دیدگاهها و مدلهای مختلفی در حوزه برنامه ریزی استراتژیک وجود دارند و اینها به فرآیندی که استفاده میکنید بستگی خواهند داشت. به زبانی سادهتر، برنامه ریزی استراتژیک تعیین میکند که یک سازمان طی سالهای آینده به کجا میرود، چگونه به آنجا میرسد و چگونه میفهمد که آیا به آنجا رسیده است یا خیر!
تمرکز یک برنامه استراتژیک معمولاً روی کل سازمان است، در حالی که تمرکز یک برنامه تجاری معمولاً روی یک محصول، خدمات یا برنامهای خاص است. دیدگاهها، مدلها و رویکردهای مختلفی در برنامه ریزی استراتژیک استفاده میشوند. نحوه تدوین یک برنامه استراتژیک به ماهیت رهبری سازمان، فرهنگ سازمان، پیچیدگی محیط سازمان، اندازه سازمان، تخصص برنامه ریزان و سایر بستگی دارد.
مزایای برنامه ریزی استراتژیک
برنامه ریزی استراتژیک اهداف مختلفی را در سازمانها دنبال میکند، از جمل موارد زیر:
۱- هدف سازمان را به روشنی تعریف کنید و اهداف واقع بینانه مطابق با ماموریت سازمان را در یک چارچوب زمانی مشخص در حد توانایی سازمان برای پیاده سازی تعیین کنید.
۲- این اهداف را به عوامل سازنده سازمان اعلام کنید.
۳- احساس مالکیت طرح را توسعه دهید.
۴- مطمئن شوید که با تمرکز منابع بر اولویتهای اصلی، از منابع سازمان به طور مؤثری استفاده شده است.
۵- مبنایی را فراهم کنید که بتوان پیشرفت را از آن سنجید و در صورت لزوم مکانیزمی برای تغییر آگاهانه ایجاد کرد.
۶- به نظرات همه گوش دهید تا در مورد مقصدی که سازمان میرود اتفاق نظر ایجاد شود.
دلایل دیگر برنامه ریزی استراتژیک عبارتند از:
- تمرکز روشنتری را برای سازمان فراهم میکند، در نتیجه کارایی و اثر بخشی بیشتری ایجاد میشود.
- تیمهای قوی را در هیئت مدیره و کارکنان (در مورد سازمانهای بزرگ) ایجاد میکند.
- شرایطی را فراهم میکند که اعضای هیئت مدیره را کنار هم نگه دارد (در مورد سازمانهای بزرگ).
- رضایت و معنی زیادی را در بین برنامه ریزان ایجاد میکند، به ویژه در مورد یک دیدگاه مشترک.
- بهره وری، کارایی و اثربخشی را افزایش میدهد.
- مشکلات عمده سازمان را برطرف میکند.
همین طور بخوانید: استراتژی به زبان ساده
چه زمانی باید برنامه ریزی استراتژیک انجام شود؟
زمانبندی فرآیند برنامه ریزی استراتژیک به ماهیت و نیازهای سازمان و محیط بیرونی آن بستگی دارد. به عنوان مثال، برنامه ریزی باید به طور مکرر در سازمانی انجام شود که محصولات و خدمات آن در یک صنعت هستند و به سرعت در حال تغییر میباشند.
در این شرایط، برنامه ریزی ممکن است یک بار یا حتی دو بار در سال انجام شود و به صورت کاملاً جامع و دقیق صورت گیرد (یعنی با توجه به ماموریت، چشم انداز، ارزشها، بررسی محیطی، مسائل، اهداف، استراتژیها، مسئولیتها، خطوط زمانی، بودجه و سایر).
از طرف دیگر، اگر سازمان سالها است که فعالیت میکند و در یک بازار نسبتاً پایداری قرار دارد، ممکن است برنامه ریزی سالی یکبار انجام شود و فقط بخشهای خاصی از فرایند برنامه ریزی، به عنوان مثال، برنامه ریزی اقدام (اهداف، مسئولیتها، خطوط زمانی، بودجه و سایر) هر ساله به روز شوند. دستورالعملهای زیر را در نظر بگیرید:
۱- برنامه ریزی استراتژیک باید زمانی انجام شود که سازمانی تازه شروع به کار کرده است. (برنامه استراتژیک معمولاً بخشی از یک برنامه کسب و کار کلی است، همراه با یک برنامه بازاریابی، برنامه مالی و برنامه عملیاتی مدیریتی).
۲- برنامه ریزی استراتژیک همچنین باید در آماده سازی برای یک سرمایه گذاری بزرگ و جدید، به عنوان مثال، ایجاد یک بخش جدید، محصول جدید عمده یا خط تولید و سایر انجام شود.
۳- برنامه ریزی استراتژیک باید حداقل سالی یک بار انجام شده تا آمادگی لازم برای سال مالی آینده را داشته باشید (مدیریت مالی یک سازمان معمولاً بر اساس سال به سال یا سال مالی است). در این حالت، برنامه ریزی استراتژیک باید به موقع انجام شود تا اهداف سازمانی حداقل در سال مالی آینده، منابع مورد نیاز برای دستیابی به این اهداف و منابع مالی مورد نیاز برای دستیابی به منابع مشخص شوند. این وجوه در برنامه ریزی بودجه برای سال مالی آینده گنجانده شده اند. با این حال، همه مراحل برنامه ریزی استراتژیک هر ساله به طور کامل لازم نمیباشند. روند کامل برنامه ریزی استراتژیک باید حداقل هر سه سال یک بار انجام شود. همانطور که در بالا ذکر شد، اگر سازمان تغییر بزرگی را تجربه کند، این فعالیتها باید هر ساله انجام شوند.
۴- هر ساله، برنامههای عملیاتی باید به روز شوند.
۵- توجه داشته باشید که در حین اجرای طرح، باید حداقل هر سه ماه یکبار توسط هیئت مدیره روند پیشرفت اش بررسی شود. باز هم، دفعات بازبینی به میزان سرعت تغییر در سازمان و اطراف آن بستگی دارد.