مدیریت دانش به ایجاد، ضبط، ذخیره، نگهداری و به اشتراک گذاری دانش اشاره دارد. فرایندها و تکنیکهای مختلفی برای هر مرحله از مدیریت دانش در دسترس هستند. توسعه کسب و کار یکی از کلیدیترین استراتژیهای بازاریابی برای هر سازمانی است. از دیگر استراتژیها میتوان به تحلیل مشتری، هوش رقابتی، استراتژی فروش و سایر اشاره کرد. برای ایجاد توسعه و پیشرفت تجاری نیاز به شناخت ارکان مدیریت دانش است. برای این منظور، ما در مقاله دیگری از غزال دربارۀ رکنهای اساسی مدیریت دانش صحبت میکنیم.
ارکان مدیریت دانش چیستند؟
ما هشت عاملی را شناسایی کردهایم که به عنوان ارکان مدیریت دانش در توسعه کسب و کار عمل میکنند. بگذارید هر رکن را با جزئیات توضیح دهیم:
۱- دانش محصول
این نشان دهنده دانش جمعی از محصول و خدمات است.
- محصول ما چیست؟
- چه کسانی از محصولات ما استفاده میکنند؟
- سودمندی محصول ما چیست؟
- مزایای محصول ما چیست؟
- مواد اولیه و عناصر محصول ما چیست؟
اینها نمونه سوالاتی هستند که به هر سازمانی کمک میکنند تا دانش محصول را ایجاد یا جذب کند.
۲- دانش فرآیند
این نوع از ارکان مدیریت دانش نحوه ایجاد یک محصولی خاص را نشان میدهد. محصولات مختلف خواستار انواع مختلف فرآیندها هستند.
- مراحل ایجاد محصول چیست؟
- روند ایجاد این محصول تا چه اندازه متفاوت از سایر محصولات است؟
- روشهای مختلف فرآیند مورد استفاده چیست؟
- روندها چقدر موثر هستند؟
- چگونه فرآیندهای خود را معیار قرار میدهیم؟
اینها نمونه سوالاتی میباشند که به هر سازمانی کمک میکنند تا فرایندهای خود را مطالعه، ضبط و بهبود ببخشد.
۳- دانش اجتماعی
این عامل همکاری را در بین کارکنان نشان میدهد.
- ابزارهای اجتماعی ما چقدر در همکاری مؤثر هستند؟
- آیا تحلیل شبکه اجتماعی (SNA)را انجام میدهیم؟
- چه کسانی در سازمان مؤثر عمل میکنند؟
- کارشناسان موضوع (SME) چه کسانی هستند؟
- کارکنان هر چند وقت یکبار با یکدیگر تعامل دارند؟
اینها نمونه سوالاتی میباشند که به هر سازمانی کمک میکنند تا سطح همکاری بین کارکنان در هر سازمانی درک شود.
۴- دانش مشتری
این مهم نشان دهنده ماهیت مشتریان فعلی و احتمالی است.
- مشتریان ما در چه گروه سنی قرار دارند؟
- تعداد مشتریهای فعلی و مشتری آینده چیست؟
- قدرت خرید مشتری چقدر است؟
- مشخصات مشتری ایده آل چیست؟
- مشتریان بالقوه از چه محصولاتی در بین رقبای ما استفاده میکنند؟
اینها چند نمونه سوالی هستند که به هر سازمانی در تحلیل ماهیت مشتریان فعلی و احتمالی خود کمک میکنند.
۵- دانش رقبا
این نوع از ارکان مدیریت دانش محصولات، فرآیندها و برنامههای رقبا را نشان میدهد.
- رقبای چه کسانی هستند؟
- محصول آنها از محصول ما چقدر مؤثرتر است؟
- سهم آنها در بازار چقدر است؟
- استراتژی بازاریابی آنها در سال آینده چیست؟
- مشتریان رقیب چقدر راضی هستند؟
اینها نمونه سوالاتی میباشند که به هر سازمانی کمک میکند تا اطلاعات رقابتی را به دست آورده و آنها را اجرا کنند.
۶- دانش صنعت
این نوع رکن مدیریت دانش، روندها و پیش بینیهای مورد انتظار در صنعت حال و آینده را نشان میدهد.
- ماهیت روند در صنعت چگونه است؟
- کدام صنعت رونق دارد و کدام یک نه؟
- آیا میتوانیم به عنوان یک استراتژی برای یافتن بازارهای جدید، صنعت خاصی را مطالعه و محصول خود را با آن مرتبط کنیم؟
- چرا صنعت خاصی در حال رونق است؟
- چگونه قدرت در شکل گیری اقتصاد از یک صنعتی به صنعت دیگر تغییر میکند؟
اینها نمونه سوالاتی هستند که به هر سازمانی کمک میکنند تا روند صنعت را مطالعه کرده و بر این اساس برنامه ریزی کند.
۷- دانش محیطی
این نوع از ارکان مدیریت دانش نشان دهنده ماهیت مکان، محل سازمان ما، مشتریان (فعلی و آینده)، رقبا، کشور و دانش آب و هوا است.
- چگونه محصول ما به مشتریان در یک مکان خاص کمک خواهد کرد؟
- چرا محصول ما برای این مکان مناسب نیست؟
- قبل از فروش محصول به مکان خاص چه قوانین خاصی وجود دارند؟
- پیامدهای تغییرات آب و هوایی بر روی محصولات و انبارهای ما در یک کشور خاص چیست؟
- کدام استاندارد با توجه به محصول ما در کشور یا منطقه جدید رعایت میشود؟
اینها نمونه سوالاتی هستند که به هر سازمانی کمک میکند تا جنبههای مختلف محیط را مطالعه کنند.
۸- دانش اقتصاد
این روندهای کلان و خرد اقتصادی را نشان میدهد که در اقتصاد جهانی اتفاق میافتند.
- اقتصاد اروپا سال آینده چقدر ضعیف خواهد بود؟
- رشد اقتصاد آفریقا پتانسیلی برای سرمایه گذاری دارد یا خیر؟
- روند اقتصادی در خاورمیانه چگونه است؟
- اقتصاد و مشتریان ما از نظر اقتصادی چقدر قوی هستند؟
اینها نمونه سوالاتی میباشند که به هر سازمانی کمک میکنند تا روند اقتصاد کلان و خرد را در سطح جهانی درک نمایند.
یک مثال از ارکان مدیریت دانش
هر سازمانی از دانش خود برای به دست آوردن و حفظ موفقیت در کوتاه مدت و بلند مدت استفاده میکند. نقش ارکان مدیریت دانش در کانون توجه سازمانها است زیرا به مدیریت کمک میکند تا هدف استراتژیک را به روشی مؤثرتر و پرسودتر به دست آورد. ارکان مدیریت دانش به روند تحول در سازمان کمک میکنند.
چهار رکن اصلی مدیریت دانش به عنوان رهبری، سازمان دهی، فناوری و یادگیری هستند. با این حال، تیم اجرایی این ارکان را مدیریت میکند تا بتواند از طریق چشم انداز و برنامه به اهداف برسد. سازمانهای مختلفی بر مدیریت دانش و چهار رکن متمرکز شدهاند. در نتیجه، ممکن است سازمانها ارکان دیگری نیز بر اساس اهداف خود داشته باشند، بنابراین اعضای تیم باید تمام ارکانی که به رشد سازمانها کمک میکنند را بپذیرند.
به عنوان مثال میتوان به جنرال موتورز در صنعت خودرو اشاره کرد زیرا این سازمان بر روی چهار اصل یا ارکان مدیریت دانش متمرکز شده است تا روشهای بهتر و همچنین موفقیت در بازار را به دست آورد. جنرال موتورز بر روی استراتژیهای انعطاف پذیر به اندازه کافی متمرکز شده است تا بتواند مزایای آن را در بازار مشاهده کند. ارکان مربوط به مدیریت، شامل انواع مختلف تیمها هستند که به سازمانها کمک میکنند تا فرهنگ سازمانی خود را گسترش دهند.
رکن اول: رهبری
مشخص شد که مدیریت سازمان در جنرال موتورز از طریق شناسایی دانش، نقش رهبری را به عنوان رکن اول بازی میکند و براساس دانش میتواند چشم انداز، مأموریت و استراتژیها را تعیین کند. اینها همه در مورد تنظیم نقشه راه یا مسیر براساس دانش است. رهبری در واقع کمک میکند تا تغییرات فرهنگی در سازمان ایجاد شوند تا با روندهای جدیدی همگام شوند.
برای مثال، مدیریت از ارزشهای مدیریت دانش در سازمان استفاده میکند و تاکتیکهای تجاری را نشان میدهد که برای حضور در بازار رقابتی کافی هستند. یک رهبر خوب در سازمان آنچه مورد نیاز است را در زمان مناسبی شناسایی کرده و بر این اساس استراتژیها را اجرا میکند. سازمانها از خرده فروشی تا تولید از رکن رهبری برای کنترل و هدایت عملکرد فعالیتهای ارزش محور خود استفاده میکنند.
رهبری، مبتنی بر دانش، میتواند کار را تجزیه و تحلیل محور انجام دهد. به عنوان مثال، رهبری جنرال موتورز رویکرد استراتژیک سطح بالایی را به تصویر میکشد زیرا اهداف و مقاصدی را برای پیشرو بودن در بازار خرده فروشی تعیین میکند. نمونههای دیگر این سازمانها ترویج ارزشها و هنجارها، روند اجرای استراتژی و برنامه های سنجش و اندازه گیری هستند.
رکن دوم: سازمان دهی
رکن دوم سازمان جنرال موتورز، سازماندهی را برای حمایت از ارزشهای مدیریت دانش بیان میکند. به عنوان مثال، سازمانها، در دوره تجارت مدرن و رقابتی، شکافها و ریسکهای مختلف دانش را در روند مدیریت دانش خود شناسایی میکنند.
این مهم جالب توجه است زیرا دیده شده که مدیریت با نوع و ماهیت دانش هماهنگ میشود و مدل فرآیندی سازمان را توسعه میدهد. این رکن از مدیریت دانش، میزان مشارکت نسبی افراد را نیز نشان میدهد. کاربرد این ستون مدیریت دانش برای سازمان حیاتی است زیرا به سازماندهی دانش برای فعالیتهای مختلف کسب و کار کمک میکند.
رکن سوم، فناوری
ستون سوم سازمان جنرال موتورز، فناوری است که شامل توابع خاصی در سازمان میباشد. برای مثال، جمع آوری و اتصال دانش در یک سازمان عملکرد اصلی این رکن خاص است. فناوری در سازمانهای مدرن برای به دست آوردن و تقسیم دانش به صورت سودآور است و بر این اساس، مدیریت و کلیه ذینفعان اصلی درگیر موضوع میشوند. هدف یک سازمان مدرن همیشه بهره گیری از فناوری برای تسریع در دیده شدن جریان دانش در سازمان است.
رکن چهارم: یادگیری
ستون چهارم یادگیری است. جنرال موتورز یادگیری و وظایف مؤثر را بر اساس شیوههای نوآوری برای ارکان مدیریت دانش انجام میدهد. از این طریق، این سازمان خودروهایی ساخته است که طرفداران بسیاری دارد. پیشرفت در خودروسازی از طریق دانش به صورت دورههای آموزشی به کارکنان ارائه میشود.
جنرال موتورز بهترین تحقیقات را انجام میدهد تا بتواند بر روی چالشهای واقعی روزمره خود تمرکز کند . شیوههای مختلفی وجود دارند که ارکان مدیریت دانش را پشتیبانی میکنند زیرا فرهنگ سازمانی جنرال موتورز مربوط به دستیابی به بهترین روشها است.
علاوه بر این، سازمان بر نقش مدیر تمرکز کرده تا بتواند در کل سازمان مؤثر بوده و از پشتیبانی مشاوره استراتژیک بهره مند باشد. جنرال موتورز بر اصول موثری تمرکز دارد، به عنوان مثال، این سازمان نیروی انسانی خود را مدیریت کرده تا بتواند رشد کند و برای دستیابی به موفقیت در زمینه خودرو، تداوم در مدیریت دانش را پایه و اساس خود قرار داده است.