همه ما در تمامی جنبه های زندگی خود با فشارهای روانی زیادی مواجهیم. اگر نتوانیم به درستی این استرسها و فشارها را کنترل و مدیریت کنیم؛ سلامت جسم و روان ما به خطر میافتد. در مقابل اگر بتوانیم این فشارهای روانی را به خوبی مدیریت کنیم نه تنها باعث تضعیف عملکرد ما نمیشوند، بلکه ما را قویتر میسازند و باعث بهبود عملکرد و در نهایت افزایش بهره وری ما خواهند شد. استرس های سازمانی نیز از این قاعده مستثنی نیستند و مدیران و صاحبان کسب و کار باید بتوانند با سرمایه گذاری بر روی مدیریت استرس در محل کار، استرس کارکنان را در جهت درست هدایت کنند و از این طریق باعث بهبود بهره وری کسبوکار خود شوند.
مدیریت استرس چیست؟
استرس (Stress) عبارت است از واکنش فیزیکی و روانیای که بدن در مواجهه با شرایط سخت یا چالش برانگیز از خود نشان میدهد. استرس پاسخی طبیعی از بدن است که هر فردی در طول زندگی آن را تجربه میکند و زمانی ایجاد میشود که افراد قادر به مقابله و تحمل تغییراتی که در اطرافشان اتفاق میافتد؛ نیستند. نکتهی حائز اهمیت این است که استرس در بلندمدت از نظر جسمی و روحی برای بدن به شدت مضر است و آسیبهای جبران ناپذیری را به فرد وارد خواهد کرد. بنابراین، مهارت مدیریت استرس برای داشتن یک زندگی سالم، حیاتی و ضروری است.
مدیریت استرس (Stress Management)، روشی مؤثر برای افراد در مقابله با استرسهایی است که در طول زندگی با آنها مواجه میشوند. در واقع مدیریت استرس، به انواع استراتژیها و تکنیک هایی اشاره دارد که برای مقابله با استرس به کاربرده میشوند و تابآوری ما را در موقعیتهای استرسزا بهبود میبخشند. منظور از مدیریت استرس، کاهش اثرات منفی ناشی از استرس و کمک به بهبود و سلامت جسم و روان فرد است. کاهش اثرات منفی استرس یا مدیریت کردن آن میتواند از طریق خود مراقبتی، مدیریت واکنش فرد به استرس یا ایجاد تغییراتی در سبک زندگی در شرایط بحرانی و استرسزا محقق شود.
استرس سازمانی به چه معناست؟
استرس سازمانی از تعاملات بین منابع انسانی با محیط سازمان نشأت میگیرد؛ که معمولا سبب ایجاد تغییرات روانی در فرد شده و عملکردِ عادی او را به شدت تحت تأثیر خود قرار میدهد. به عبارت دیگر، استرس شغلی را میتوان به عنوان یک واکنش شناختی، رفتاری و عاطفی به جنبههای مضر و آسیبزنندهی کار، جو سازمانی و محیط کاری توصیف کرد. زمانیکه منابع انسانی در انجام وظایف خود احساس درماندگی میکنند و فشار زیادی بر روی آنان وجود دارد، دچار استرس میشوند و قطعا اگر چاره ای برای مدیریت این استرس نیاندیشند، عملکرد آنها تحت تأثیر قرار خواهد گرفت و به دنبال آن، سازمان در تحقق اهدافش با مشکل مواجه خواهد شد.
استرس های سازمانی چه دلایلی دارند؟
موقعیتها و رویدادهای متفاوتی در زندگی انسان وجود دارد که میتوانند منبع بالقوه ای برای ایجاد استرس و پیامدهای ناشی از آن باشند. عوامل محیطی، فردی و سازمانی از تأثیرگذارترین عوامل بر سطح اضطراب کارکنان درون سازمان هستند که در زیر به اختصار به هر یک از آنها می پردازیم.
-
عوامل محیطی
عوامل محیطی تمامی عوامل درونی و بیرونی مؤثر بر سطح اضطراب را در بر میگیرد. مواردی همچون بحرانها و عدم قطعیت های اقتصادی، سیاسی و تکنولوژیکی از جمله عوامل محیطی هستند. هر یک از این موارد میتواند بر روی میزان حقوق و دستمزد، تعدیل یا جذب نیرو، ممنوعیت ها و محدودیت های کاری و همچنین استفاده از فناوری های جدید تأثیرگذار باشد.
-
عوامل فردی
عوامل فردی به عوامل ذاتی فرد که منجر به بروز اضطراب و نگرانی میشود، اشاره دارند. مسائل و مشکلات خانوادگی، مشکلات اقتصادی شخصی و ویژگیهای شخصیتی ذاتی از جمله عوامل فردی هستند که بر روی سطح استرس افراد مؤثر است.
-
عوامل سازمانی
عوامل سازمانی، به مسائل تأثیرگذار بر روی منابع انسانی درون سازمان اشاره دارد. تبعیض، انتظارات بیش از حد، محدودیت زمانی، فضای رقابتی شدید، مبهم بودن نقش سازمانی، عدم امنیت شغلی، فشار برای پرهیز از خطا، سیستم پاداش نامناسب، برخوردهای عاری از احساس و مطالبهگرانه، ساختار سازمانی و سبک مدیریتی نادرست از جمله مسائلی هستند که سبب ایجاد استرس در کارکنان میشوند.
یکی از مهمترین عوامل سازمانی که میتواند به ایجاد استرس در کارمندان دامن بزند این است که مدیر، مدام به آنها بگوید چه کاری را چگونه انجام دهند و به چه کسانی باید پاسخگو باشند. در واقع، زمانیکه فرآیندهای سازمانی به درستی تعریف و پیادهسازی نشوند، کارکنان در انجام وظایف خود احساس سردرگمی میکنند و استرس آنها برای ارائه یک خروجی با کیفیت بالا میرود. یکی از بهترین راهکارهایی که میتوان برای حل این مساله پیشنهاد کرد، سیستمسازی کسب وکار است.
با سیستمی شدن فرآیندهای کسب وکار، همه افراد به روشنی با وظایف و مسئولیتهای خود آشنایی پیدا میکنند و میتوانند با کمترین حد از فشار کاری و استرس، به فعالیت بپردازند.
تأثیر استرس بر بهره وری کارکنان
همانگونه که ذکر شد Stress، باعث انحراف از عملکرد عادی میشود و همین موضوع، بهرهوری منابع انسانی را به شدت تحت تأثیر قرار میدهد. زمانیکه سطح استرس بیش از حد بالا باشد، منجر به تضعیف عملکرد میشود و هنگامیکه سطح آن بسیار پایین باشد، کارمندان نسبت به کار بیتفاوت خواهند بود که در هر دو صورت بهرهوری پایین میآید. در نتیجه برای بالا بردن بهرهوری، معمولاً سطح متوسطی از استرس در سازمان لازم است؛ این امر باعث میشود تا منابع انسانی بهتر کار کنند و بهرهوری افزایش یابد.
در زیر به برخی از اثرات استرس بر میزان بهرهوری منابع انسانی اشاره میکنیم.
- مشکلات جسمی: مشکلاتی از قبیل سر درد، معده درد، حمله قلبی، نقص سیستم ایمنی بدن، آلرژی و حتی برخی از ناراحتیهای پوستی از فشارهای روانی ناشی میشوند و در نتیجه عملکرد کارکنان تحت تأثیر قرار میگیرد. به دنبال آن تولید نیز با مشکل مواجه میشود.
- مشکلات عاطفی: اضطراب، ترس، ناامیدی، افسردگی، عصبانیت، احساس گناه، تنش و عدم انگیزه از جمله مسائل عاطفیای هستند که از استرس زیاد نشأت میگیرند و به طور مستقیم بهرهوری را مورد هدف قرار میدهند.
- مشکلات خانوادگی: زمانیکه روی کارمندان فشار زیادی وارد میشود، به احتمال زیاد روابط خانوادگی آنها نیز تحت تأثیر قرار میگیرد و تعادل میان کار و زندگی بر هم میخورد. بنابراین، درگیری ذهنی آنها افزایش پیدا میکند که در نهایت منجر به تضعیف عملکرد و کاهش بهره وری خواهد شد.
- اتلاف وقت و افزایش هزینه تولید: زمانیکه میزان استرس در فردی بیش از اندازه باشد، آن فرد به دلیل عدم تمرکز برای انجام وظایف خود، به زمان بیشتری نیاز دارد و فرآیند انجام کارها طولانی تر از حد معمول میشود که متعاقب آن، هزینههای تولید افزایش و بهره وری کاهش مییابد.
- فقدان روابط کاری مناسب: زمانیکه کارمندان تحت فشار روانی هستند، ناامیدی بر آنها غلبه میکند، آستانهی تحمل آنها پایین میآید و نسبت به حالت عادی پرخاشگر میشوند. در نتیجه تضاد بین آنها و مدیران و همکاران، بیشتر شده و کاملا بر کارایی و اثربخشی مؤثر خواهد بود.
- کیفیت پایین محصولات و خدمات: اضطراب باعث میشود که افراد نتوانند به میزانی که از آنها انتظار میرود، خوب عمل کنند و در نتیجه از کیفیت تولید کاسته میشود و هزینههای تولید بالا میرود؛ بنابراین، میزان بهرهوری به میزان قابل توجهی اُفت میکند.
چگونه استرس کارکنان را کاهش دهیم؟
یکی از بهترین راهکارها به منظور توسعهی سازمان و بهبود بهره وری، آگاهی از چگونگی مدیریت استرس کارکنان است. در این راستا، ابتدا باید علل و منشأ استرس را شناسایی کنید و سپس با کمک مشاوران داخلی سازمان و مدیران منابع انسانی به تجزیه و تحلیل نتایج بپردازید و متناسب با نتایج به دست آمده، رویکردهای سازمانی مناسب را اتخاذ کنید. برخی از راهکارهای مدیریت استرس سازمانی عبارتند از:
- دقت در انتخاب و گزینش کارکنان: مدیران یک سازمان قبل از استخدام نیروی کار، باید در جلسات مصاحبه به ویژگی های شخصیتی آنها توجه کنند؛ چرا که برخی مشاغل استرسزا تر هستند و افراد با شخصیتهای مختلف به یک موقعیت خاص به روشهای متفاوتی پاسخ میدهند. بنابراین، اگر فرد مناسبی انتخاب نشود، ممکن است فشار روانی زیادی به آن فرد تحمیل شود.
- ایجاد برنامه های سلامت شرکتی: این مورد نیاز به یک استراتژی برای ایجاد برنامههای متمرکز بر کل شرایط فیزیکی و روانی کارکنان دارد سازمانها باید به منظور کاهش فشار روانی کارکنان، برنامههای مختلف تندرستی و جلسات یوگا را سازماندهی کنند. برگزاری کارگاههای کنترل و Stress Management نیز به افراد کمک میکند تا استرس خود را به درستی مدیریت کنند و از اثرات سوء آن جلوگیری کنند.
- برنامهریزی شغلی و مشاوره: هر کسبوکاری برای رشد و ارتقاء شغلی کارکنان خود، باید با فراهم کردن فعالیتهای استراتژیک، برنامهریزی کند. این کار را میتوان از طریق برگزاری جلسات آموزشی رایگان و پشتیبانی آموزشی انجام داد و بسترهای موفقیت هر چه بیشتر نیروی انسانی را فراهم کرد تا با انگیزهی بیشتر و عملکرد بهتری وظایف خود را انجام دهند.
- ایجاد جو سازمانی حمایتی: جو سازمانی حمایتی نشان از رهایی از رویهها و فرآیندهای سازمانی معیوب دارد که خود دلیلی برای استرس کارکنان محسوب میشوند. به طور مثال، انتخاب سیاست درهای باز در سازمان، کارمندان را به گفتگو و تعامل رو در رو و بازخورد دادن تشویق میکند و همین رویکرد موجب آرامش خاطر آنها خواهد شد.
- افزایش مشارکت کارکنان: هر چه مشارکت کارکنان در سازمان بیشتر باشد، آنها استرس کمتری را احساس خواهند کرد. افزایش مشارکت آنان باعث افزایش سطح انگیزه میشود و همین دلیلی برای کاهش فشار روانی آنها خواهد بود.
- بهبود ارتباطات سازمانی: هر چه ارتباط بین منابع انسانی و مدیریت عالی بهتر باشد، روابط بین فردی آنها نیز بهتر خواهد بود. این کار باعث میشود تا کارکنان از سوء تفاهم و سردرگمی رها شوند و همچنین در سازمانی که اعتماد و شفافیت همچون یک فرهنگ بین کارکنان جریان دارد؛ ارتباطات مؤثرتر خواهد بود. این خود باعث کاهش اضطراب در آنها میشود.
- هدفگذاری واقع بینانه: تعیین اهداف مرتبط با عملکرد کارکنان باید واقعبینانه باشد. انتخاب اهداف واقعبینانه، فشار بر نیروهای انسانی را کاهش میدهد. به عنوان مثال، اگر برای یک کارمند فروش اهداف غیرواقعی انتخاب شود؛ به احتمال زیاد آن فرد برای تحقق آن هدف، فشار زیادی را از لحاظ روانی متحمل خواهد شد.
- طراحی مجدد مشاغل: اگر دلیل استرس در خودِ شغل نهفته باشد، به منظور کاهش استرس باید شغل مورد نظر دوباره طراحی شود. به این معنا که به منظور طراحی مجدد شغل باید چرخش شغلی یا غنی سازی شغل انجام شود. به طور مثال، اگر فردی در بخش عملیات عملکرد خوبی ندارد اما دانش فنی خوبی نسبت به مباحث حسابداری دارد و نرمافزارهای مربوطه را میشناسد، میتواند به بخش مالی منتقل شود تا از مهارتهای خود به بهترین شکل ممکن استفاده کند.
مدیریت استرس در سازمان چه مزایایی دارد؟
سرمایه گذاری بر روی Stress Management در محل کار، علاوه بر تضمین سلامت روحی و جسمی شما، مزایای بسیاری دارد که منجر به بهبود کارایی و اثربخشی سازمانی خواهد شد. برخی از این مزایا عبارتند از:
- افزایش عزت نفس و احساس ارزشمندی
- مشارکت بیشتر در فعالیتهای تیمی
- بهبود کیفیت محصولات و خدمات
- کاهش خروج و جابجایی کارکنان
- افزایش نوآوری و خلاقیت
- رضایت شغلی بیشتر
- کاهش هزینهها
نویسنده: تیم تحقیق و توسعه غزال |
منبع مقاله: bankofinfo.com – study.com – geektonight.com – betterup.com |