امروزه صنایع تولیدی نقش مهمی در ایجاد ارزش افزوده و اشتغال زایی در اقتصاد کشور ایفا میکنند. این در حالی است که ارزیابیهای مختلفی که در مورد فضاهای کسب و کارهای تولیدی در ایران صورت گرفته، حاکی از آن است که بستر مناسبی برای بقا و رشد فعالیتهای تولیدی و صنعتی در کشور وجود ندارد و همین امر مشکلات و موانع متعددی را برای بنگاههای تولیدی ایجاد کرده است و فعالیت آن ها با محدودیتهای پیچیده و سختی همراه است. صاحبان کسب و کارهای تولیدی در کشور ما، با چالشها و مشکلات متعددی دست به گریبان هستند که ما در این مقاله، به کلیدی ترین چالشها اشاره خواهیم کرد.
کلیدی ترین چالش های کسب و کارهای تولیدی در ایران
همانگونه که گفتیم فعالیت در بخش تولید در ایران، مشکلات و چالش های بسیاری برای مدیران کسب و کار های تولیدی به همراه دارد. ما در این قسمت تنها به برخی از مهم ترین این چالش ها میپردازیم.
-
کمبود نیروی کار ماهر:
یکی از اصلی ترین چالش های کسب و کارهای تولیدی در ایران، کمبود نیروی کار ماهر است و عوامل اصلی این شکافِ تجربه و مهارتی، بازنشستگی افراد ماهر و کمبود فضاهای آموزشی هستند. امروزه در بین نسل جوان، تصویر مثبتی نسبت به کسب و کارهای تولیدی وجود ندارد و از سوی دیگر بسیاری از افرادی که در صنایع تولیدی مشغول به کار هستند؛ دوره خدمتشان رو به اتمام است و با بازنشسته شدن آن ها، دانش نهفته زیادی از سازمان خارج میشود و سازمانها با فقدان فرهنگ مدیریت و انتقال دانش مواجه هستند.
علاوه براین، با توجه به پیشرفت روزافزون تکنولوژی، تولیدکنندگان فقط در جستجوی کارکنان ماهر نیستند؛ بلکه کارکنانی با مجموعهای از مهارتهای سخت و نرم میخواهند که همگام با پیشرفت فناوری، حرکت کنند، قادر به کار کردن با فناوریهای جدید باشند و ذهنی تحلیلگر و مبتنی بر حل مساله داشته باشند. این در حالی است که متاسفانه در کشور ما فضاهای آموزشی چه در مدارس و چه در دانشگاهها، اهمیت چندانی به برنامههای آموزشی فنی و آموزش مهارتهای متنوع به جوانان نمیدهند و عملا افراد پس از فارغ التحصیلی، دانش و مهارت کافی و متناسب با فضای کار تولیدی را ندارند و هر آنچه آموخته اند، صرفا در حد تئوری بوده است.
-
تورم:
تورم یکی دیگر از چالش های تولید در ایران است که باعث میشود کسب و کارهای تولیدی به سختی به حیات خود ادامه دهند و همواره با عدم قطعیت های مالی دست و پنجه نرم کنند. در کشور ما، مسائلی همچون کاهش ارزش پول ملی، ضعف در مدیریت نرخ ارز، کسری بودجه دولت، افزایش قیمت حاملهای انرژی، حذف برخی از یارانههای صنعتی و تحریم ها از جمله مهم ترین عواملی هستند که باعث افزایش روز افزون نرخ تورم اند.
تورم، تأثیر قابل توجهی بر تمام جنبههای کسب و کار دارد و رقابت را سختتر میکند. تورم باعث میشود تا هزینههای تامین مواد اولیه، هزینههای حمل و نقل، هزینههای انرژی، دستمزد کارکنان، هزینههای نگهداری و تعمیرات ماشین آلات و … افزایش یابد و این افزایش قیمتها در طول زنجیره تامین، زنجیره وار به مشتری نهایی برسد.
-
عدم هماهنگی در زنجیره تامین:
مشکلات و عدم هماهنگی در طول زنجیره تامین بیش از هر صنعت دیگری بر بخش تولید تأثیر گذار است. اثر شلاقی (BULLWHIP EFFECT)، یکی از دلایل اصلی ناکارآمدی در زنجیره تامین است و این یعنی کوچک ترین و جزئی ترین تغییرات در تقاضای مشتریان، بیشترین تأثیر را بر روی تامین کنندگان خواهد داشت و به شدت بر روی کارایی، مدیریت موجودی و مدیریت زمان تاثیر خواهد گذاشت و تمامی این ها باعث میشود تا کسب و کارهای تولیدی از مسیر تحقق اهداف خود منحرف شوند.
از اصلی ترین معضلات و عدم هماهنگی هایی که می توانند در زنجیره تامین رخ دهند، میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- عدم مدیریت صحیح موجودی: کنترل و نظارت بر خرید از تامین کنندگان، کنترل مقدار محصول موجود برای فروش، تامین سفارش ها، میزان ذخیره مواد یا محصولات در انبار، از موضوعاتی هستند که بر روی مدیریت موجودی اثر میگذارند.
- تاخیرهای زمانی، از عواملی چون عدم تحویل به موقع مواد، خرابی ماشین آلات یا تجهیزات، فشردگی ترافیکی در حمل و نقل و کیفیت نامناسب مواد یا محصولات ناشی میشود.
- پیش بینی نادرست تقاضا، متاثر از عواملی همچون رقابت، قیمتها، توسعه تکنولوژی، میزان وفاداری مشتریان و عواملی از این قبیل است.
- نوسانات قیمتی، که از عوامل سیاسی، اجتماعی و اقتصادی تاثیر میپذیرد.
-
پیش بینی تقاضا:
پیش بینی تقاضا از دیگر مشکلات رایج در صنعت تولید است. شرکتها و صنایع تولیدی بسیاری به دلیل عدم پیش بینی صحیح میزان تقاضای بازار، دچار ورشکستگی شده اند. پیش بینی تقاضای بازار، بر روی عواملی همچون تصمیم گیری برای سرمایه گذاری، تخصیص منابع، فعالیتهای بازاریابی و توسعه ای تاثیر به سزایی دارد و تخمین تقاضای بازار، به میزان قابل توجهی خطرات ناشی از عدم قطعیت ها را کاهش داده و به صاحبان کسب و کار کمک می کند تا کنترل آینده را در دست بگیرند و در میدان رقابت پیشرو باشند. دلایلی متعددی برای عدم موفقیت در پیش بینی تقاضای بازار وجود دارد که برخی از آن ها عبارتند از:
- عدم شناخت کافی نسبت به نیاز و ویژگیهای مشتریان؛
- عدم پاسخگویی به تغییرات بازار در زمان مناسب؛
- عدم درک صحیح نسبت به عوامل محرک تقاضا؛
- عدم موفقیت در شناسایی ریسکهای بالقوه؛
- عدم آگاهی نسبت به تغییرات روند بازار.
تمام این عوامل میتوانند دست در دست هم دهند تا به یکی از اصلی ترین چالش های تولید در ایران تبدیل شوند و در نتیجه منجر به تولید و عرضه محصولات کمتر یا بیشتر از نیاز بازار شوند که هر یک به نوبه خود، کسب و کارهای تولیدی را با مشکلات متعددی مواجه میکند و بر بهره وری سازمان تاثیر میگذارد.
-
مدیریت و کنترل موجودی:
مدیریت موجودی یکی از دشوارترین وظایف در کسب و کارهای تولیدی است. زیرا در سازمانهای تولیدی به دلیل وجود مواد اولیه، قطعات و موجودیهای در جریان، مدیریت موجودی نقش مشهودتری دارد. مدیریت و کنترل موجودی اگر به درستی انجام نشود میتواند تمام فرایندهای کاری را -به ویژه عملیات و فرایندهای انبارداری- با مشکل مواجه کند و هزینههای هنگفتی را به سازمان تحمیل نماید.
متاسفانه در کشور ما به دلیل عدم قطعیتهای بسیاری که صنایع تولیدی با آن مواجهند، مدیریت موجودی از مهمترین چالش های کسب و کار در ایران است. سازمانهای تولیدی به دلایل مختلف از جمله: عدم تامین به موقع کالا (تاخیر زمانی)، وجود تخفیف در سفارشهای انبوه، احساس ترس نسبت به تامین مستمر کالا و خطر کمبود یا گرانی آن (تورم)، تغییر مدام نرخ ارز و سایه سنگین آن بر اقتصاد کشور و هزینههای حمل و نقل در صورت تعدد دفعات خرید، به نگهداری و انبار کردن موجودی بیش از مقدار مورد نیاز رو می آورند که این امر به خودی خود برای آن ها هزینههای مختلفی همچون هزینه تخصیص نیروی انسانی برای انبارداری، تخصیص فضای مناسب جهت انبار کردن مواد و محصولات، و همچنین هزینه خواب سرمایه یا آسیب به هر یک از اقلام انبار شده را در پی دارد.
-
توسعه کسب و کار و جهانی شدن:
از دیگر چالش های کسب و کارهای تولیدی در ایران میتوان به تصمیمگیری مدیران در خصوص زمان توسعه کسب و کار خود و جهانی شدن اشاره کرد. با توجه به اینکه امکان مبادلات ارزی و مالی تولیدکنندگان ایرانی با شرکای خارجی فراهم نیست، لذا امکان تامین مواد اولیه از کشورهای دیگر و حتی صادرات محصولات تولیدی به آن ها وجود ندارد. این در حالی است که جهانی شدن، تحول آفرین است، مرزهای سیاسی و اقتصادی را کم رنگ تر میکند و موجب گسترش ارتباطات و تعاملات میشود.
بسیاری از تولیدکنندگان در ایران، به دلیل وجود تحریمها از مزایای جهانی شدن محروم هستند و حتی برای تامین برخی از قطعات و ماشین آلات مورد نیاز خود برای بهبود کیفیت تولید و ساخت محصولات جدید با مشکل مواجهند. بسیاری از تولیدکنندگان هنوز هم با ماشین آلات و سیستمهای قدیمی کار میکنند و بسیاری از ماشین آلات و تجهیزات تولیدی آنها، متعلق به سالها پیش است و هزینه نگهداری و تعمیرات بالایی برای صاحبان کسب و کار دارد. در حالیکه دنیای امروز، دنیای تکنولوژی است و بسیاری از فعالیتها دیگر دستی و توسط افراد انجام نمیشود. استفاده از روشهای قدیمی تولید باعث تحمیل و ایجاد هزینههای مالی و زمانی بسیاری برای سازمانهای تولیدی است. در صورتیکه امکان بهره مندی از فناوریهای نوین برای بسیاری از شرکتهای تولیدی به دلایل ذکر شده میسر نیست.
با چه راهکاری میتوان بهبود مستمر و سودآوری را تجربه کرد؟
چالش های کسب و کارهای تولیدی در ایران، همچون یک کوه یخ، سطوح پنهان زیادی دارد. بطور کلی، شناخت این دسته از چالشها، قدم اول در جهت رشد و پیشرفت این دسته از کسب وکارها است اما به تنهایی کافی نیست. مطمئناً تزریق یک تفکر جدید و تحول آفرین در سازمانها، کمک خواهد کرد تا مدیران کسب وکار بتوانند بصورت پایدار، رشد را تجربه کنند و بهبود مستمر داشته باشند.
یکی از راهکارهایی که در این راستا به کسب وکارهایی زیادی کمک کرده تا بتوانند خود را از دیگر کسب وکارها متمایز کنند، راهکار جامع تحول سازمانی SSM است که طی ۷ مرحله میتواند سازمانها را متحول کند. این راهکار جامع، به کسب وکارهای تولیدی کمک خواهد کرد تا اهداف استراتژیک کسب وکار را بطور دقیق مشخص کنند، همه منابع را در جهت تحقق این اهداف به کار بگیرند، هزینههای کسب وکار را بهینه کنند، فرآیندهای کارآمد طراحی و پیاده سازی کنند، منابع انسانی شایسته جذب کنند، ارزیابی عملکرد دقیقی از وضعیت کل سازمان داشته باشند تا در نهایت بتوانند به بالاترین سطح عملکرد و سودآوری دست پیدا کنند.
نویسنده: تیم تحقیق و توسعه غزال |
منبع مقاله: predictiveindex.com – samuelsgroup.net – katanamrp.com – solumesl.com – weidert.com – dckap.com |