فرآیندها و خدمات توسعه استراتژی CMOE برای کمک به مدیران، تیمهای ارشد و یا رهبران عملکردهای کلیدی کسب و کار طراحی شدهاند که سازمان را به سطح جدیدی از برنامه ریزی و اقدامات تجاری پیشرو ارتقاء میدهند. از طریق جلسات کاری استراتژی یا عقب نشینی، رهبران با ابزارها و فرآیندهایی آشنا میشوند که بر اهداف استراتژیک مهم تمرکز میکنند و یک چارچوب و زبان توسعه استراتژی مشترکی ایجاد مینمایند. این جلسات فعال و متمرکز به رهبران این فرصت را میدهند تا مهارت ها و ابزارهای استراتژی عملی را به کار گیرند، زیرا آنها نحوه حرکت در تغییرات استراتژیک و ایجاد منابع جدید مزیت رقابتی برای سازمان که پیامدهای وسیعی دارند را تعیین میکنند.
اولویتهای استراتژیک چیست؟
سازمان شما در هر شرایطی که باشد، فرآیند تدوین استراتژی میتواند با شما همکاری کند تا نیازها و شرایط توسعه استراتژی خاص خود را برطرف نمایید. در اینجا چند نمونه از انواع موقعیتهایی وجود دارند که ما به مشتریان خود کمک میکنیم تا با استفاده از فرآیندها و خدمات توسعه استراتژی خود به آنها رسیدگی کنند:
- تدوین و توسعه استراتژی کامل برای سازمانها یا مناطق کاربردی در مراحل اولیه چرخه زندگی آنها.
- تجدید و به روز رسانی استراتژیهای موجود با سازمانهای بسیار بالغ یا مناطق کاربردی.
- تدوین یا بازسازی استراتژیها برای سازمانها یا تیمها در نقطه عطف یا تجربه اختلال.
- ایجاد استراتژیهای متمرکز بر مشتری.
- ایجاد استراتژیهای متمرکز بر محصول.
رویکرد ما
فرآیند تدوین استراتژی تجربه گسترده ای در زمینه استراتژی دارد. ما به طور منظم با تیمهای رهبری ارشد برای توسعه یا بهبود استراتژی همکاری میکنیم که به آنها در حفظ مزیت رقابتی فعلی، یافتن منابع جدید مزیت رقابتی و حفظ رشد بلند مدت کمک خواهد کرد.
مراحل توسعه استراتژی چگونه است؟
فرآیندهای توسعه استراتژی نیازی به پیچیدگی ندارند، اما بحث و ایجاد برنامهها با استفاده از یک چارچوب استراتژی اثبات شده مهم است. ما همیشه فرآیند توسعه استراتژی را با ارزیابی و تجزیه و تحلیل کامل سازمان آغاز میکنیم تا سوابق و چالشهای مشتری و عوامل کلیدی که منجر به موفقیت آنها در این زمان شده است را درک نماییم. این فرایند همچنین به ما کمک میکند تا الگوهای فکری غالب را در مناطق ثابت یا کاربردی و مفروضاتی که مردم در زمینههای زیر دارند، کشف کنیم:
- جهت فعلی سازمان
- زیرساختهای سازمان
- دیدگاه غالب در مورد رقبا و تأمین کنندگان سازمان
- سطح ریسک و فرصتهای موجود در محیط تجاری خارجی
- رابطه با مشتریان و نظر آنها در مورد توانایی سازمان در برآوردن نیازهای فعلی و آینده شان
این بنیاد مبنایی برای ایجاد یک برنامه استراتژیک میشود که چالشها و فرصتهای پیش روی سازمان یا تیم را با استفاده از فرآیندها و ابزارهای اثبات شده فرآیند تدوین استراتژی و با راهنمایی یک مجری ماهر برطرف میکند.
مراحل توسعه استراتژی
در حالی که جلسه کار یا عقب نشینی استراتژی هر مشتری منحصر به فرد بوده، فرآیند تدوین استراتژی معمولاً شامل مراحل زیر است:
۱– دادههای عینی را جمع آوری کنید
فرآیند را با جمع آوری دادهها آغاز کنید تا بفهمید کسب و کار امروز در چه نقطه ای قرار دارد، محرکهای کسب و کار، مدل کسب و کار فعلی، تاریخچه سازمان و معضلاتی که سازمان با آن روبرو است.
۲– استراتژی فعلی را بررسی کنید
بحث کنید و به دنبال درک فرآیند استراتژی و برنامه فعلی سازمان باشید.
۳– تغییرات مورد نیاز را مرور کنید
اولویتها، ابتکارات و برنامههای فعلی را تجزیه و تحلیل کنید و نحوه استفاده از آنها را برای حفظ تداوم و همچنین درک در مورد تغییرات مورد نیاز برای موقعیت یابی سازمان برای موفقیت بلند مدت ارزیابی نمایید.
۴– ابزارهای استراتژی خلاق را شناسایی کنید
جستجو و انتخاب ابزارهای خلاقانه برای معرفی در عقب نشینی استراتژی که روند تدوین استراتژی را تقویت میکند.
۵– یک فرآیند توسعه استراتژی سفارشی ایجاد کنید
یک فرآیند یا روش توسعه استراتژی تجاری سفارشی طراحی کنید که نیازهای سازمان و الزامات آن را برآورده کند. یک برنامه عملی برای عقب نشینی تدوین نمایید که تجارت را قادر سازد تا با اهداف استراتژیک بیشتری پیش برود و آینده را رقم بزند.
۶– پایه و اساس فرآیند تدوین استراتژی را ایجاد کنید
قبل از هر عقب نشینی، شرکت کنندگان تکالیف را تکمیل میکنند، به سوالات پاسخ میدهند و مقالات مربوطه یا سایر مطالب را میخوانند تا برای یک تجربه متقابل و متمرکز آماده شوند. این کار پیش از جلسات سازماندهی شده و در دسترس قرار میگیرد تا روند توسعه استراتژی را تسریع کرده و پایه و اساس یک تجربه سازنده و مفید را در عقب نشینی ایجاد کند.
۷– از طریق تسهیل متخصص به نتایج مورد نظر برسید
عقب نشینی استراتژی را به گونه ای تسهیل کنید که اعضای تیم رهبری را قادر سازد تا با یکدیگر همکاری کرده و در مورد تصمیمات کلیدی و راه حلهایی که چالشهای سازمان را برطرف میکند، اجماع کرده و همچنین به آنها اجازه دهند مسائل و اختلافات را به شیوه ای سازنده و مثبت حل نمایند.
۸- ایجاد تیمهای پاسخگویی و اقدامات موثر
با ایجاد فرصتهای استراتژیک برای بهبود تیمها (SOFI)، اطمینان حاصل کنید که اعضای تیم رهبری دارای نقش یا مسئولیت مستمری هستند تا سازمان آماده عملیاتی شدن برنامه استراتژیک خود شود. این تیمها مسئول دستیابی به نتایج و پاسخگویی به پیشرفت هستند. پس از تقریباً سه تا شش ماه، انجمن نتایج را برای سنجش پیشرفت به اشتراک گذاری به روز رسانیها و دریافت ورودی و راهنمایی از دیگر تیمهای پاسخگویی انجام دهید.
در نتیجه این، فرآیند تدوین استراتژی میتواند به رهبران سازمان کمک کند تا راهبردها و برنامههایی که بیشتر همسو هستند را کنار بگذارند. آنها همچنین دارای ساختار مورد نیاز برای طبقه بندی استراتژیها و برنامهها هستند تا استراتژیهای پشتیبانی، پاسخگویی و انضباط در سراسر سازمان ایجاد شود.
چرا فرآیند تدوین استراتژی مهم است؟
درک مزایای رقابتی فعلی، قابلیتها و شایستگیهای اصلی برای فرایند برنامه ریزی استراتژیک بسیار مهم است و به عنوان سکوی پرشوری برای آینده عمل میکند. قبل از تعیین محل کسب و کار و چگونگی توسعه آن، لازم بوده:
- ارزیابی دقیقی از میزان تغییرات داخلی داشته باشید تا اطمینان حاصل شود که سازمان از ظرفیت و چابکی بیش از نرخ تغییرات خارجی برخوردار است.
- چشم انداز، اهداف و آرمانهای فعلی سازمان را درک کنید (همانطور که هست)، بنابراین چشم انداز جدید، اهداف آینده و آرمانهایی که سفر را هدایت میکنند، قابل تعریف، تصحیح و تحقق هستند.
تدوین موفقیت آمیز استراتژی، مستلزم آن است که سازمانها در مورد معنای پیروزی یا موفقیت روشن و آگاه باشند. آنها باید نتایج آینده ای که میخواهند به دست آورند و معیارهای کلیدی اثربخشی خود را تعیین کنند. ساختار واضح و مجموعه سازماندهی شده ای از رشتههای استراتژیک که با استراتژی مطابقت دارد، به افراد سازمان شفافیت بیشتری در مورد آنچه از آنها انتظار میرود و همچنین نحوه تناسب و اهمیت آنها ارائه میدهد. در نهایت کسب و کارها برای ایجاد ارزش برای صاحبان، مشتریان و ذینفعان وجود دارند، بنابراین آنها نیز باید زمینه استراتژی، معضلات و مسائل، اهداف و فرصتهایی را درک کنند که به سازمان کمک کرده تا تغییر کند و به مکان بهتری برسد.
تدوین استراتژی: چگونه یک استراتژی تدوین کنیم؟
فرآیند تدوین استراتژی یک علم موشکی نیست. از شما و همکاران دیگر بخواهید که پاسخ سوالات زیر را مشخص نمایند:
- اکنون (وضعیت فعلی) کجا هستید؟
- آینده (تدوین سناریو) چه چیزی را به ارمغان میآورد؟
- وضعیت آینده (تدوین استراتژی) چگونه است؟
- چرا وضعیت آینده مهم است؟ (ارتباط استراتژی)؟
- چگونه از وضعیت فعلی به وضعیت آینده (اجرای استراتژی) حرکت میکنید؟
لطفاً به خاطر داشته باشید که یک استراتژی به خودی خود چیزی نیست که واقعاً تفاوت ایجاد کند. بنابراین لازم است تیم پروژه، بخش یا حتی سازمانهای خود را در فرآیند توسعه استراتژی مشارکت دهید (هوچکینسون و همکاران، ۲۰۰۶).
نکته:
شما میتوانید کارگاههای توسعه استراتژی را با افراد کلیدی در سازمان خود برگزار کنید. این اطمینان میدهد که آنها از همان ابتدا در فعالیتهای توسعه استراتژی شما مشارکت دارند. تدوین استراتژی یک فرآیند خطی و از بالا به پایینی نیست (اوکاسیو و جوزف، ۲۰۰۵). شما آن سوالات را مرور کرده و تشخیص میدهید که اطلاعات تازه جمع آوری شده بر سوالات قبلاً پاسخ داده شده تأثیر خواهند داشت. این خوب است و کیفیت فرآیند توسعه استراتژی و نتایج آن را افزایش میدهد.
اکنون (وضعیت فعلی) کجا هستید؟
فرآیند تدوین استراتژی با ایجاد درک مشترک از وضعیت فعلی آغاز میشود. این اگرچه به نظر ساده میرسد، اما اینطور نیست. مثالهای زیادی از فعالیتهای توسعه استراتژی وجود دارند که در آن افراد بدون درک خوب از وضعیت فعلی شروع به تعریف وضعیت آینده میکنند. چگونه میتوانید وضعیت آینده را تعریف کرده و به آن برسید بدون اینکه بدانید باید از کجا شروع کنید؟ برای تعریف وضعیت فعلی، باید رویکردی جامع اتخاذ کرده و به سوالات زیر پاسخ دهید:
- نقاط قوت و ضعف ما چیست؟
- شایستگیهای اصلی ما چیست؟
- کدام خطرات و فرصتها را از نظر بازار و رقابت میبینیم؟
ابزارهای زیادی وجود دارند که به شما در یافتن پاسخ این سوالات کمک میکنند. به عنوان مثال، تجزیه و تحلیل SWOT (نقاط قوت، ضعف، فرصتها، تهدیدها) میتوانند در این زمینه به شما کمک کنند. با این حال لطفاً به خاطر داشته باشید که چنین ابزارهایی فقط وسیله ای برای رسیدن به هدف هستند (Gunn and Williams، ۲۰۰۷). در نهایت، کیفیت فرآیند توسعه استراتژی مهم است و این که آیا شما چنین ابزارهایی را در وسیع ترین شکل ممکن به کار بردهاید یا خیر؟ چندان مهم نیستند. به عنوان مثال: مشارکت افراد از کارکردها، بخشها و سطوح سلسله مراتبی مختلف در فرآیند تعریف وضعیت فعلی بسیار مهم تر است. همچنین باید به اطلاعات مبتنی بر واقعیت تکیه کنید تا احساسات خود. این یک روش مدیریت مبتنی بر شواهد است که میتواند به شما کمک نماید.
آینده (تدوین سناریو) چه چیزی را به ارمغان میآورد؟
شما نمیتوانید با جزئیات پیش بینی کنید که آینده چگونه خواهد بود، اما میتوانید سناریوهایی از نحوه ظاهر آن ارائه دهید. نقطه شروع این مرحله دوم، درک خوب شایستگیهای اصلی یا قابلیتهای پویای شما (Vivas López ،۲۰۰۵)، روندهای مربوط بازار، رقبای شما و محیط مقرراتی است. بر اساس این اطلاعات، شما میتوانید به معنای واقعی کلمه تصویری از محیط خود در پنج سال آینده به تصویر بکشید. شما همچنین باید به راههای تغییر جایگزین فکر کنید که منجر به سناریوهای مختلفی میشوند. لطفاً به خاطر داشته باشید که اقدامات شما ممکن است بر ظاهر موجود در آینده تأثیر بگذارند. اینطور نیست که شما باید محیط را بدیهی تلقی کنید. در نتیجه مرحله دوم شما باید مجموعه ای از سناریوهای خوب توصیف شده را در دست داشته باشید. در ترکیب با وضعیت فعلی، آنها پایه و اساس تدوین استراتژی شما هستند.
وضعیت آینده (تدوین استراتژی) چگونه است؟
هنگامی که میدانید کجا هستید (وضعیت فعلی) و چگونگی توسعه آینده (سناریوها) مرحله سوم تدوین استراتژی آغاز میشود. سوالات کلیدی که باید در نظر داشته باشید به شرح زیر هستند:
- برای موفقیت در آینده به کدام نقاط قوتی نیاز داریم؟
- کدام نقاط ضعف را باید برطرف کنیم؟
- برای پرورش، تغییر، ایجاد یا کنار گذاشتن چه صلاحیتهایی نیاز داریم؟
- کدام حوزههای فعالیت را باید بررسی کنیم؟
ارائه پاسخ به این سوالات ممکن است مستلزم بررسی عمیق تری از سناریوهای شما باشد. همچنین میتوانیم بگوییم که شما باید مجموعه دیگری از مصاحبهها را در مورد شایستگیهای اصلی خود آغاز کنید. این چیزی است که به فرآیند توسعه استراتژی شما کیفیت میبخشد. در پایان این گام سوم، شما و همکارانتان باید درک خوبی داشته باشید که برای موفقیت در پنج سال آینده چه چیزی باید تغییر کند. در مرحله بعد، میتوانید با تعریف وضعیت آینده سازمان خود شروع کنید. تصور کنید در پنج سال آینده به سازمان خود نگاه کرده و به سوالات زیر پاسخ دهید:
- چه چیزی آن را برجسته میکند (به عنوان مثال فن آوری، محصولات، خدمات)؟
- شایستگیهای سازمان شما چگونه است؟
- مهم ترین شاخصهای کلیدی عملکرد (KPI) چگونه هستند؟
- چه چیزی برای سازمان شما مهم تر است؟
صرف زمان کافی برای فرآیند تدوین استراتژی بسیار مهم است. کیفیت توصیف وضعیت آینده تعیین میکند که استراتژی شما چقدر موثر بوده و علاوه بر این، شما باید همکاران خود را نیز در این کار مشارکت دهید. به عنوان مثال: میتوانید این کار را در بحث گروهی انجام دهید. این فرآیند فقط مستندسازی وضعیت آینده سازمان شما نیست. این در مورد ایجاد یک درک مشترک در مورد اینکه سازمان شما در پنج سال آینده چگونه خواهد بود نیز صدق میکند. به طور خاص، استراتژی شما میتواند مجموعه ای از جملات کلیدی باشد که وضعیت آینده را توصیف میکند. هر یک از این بیانیههای کلیدی، تمام کارهای انجام شده قبل را جمع بندی میکند و جنبه خاصی از وضعیت آینده سازمان شما را توصیف مینماید.
نحوه سازماندهی بیانیههای کلیدی شما نیز ویژگی مهمی از استراتژی شما است. به عنوان مثال: میتوانید آنها را به صورت موضوعی دسته بندی کنید تا به بهترین شکل ممکن ساختار بندی شوند. چنین سطح اضافی از موضوعات یا دسته بندیها فقط درک استراتژی شما را آسان نمیکند. همچنین سطح دیگری از بیانیههای کلیدی را به استراتژی شما اضافه خواهند کرد که افراد میتوانند در کسب و کار روزانه به آنها مراجعه نمایند و برای همسویی اقدامات خود از آنها استفاده کنند.
چرا وضعیت آینده مهم است؟
یک فرآیند توسعه استراتژی مناسب در حال حاضر بسیاری از جنبههای ارتباطات استراتژی را در بر میگیرد. این امر به ویژه در مورد کارگاههای استراتژی که مجامعی برای تبادل دانش هستند، به کار میرود (شوارتز، ۲۰۰۹) و در حال حاضر زمینه را برای ایجاد تغییرات مورد نیاز فراهم میکند. با این حال، هنگامی که استراتژی شما در دسترس است، مهم بوده که شما و همکاران خود آن را در عمل به کار بگیرید. موضوع اصلی ارتباط استراتژی، استراتژی به عنوان تمرین (Whittington، ۱۹۹۶) است. شما میتوانید با اتکاء، مراجعه و تکرار گهگاه آن در فعالیتهای ارتباطی منظم خود، به این مهم دست یابید. در نتیجه اهمیت استراتژی مورد تأکید قرار میگیرد و در تجارت روزانه جاسازی و تعبیه میشود.
چگونه از وضعیت فعلی به وضعیت آینده (اجرای استراتژی) حرکت میکنید؟
داشتن یک استراتژی و تکیه بر آن از قبل به شما در افزایش عملکرد سازمانی کمک میکند. با این حال شما همچنین باید از آن برای تعریف اهداف کوتاه مدت (سابورین، ۲۰۱۵) و ارزیابی مجدد و منظم این که آیا در مسیر درستی در سفر خود به آینده هستید، مجدداً استفاده کنید.
ارزیابی انتقادی توسعه استراتژی: مفهوم جامع
توسعه استراتژی یک مفهوم نسبتاً گسترده ای است که طیف وسیعی از شیوههای مبتنی بر شواهد مانند تعیین هدف، نیازهای اساسی روانی، ارتباط موثر، رهبری تحول آفرین و پیچیده را در بر میگیرد. در نتیجه، هیچ سطح استحکام واحدی وجود ندارد که بتوان آن را به توسعه استراتژی اختصاص داد. با این حال بسیاری از مفاهیم و نظریههای نهفته در توسعه استراتژی دارای مبنای تجربی صحیحی هستند که توسعه استراتژی را به یک مفهوم جامعی تبدیل میکند که در صورت اجرای صحیح میتواند تأثیر مثبتی بر عملکرد سازمان در نظر گرفته شود.