مدل مک کینزی (McKinsey) چیست؟

مدل مک کینزی (McKinsey) چیست؟

مدل مک کینزی (McKinsey) به ابزاری اشاره دارد که طراحی سازمانی یک کسب وکار را تجزیه و تحلیل می‌کند. هدف از این مدل این است که چگونه می‌توان از طریق تعاملات هفت عنصر کلیدی، ساختار، استراتژی، مهارت، سیستم، ارزش‌های مشترک، سبک و کارکنان، به کارآمدی در یک سازمان دست یافت.

تمرکز مدل مک کینزی در ارتباط متقابل همهّ این عناصر است، به این معنا که هنگام تغییر یک عنصر به منظور حفظ تعادل مؤثر، یک اثر دومینو وجود دارد. قرار دادن ارزش‌های مشترک به عنوان اصل کار، نشان دهنده ماهیت مهم تأثیر تغییرات ارزش‌های بنیانگذار بر همه عناصر دیگر است.

مدل مک کینزی چیست؟

این مدل طرحی است که توسط یک سازمان به منظور رقابت در صنعت و بازار خود اعمال می‌شود. یک رویکرد ایده آل، ایجاد یک استراتژی بلندمدت است که با سایر عناصر مدل هماهنگ باشد و اهداف سازمان را به وضوح بیان کند. ساختار سازمان از سلسله مراتب سازمانی، زنجیره فرمان و ترکیب تقسیم بندی تشکیل شده است که نحوه عملکرد و ارتباط عملیات را مشخص می‌کند.

در واقع مدل مک کینزی پیکربندی مدیریت و مسئولیت‌های کارکنان را توضیح می‌دهد. سیستم‌های سازمان به روش‌های روزانه، گردش کار و تصمیماتی که عملیات استاندارد را در سازمان تشکیل می‌دهند، اشاره می‌کند. ارزش‌های مشترک استانداردها و هنجارهای متداول پذیرفته شده در سازمان هستند که بر رفتار کل کارکنان و مدیریت تأثیر می‌گذارند و آن را تعدیل می‌کنند. این مهم ممکن است در دستورالعمل‌های سازمان ارائه شده به کارکنان به تفصیل بیان شود.

در عمل، ارزش‌های مشترک به رفتار پذیرفته شده واقعی در محیط کار مربوط می‌شوند. مهارت‌ها شامل استعدادها و قابلیت‌های کارکنان و مدیریت سازمان هستند که می‌توانند انواع دستاوردها و کارهایی که سازمان می‌تواند انجام دهد را تعیین کنند. ممکن است زمانی برسد که یک سازمان مهارت‌های موجود خود را ارزیابی کرده و تصمیم بگیرد که باید برای دستیابی به اهداف تعیین شده در استراتژی خود تغییراتی ایجاد کند.

مدل مک کینزی در طیف گسترده‎ای از شرایط استفاده می‌شود که درک نحوه عملکرد بخش‌های مختلف یک سازمان ارزیابی می‌کند. می‌توان از این مدل به عنوان ابزاری برای تصمیم گیری در مورد استراتژی سازمان‌های آینده استفاده کرد. این چارچوب همچنین می‌تواند برای بررسی اثرات احتمالی تغییرات آینده در سازمان یا هم ترازی بخش‌ها و فرآیندها در طول ادغام یا خرید مورد استفاده قرار گیرد. عناصر مدل مک کینزی را می‌توان با تیم‌ها یا پروژه‌های جداگانه استفاده کرد.

چارچوب مدل مک کینزی

چارچوب این مدل به شرح زیر است:

۱- ساختار

ساختار روشی است که در آن یک سازمان سازماندهی می‌شود، زنجیره فرمان و روابط پاسخگویی که نمودار سازمانی آن را تشکیل می‌دهند.

۲- استراتژی

استراتژی به یک برنامه تجاری خوب اشاره می‌کند که به سازمان اجازه داده تا برنامه عملیاتی را برای دستیابی به مزیت رقابتی پایدار، تقویت شده توسط ماموریت و ارزش‌های سازمان تدوین کند.

۳- سیستم‌ها

سیستم‌ها مستلزم زیرساخت‌های تجاری و فنی سازمان هستند که گردش کار و زنجیره تصمیم گیری را ایجاد می‌کنند.

۴- مهارت

مهارت‌ها توانایی‌ها و شایستگی‌های یک سازمان را تشکیل می‌دهند که کارکنان آن را قادر می‌سازد تا به اهداف خود برسند.

۵- سبک

نگرش کارکنان ارشد در یک سازمان از طریق شیوه‌های تعامل و تصمیم گیری نمادینی ​​که شیوه مدیریت رهبران آن را شکل می‌دهد و یک شیوه رفتاری را ایجاد می‌کند.

۶- کارکنان

کارکنان شامل مدیریت استعدادها و کلیه منابع انسانی مربوط به تصمیمات سازمان مانند سیستم‌های آموزش، استخدام و پاداش هستند.

۷- ارزش‌های مشترک

مأموریت، اهداف و ارزش‌ها، پایه و اساس هر سازمانی را تشکیل می‌دهند و نقش مهمی ‌در همسویی همه عناصر کلیدی برای حفظ طراحی سازمانی موثر ایفاء می‌کنند.

کاربرد مدل مک کینزی

ذهنیت پیرامون مفهوم همسویی در مورد هفت عنصر کلیدی به این امر کمک می‌کند که چرا این مدل کاربرد پیچیده‌ای دارد. با این حال پیشنهاد می‌شود از رویکرد بالا به پایین پیروی کنید، از استراتژی گسترده و ارزش‌های مشترک گرفته تا سبک و کارکنان، هر کدام را به خوبی ارزایابی کنید:

مرحله ۱: مناطق ناسازگار را کشف کنید

آیا در ارزش‌ها، استراتژی، ساختار و سیستم‌ها سازگاری وجود دارد؟ به دنبال شکاف و ناسازگاری در رابطه عناصر باشید. چه چیزی باید تغییر کند؟

مرحله ۲: طراحی بهینه سازمان را تعیین کنید

مهم است که نظرات مدیران ارشد را یکپارچه کرده و یک طرح سازمانی بهینه عمومی ایجاد کنید که به سازمان اجازه دهد تا اهداف واقع بینانه و اهداف قابل دستیابی را تعیین نماید. این مرحله نیازمند تحقیقات و تجزیه و تحلیل فوق العاده ای است، زیرا الگوهای صنعت سازمانی برای دنبال کردن وجود ندارند.

مرحله ۳: تصمیم بگیرید که کجا و چه تغییراتی باید انجام شوند

پس از مشخص شدن نقاط دور افتاده می‌توان برنامه عملیاتی ایجاد کرد که شامل تغییرات مشخصی در زنجیره سلسله مراتب، جریان ارتباطات و گزارش روابط می‌شود. این به سازمان اجازه می‌دهد تا به یک طراحی سازمانی کارآمدی دست یابد.

مرحله ۴: تغییرات لازم را اعمال کنید

پیاده سازی استراتژی تصمیم گیری، شرایطی است که سازمان در دستیابی به آنچه که برای انجام آن برنامه ریزی کرده، واقع بینانه است. موانع متعددی در فرآیند اجرا بوجود می‌آیند  که بهترین راه حل را می‌توان با یک برنامه اجرایی تدبیر شده ای برطرف کرد.

مزایای مدل مک کینزی

  • این مدل بخش‌های مختلف یک سازمان را قادر می‌سازد تا به شیوه‌ای منسجم و همگام عمل کنند.
  • این مدل امکان ردیابی موثر تأثیر تغییرات در عناصر کلیدی را فراهم می‌کند.
  • این مدل یک نظریه دیرینه محسوب می‌شود و سازمان‌های متعددی این مدل را در طول زمان اتخاذ کرده‌اند.

معایب مدل مک کینزی

  • این یک مدل بلند مدت محسوب می‌شود.
  • با تغییر ماهیت کسب و کار، باید دید مدل چگونه تطبیق می‌یابد.
  • به نظر می‌رسد که به عوامل و فرآیندهای داخلی متکی بوده و ممکن است در شرایطی که شرایط خارجی بر سازمان تأثیر می‌گذارد، مضر باشد.

مثال عملی از مدل مک کینزی

مدل مک کینزی می‌تواند در شرایطی اعمال شود که تغییراتی در سازمان ایجاد شده که ممکن است بر یک یا چند ارزش مشترک تأثیر بگذارد. فرض کنید یک سازمان در حال برنامه ریزی برای ادغام دو سازمان است.

این امر بر نحوه سازماندهی سازمان تأثیر می‌گذارد زیرا کارکنان جدیدی وارد می‌شوند. همچنین ساختار سازمان و تصمیم گیری استراتژیک را تحت تأثیر قرار می‌دهد زیرا ایده‌های جدید از طریق هم افزایی جریان می‌یابند. در چنین موردی می‌توان از مدل مک کینزی برای شناسایی مناطق ناسازگار استفاده کرد که در اینجا اساساً ساختار، کارکنان و استراتژی هستند.

پس از شناسایی زمینه‌های مربوطه، سازمان می‌تواند تصمیمات موثری برای سازماندهی مجدد بهینه و ترکیب تغییرات بگیرد، به نحوی که روند ادغام را ساده‌تر می‌کند و پس از انجام تحقیقات گسترده و تجزیه و تحلیل، عواقبی که تغییرات برای سازمان به ارمغان می‌آورند را اتخاذ کند.

چک لیست سوالات مربوط به مدل مک کینزی

سوالات زیر نقطه شروعی برای بررسی وضعیت شما از نظر چارچوب این مدل است. از آنها برای تجزیه و تحلیل وضعیت فعلی (نقطه A) ابتدا استفاده کنید و سپس تمرین را برای موقعیت پیشنهادی خود (نقطه B) تکرار کنید.

استراتژی:

  • استراتژی ما چیست؟
  • چگونه می‌خواهیم به اهداف خود برسیم؟
  • چگونه با فشار رقابتی کنار بیاییم؟
  • چگونه با تغییرات درخواست های مشتریان برخورد می‌شود؟
  • چگونه استراتژی برای مسائل زیست محیطی تنظیم می‌شود؟

ساختار:

  • سازمان یا تیم چگونه تقسیم شده است؟
  • سلسله مراتب چیست؟
  • ادارات مختلف چگونه فعالیت‌ها را هماهنگ می‌کنند؟
  • اعضای تیم چگونه خود را سازماندهی و هماهنگ می‌کنند؟
  • آیا تصمیم گیری و کنترل متمرکز است یا غیر متمرکز؟ آیا با توجه به کاری که انجام می‌دهیم اینطور است؟
  • خطوط ارتباطی کجا هستند؟

سیستم‌ها:

  • اصلی ترین سیستم‌هایی که سازمان را اداره می‌کنند، کدامند؟ سیستم‌های مالی و منابع انسانی و همچنین ارتباطات و ذخیره اسناد را در نظر بگیرید.
  • کنترل‌ها کجا هستند و چگونه نظارت و ارزیابی می‌شوند؟
  • تیم از چه قوانین و فرایندهای داخلی برای پیگیری مسیر استفاده می‌کند؟

ارزش‌های مشترک:

  • ارزش‌های اصلی چیست؟
  • فرهنگ سازمانی یا تیمی چیست؟
  • ارزش‌ها چقدر قوی هستند؟
  • ارزش‌های اساسی که سازمان یا تیم بر اساس آن ساخته شده‌اند، چیست؟

سبک:

  • شیوه مدیریت یا رهبری چقدر مشارکت دارد؟
  • آن رهبری چقدر موثر است؟
  • آیا کارکنان و اعضای تیم تمایل به رقابت یا همکاری دارند؟
  • آیا تیم‌های واقعی در داخل سازمان فعالیت می‌کنند یا فقط گروه‌های اسمی هستند؟

کارکنان:

  • چه موقعیت‌ها یا تخصص‌هایی در تیم نشان داده می‌شوند؟
  • چه موقعیت‌هایی باید پر شوند؟
  • آیا در شایستگی‌های مورد نیاز فاصله وجود دارد؟

مهارت‌ها:

  • قوی‌ترین مهارت‌هایی که در سازمان یا تیم نشان داده شده‌اند، کدام هستند؟
  • آیا در مهارت‌ها فاصله وجود دارد؟
  • سازمان یا تیم به چه چیزی معروف است؟
  • آیا کارکنان یا اعضای تیم فعلی توانایی انجام کار را دارند؟
  • مهارت‌ها چگونه پایش و ارزیابی می‌شوند؟
جدیدترین مطالب منتشر شده
یک پاسخ بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.فیلد های مورد نیاز علامت گذاری شده اند *