین می کند که در نقش خود به عنوان مدیر عامل، بهترین تاثیر ممکن را داشته باشید و تیم خود را به سمت موفقیت مشترک هدایت کنید.
برای اینکه بتوانید مدیرعامل موثری باشید می بایست دانش خود را ارتقاء دهید و همواره بروز باشید. یکی از ابزارهایی که به شما کمک می کند، مدیر عامل موثرتری باشید، استفاده از راهکار جامع مدیریت هوشمند استراتژیک با نگرش ۳۶۰ درجه (SSM) است. حتما در مورد این راهکار مطالعه کنید.
