مدیران کارآمد، در زمانهای مختلف و متناسب با وضعیت کسبوکار، از انواع سبک های مدیریتی بهره میبرند و در عین حال تمرکز خود را بر روی دستیابی موفقیت آمیز به اهداف سازمانی حفظ میکنند. در این مطلب، پس از بررسی رابطه سبک های مدیریتی و همچنین شناسایی و نحوه بکارگیری سبک مدیریتی مناسب، مدیران کسب و کار میتوانند درک بهتری از محیط سازمان خود و نحوهی برقراری ارتباط موثر با اعضای تیم داشته باشید و در جهت رسیدن به اهداف سازمانی گامهای مهمی بردارند.
سبکهای مدیریتی به چه معناست؟
سبک مدیریتی، راه و روشی است که یک مدیر برای رسیدن به اهداف سازمانی اتخاذ میکند. در واقع تمامی مدیران مسئولیتهای یکسانی دارند اما بررسی سبک های مدیریتی نشان میدهد هر مدیری به طور خاص از جعبه ابزار مدیریتی منحصر به فرد برای تصمیمگیری، برنامه ریزی، سازماندهی، تفویض اختیار، ایجاد انگیزه و نظارت بر کارکنان، استفاده میکند. معمولا مدیران و صاحبان کسب وکار هنگام تصمیمگیری در مورد سبک مدیریتی خود، برخی از عوامل زیر را در نظر میگیرند:
- نگرش و شخصیت افرادی که آنها را مدیریت میکنند؛
- حجم کار برای تکمیل و سرعت انجام آن؛
- صنعت مورد نظر و فرهنگ حاکم بر آن؛
- شخصیت و ویژگیهای مدیریتی خود؛
- مصرفکنندگان و تأمین کنندگان؛
- سطح مهارت اعضای تیم؛
- اهداف تیم و سازمان؛
- اقتصاد و رقبا.
انواع سبکهای مدیریتی
در حالیکه تمامی مدیران وظایف مشابهی دارند؛ طبیعی است که رویکرد منحصر به فردی برای تحقق اهداف سازمانی در پیش بگیرند و از سبک مدیریتی خاصی پیروی کنند. در ادامه به بررسی سبک های مدیریتی میپردازیم و به ۹ سبک مختلف مدیریت، همراه با ویژگیها، مزایا و معایب بالقوه هر یک اشاره خواهیم کرد تا به عنوان مدیر کسب وکار، دریابید کدام یک برای شما مناسبتر است.
سه دستهی کلی از سبکهای مدیریتی در سازمان شامل خودکامه (استبدادی)، دموکراتیک و سهل گیرانه وجود دارد که هر کدام از آنها، شامل زیرشاخههایی میشوند که در زیر به آنها خواهیم پرداخت.
سبک رهبری استبدادی (Autocratic)
یک مدیر مستبد یا خودکامه، از رویکردی از بالا به پایین برای رهبری پیروی میکند. در این سبک، مدیران به تنهایی تصمیمگیرنده هستند (فرآیند تصمیمگیری متمرکز) و سیاستها و اهداف سازمانی را تعیین میکنند و سایر اعضای سازمان چارهای جز اطاعت و پیروی بی چون و چرا ندارند. علاوه براین، این دسته از مدیران اعتقادی به گرفتن بازخورد از کارکنان ندارند.
مزایای سبک مدیریت استبدادی
- انتظارات صاحبان کسبوکار از منابع انسانی شفاف است و احتمال خطا تا حد چشمگیری کاهش مییابد.
- از آنجایی که مدیران به تنهایی تصمیمگیرنده هستند؛ سرعت تصمیمگیری بالاست.
معایب سبک مدیریت استبدادی
- به بازخوردهای نیروی انسانی و خلاقیت آنها در کار اهمیتی داده نمیشود.
- ایدههای جدید و نوآورانه در سبک مدیریت مستبدانه جایی ندارند.
سبک رهبری سهل گیرانه (Laissez-faire)
مدیران سهل گیر، به اعضای تیم آزادی و استقلالِ کامل میدهند و هیچگونه دخالتی در امور نمیکنند. به ندرت به کسی میگویند که چه باید بکند یا چه کاری نباید بکند. این رهبران، همچون دستهای یاری بخش هستند که تا زمانیکه از آنها خواسته نشود؛ خودشان را درگیر پروژهها نمیکنند. در این سبک، مدیران بیشتر شبیه به یک مربی هستند تا مدیر.
مزایای سبک مدیریت سهل گیرانه
- اعضای تیم تشویق میشوند که خلاق باشند و ایدههای خود را ارائه دهند.
- کارکنان استقلال زیادی دارند.
معایب سبک مدیریت سهل گیرانه
- این سبک میتواند در بین اعضای تیم احساس عدم حمایت یا سردرگمی ایجاد کند.
- ممکن است منابع انسانی در اولویتبندی امور با مشکل مواجه شوند.
- صاحبان کسبوکار در این روش، ارتباط فعالانهای با کارمندان ندارند.
سبک رهبری دموکراتیک (Democratic)
این سبک، شامل ارتباطات مؤثر و باز در تمام سطوح سازمان است و تمامی اعضای سازمان به منظور تحقق اهداف و چشماندازها با یکدیگر همکاری میکنند. به عنوان یک مدیر دموکراتیک، شما به شدت تحت تأثیر کارمندان خود هستید و تمایل به محیطهای مشارکتی و گفتگو دارید اما مسئول تصمیمگیری نهایی، خود شما هستید.
مزایای سبک مدیریت دموکراتیک
- برگزاری جلسات طوفان فکری و پرورش خلاقیت در کارکنان اهمیت دارد.
- بستر رشد و موفقیت برای تمامی اعضای سازمان و در تمام سطوح فراهم است.
- از پتانسیل اعضای تیم به طور کامل استفاده میشود.
معایب سبک مدیریت دموکراتیک
- تصمیمگیری در این سبک، بیش از هر سبک دیگری به طول میانجامد.
سبک رهبری مشورتی (Consultative)
مدیران مشاور، برای بازخوردهای منابع انسانی اهمیت ویژهای قائل هستند و نگرانیها و دغدغهی کارکنان را جدی میگیرند. در واقع در یک محیط مشورتی، مدیر قبل از تصمیمگیری نهایی، برای شنیدن نظرات و افکار تک تک اعضای تیم، گوش شنوا دارد. در سازمانهایی که رویکرد مدیر مشورتی است، اعضای تیم همچون داراییهای سازمان در نظر گرفته میشوند.
مزایای سبک مدیریت مشورتی
- در نتیجهی اهمیت و ارزشی که به نظرات کارکنان داده میشود؛ نرخ جابجایی و خروج آنها از سازمان کمتر است.
- کارکنان در فرآیند تصمیمگیری مشارکت بیشتری دارند.
- ارتباطات سالم در بین اعضای تیم شکل میگیرد.
معایب سبک مدیریت مشورتی
- با توجه به دخالت افراد بیشتر در تصمیمگیری، کارآمدی این شیوه از مدیریت کمتر است و تصمیمگیری به زمان بیشتری نیاز دارد.
- افراط در این شیوهی رهبری، بی اعتمادی کارکنان به مدیر را در پی دارد.
سبک رهبری تحولگرا (Transformational)
این شیوهی مدیریتی، چابک و متمرکز بر رشد است و بر ایجاد محیطی تمرکز دارد که از نوآوری و حل مسئله پشتیبانی میکند. رهبران در این سبک، اغلب منابع انسانی را برای تعیین و تحقق اهداف تحت فشار قرار میدهند و آنها را به چالش میکشند. مدیران تحول گرا، خواهان رشد حرفهای و توسعهی کارکنان هستند. به طور مداوم به تیم خود انگیزه میدهند و آنها را از محیط امن خود خارج میکنند تا به دستاوردهای بیشتری دست یابند.
مزایای سبک مدیریت تحول گرا
- به دلیل انعطافپذیری بالای کارکنان و حمایت از تفکر خلاق، توسعه محصول و حل مسئله در محیط کار، به راحتی محقق میشود.
- افزایش قدرت سازگاری و نوآوری در سازمان.
معایب سبک مدیریت تحول گرا
- این سبک، برای تمام کارکنان مناسب نیست و بیشتر برای افرادی کاربرد دارد که قدرت سازگاری و انعطافپذیری بالایی داشته باشند؛ در غیراینصورت باعث ایجاد فرسودگی شغلی و افزایش جابجایی میشود.
- از آنجایی که این سبک، بر تعیین اهداف دشوار تاکید دارد، لذا اگر کارکنان از انگیزهی کافی برای دستیابی به آنها برخوردار نباشند؛ نتیجهی معکوس خواهد داشت.
سبک رهبری متقاعد کننده (Persuasive)
در این سبک مدیریتی، مدیر کنترل تصمیمگیری را بر عهده دارد و در تلاش است تا کارکنان را متقاعد کند که تصمیمات یک جانبهی او برای سازمان، بهترین هستند. در این روش، مدیر با به اشتراکگذاری منطق و سیاستهای پشت تصمیمات خود، به اعضای تیم کمک میکند تا با روند تصمیمگیری ارتباط بیشتری برقرار کنند. همین موضوع باعث میشود تا کارکنان احساس کنند برای سازمان ارزشمند هستند و نظرات آنها مهم تلقی میشود.
مزایای سبک مدیریت متقاعد کننده
- در نتیجهی توضیحات منطقی مدیریت، نارضایتی کارکنان کاهش یافته و همراهی و انگیزهی آنها به منظور تحقق اهداف افزایش مییابد.
- بین منابع انسانی و مدیریت اعتماد ایجاد میشود. بنابراین، پذیرش تصمیمات مدیریت توسط کارمندان راحتتر است.
معایب سبک مدیریت متقاعد کننده
- خلاقیت و نوآوری در فضای کاری جایی ندارد. در نتیجه، منابع انسانی به مرور زمان احساس خستگی خواهند کرد.
- ارتباطات یک طرفه است و کارمندان امکان ارائهی بازخورد را ندارند.
سبک رهبری پدرسالارانه (Paternalistic)
در این سبک، صاحب کسبوکار از کارکنان به عنوان خانوادهی خود یاد میکند و با آنها مانند اعضای یک خانواده رفتار میکند. در این رویکرد با وجود ارتباطات یک طرفه و اقتدار مدیریت، در راستای جذب اعتماد و وفاداری کارکنان، خواستهها و نظرات اعضای تیم شنیده میشود اما مدیر، تصمیم نهایی را با در نظر گرفتن بیشترین منافع برای سازمان و کارکنان اتخاذ میکند.
مزایای سبک مدیریت پدرسالارانه
- مدیریت پدرسالار، بر رفاه کارمندان خود متمرکز است و تصمیمات خود را براساس آنچه که برای آنها بهترین است، پایهگذاری میکند.
- در این سبک، اعضای تیم به طور فعال برای بیان نظرات خود تشویق میشوند؛ حتی اگر نظرات و ایدههایشان در روند تصمیمگیری تأثیری نگذارد.
- آموزش و تقویت مهارت کارکنان اهمیت بخصوصی دارد که باعث بهبود بهرهوری و افزایش انگیزه و رضایت آنها میشود.
معایب سبک مدیریت پدرسالارانه
- ممکن است این رویکرد برای برخی از کارکنان خوشایند نباشد و احساس کنند با آنها همچون کودک رفتار میشود.
- وابستگی بیش از حد منابع انسانی به مدیریت که عدم نوآوری و حل مسئله را به دنبال دارد.
سبک رهبری چشمانداز نگر (Visionary)
رهبران چشمانداز نگر (رویایی)، برای ایجاد انگیزه و الهام بخشی به منابع انسانی، ارزش بسیاری قائل هستند. این رهبران، اهداف و دیدگاههای خود را با اعضای تیم به اشتراک میگذارند اما به جای ارائهی دستورالعملهای سختگیرانه، به آنها آزادی عمل میدهند تا وظایف خود را پیش ببرند و تنها گاهی کارها را بررسی میکنند و بازخورهای لازم را ارائه میدهند.
مزایای سبک مدیریت چشمانداز نگر
- با توجه به علاقهای که کارکنان به کار خود دارند، برای تحقق اهداف سازمان سختتر تلاش میکنند و نرخ خروج از شرکت، پایین است.
- در این روش نوآوری، تفکر حل مسئله و تفکر خارج از چارچوب بسیار مهم تلقی میشود.
- کارکنان در راستای بهبود عملکرد خود، از تعامل و انگیزهی بالایی برخوردار هستند.
معایب سبک مدیریت چشمانداز نگر
- اگر اعضای تیم کم تجربه باشند، اختیار و آزادی عملی که به آنها میدهید، باعث عدم تمرکز و سردرگمی در آنها خواهد شد.
- اگر مدیر، توانایی الهامبخشی و انگیزه دادن به منابع انسانی را نداشته باشد، انتخاب این سبک محکوم به شکست است.
سبک رهبری تفویضی (Delegative)
این نوع از مدیریت، به سیستمی اشاره دارد که تمرکز اصلی مدیر بر روی تخصیص وظایف است. در سبک تفویضی، این کارکنان هستند که تصمیم میگیرند هر کاری را چگونه انجام دهند. در واقع در این روش، نقش مدیر در پایان پروژه آغاز میشود، کارهای انجام شده را مرور و بررسی میکند و بازخوردهای لازم و چگونگی بهبود پروژههای آتی را ارائه میدهد.
مزایای سبک مدیریت تفویضی
- در این روش کارکنان، فرصت تفکر خارج از چارچوب و حل مسائل را با روشهای نوآورانه دارند.
- کارکنان احساس استقلال و آزادی عمل دارند. در نتیجه، از رضایت شغلی بالایی برخوردارند.
- مهارت کار تیمی و حل مسئله به صورت تیمی در بین منابع انسانی تقویت میشود.
معایب سبک مدیریت تفویضی
- با توجه به اینکه در طی فرآیند انجام کار، مدیران مداخلهای ندارند، بازخوردهای نهایی ممکن است احتمال دوبارهکاری و در نتیجه اتلاف وقت را چندین برابر کند.
- ممکن است برخی کارکنان چنین استنباط کنند که مدیر هیچ نقشی در جهت موفقیت سازمان ایفا نمیکند.
- گاهی ممکن است اعضای تیم دچار عدم تمرکز و سردرگمی شوند و به عبارتی از مسیر اصلی منحرف شوند.
با برشمردن سبک های مدیریتی مختلف و همچنین بررسی اهمیت سبک های مدیریتی، مدیران حرفه ای کسب وکار، به خوبی میتوانند با تجزیه و تحلیل فاکتورهای تاثیرگذار بر سازمانِ خود و همچنین بررسی نقاط ضعف، نقاط قوت و بهترین زمان استفاده از هر یک از این سبکها، با دید بازتری نسبت به انتخاب سبک مدیریتی خود اقدام کنند تا با بسترسازی مناسب در سازمان، زمینه لازم را برای مدیریت اثربخش و رسیدن به اهداف کسب وکار، فراهم کنند.
نویسنده: تیم تحقیق و توسعه غزال |
منابع مقاله: Valamis.com – Asana.com – indeed.com – Idehalmag.com – Dekami.com |