توانمندسازی کارکنان یکی از استراتژیهایی است که میتواند به صورت غیرمستقیم به افزایش بهرهوری سازمانی کمک کرده و در نهایت نیروهای سازمان در هر بخش کوچک و بزرگ را به شکلی قابل توجه، ارتقا بخشد. با افزایش سطح اختیارات و وظایف محول شده به هر یک از کارکنان، انتظار میرود که در صورت به کار گرفتن این سطح توانمندیهای جدید، شاهد ارتقای خروجیها و نزدیک شدن به اهداف کوچک و بزرگ باشیم. از این جهت، این توانمندسازی منابع انسانی از کوچکترین عضو تا مدیران ارشد، باید کاملا هدفمند بوده و در راستای رسیدن به اهداف و ساده کردن مسیر حرکت، صورت بگیرد. در غیر این صورت بدتر ردیف وظایفی ایجاد کردهایم که پاسخدهی درستی به آنها صورت نمیگیرد. با این حساب چنین فرآیندی باید با چه استراتژیهایی همراه باشد؟
برای پاسخ به این سوال و اطلاع از فرآیند و استراتژیهای توانمندسازی کارکنان یک سازمان، در ادامه با وبلاگ غزال همراه باشید.
به یاد داشته باشید که توانمندسازی کارکنان برای رشد یک تجارت پایدار بسیار مهم است. این به شکلی چند برابر کردن قدرت و تواناییهای سازمان شما خواهد بود.
کارکنانی که در این خط سیر، توانمندسازی شده و با یک مدیریت توانمند روبرو هستند، واقعا بیشتر احساس قدرت در کار میکنند. آنها احساس استقلال یا کنترل بیشتری در کار داشته و بر این باور خواهند بود که شغلشان معنا دارد و با ارزشهای آنها در تطابق است. این احساس توانمندی به افزایش اعتماد به نفس در منابع انسانی منجر شده و ابتکار عمل و خلاقیت، حاصل آن خواهد بود. در این حالت هر یک از کارکنان تلاش بیشتری خواهد کرد.
به علاوه؛
توانمندکردن کارکنان یک سازمان، به هیچ وجه به معنای تضعیف مدیریت نیست!
حال ببینیم،
چگونه توانمندسازی کارکنان را پیش ببریم؟
توانمند سازی کارمندان یک فرهنگ است. این امر به افزایش اعتماد، ارتباط روشن و تفویض اختیارات استراتژیک نیاز دارد. برای توانمندسازی کارمندان، مراحل زیر را در نظر بگیرید:
۱. برخی اختیارات را تفویض کنید
قرار نیست تمام مسئولیتها به صورت مستقیم بر عهده مدیریت عامل یا مدیران ارشد باشد، بلکه میتوان بخشی از آنها را به سایر کارکنان که صلاحیت آن را دارند، تفویض کرد. این فرصتی برای تیم است که با هدف رشد و توسعه تواناییها و مسئولیت کارمندان شکل میگیرد. در این تفویض اختیار، باید شناخت درستی از کارمندان و به طور کلی منابع انسانی سازمان داشته باشید و به درستی وظایف و مسئولیتهای جدید را به افراد درست بدهید. در غیر این صورت نمیتوان گفت که لزوما همیشه این توانمندسازی جوابگو بوده و نتیجه مثبتی به بار خواهد آورد.
پیش از تفویض اختیارات به هر یک از کارکنان این سوالات را از خود بپرسید:
- آیا شخص مورد نظر میتواند توانایی لازم برای برعهده گرفتن مسئولیت جدید را داشته باشد؟
- آیا این شخص علاقهای به برعهده گرفتن مسئولیت های جدید دارد؟
- آیا همکاری لازم با وی صورت خواهد گرفت؟
۲. انتظارات مشخص را تعیین کنید
مرزهایی را تعیین کنید که کارکنان شما در آن آزاد هستند. با تعیین انتظارات واضح (اما نه کنترل لحظه ای آنها)، به کارمندان خود اجازه خواهید داد تا به درستی و به موقع تصمیم بگیرند. (تصمیماتی که اطمینان حاصل میکنید با اهداف کوتاه مدت و بلندمدت و به طور کلی سیاستهای شرکت، مطابقت دارد.)
در نظر داشته باشید که اگر شما به درستی این اختیار تصمیمگیری را به کارمندان خود تفویض نکنید، آنها به اندازه کافی خود را در آینده شرکت سهیم ندانسته و به عبارتی خودمانی به حد کافی دلسوز نخواهند بود. اما در شرایطی که اختیارات و سطح انتظارات مشخص شده و در یک چهارچوب باشد، امور به شکلی بهینه پیش رفته و عملکرد و کارایی بالاتر خواهد رفت.
۳. به کارکنان استقلال دهید
زمانی که برخی مسئولیتها و وظایف را به کارمندان خود تفویض میکنید، باید این باور را از قبل در ذهن خود تعمیم داده باشید که آنها مسائل را به روش خود پیش برده و حل خواهند کرد. قرار نیست کارکنان و افراد دیگر نیز درست مانند شما برای رفع و حل یک موضوع از نقطه A به نقطه B و در همان خط سیر شما پیش بروند. هیچ ایرادی ندارد اگر کارمندی از همان روشی که شما استفاده میکنید از نقطه A به نقطه B نرسد. هنگام تفویض اختیار، بپذیرید که این ممکن است به معنای آن باشد که کارمند شما متفاوت از آن چه شما انجام میدهید، امور را به سرانجام برساند. تنها مهم این است که به سرانجام برساند! کنترل کردن پیوسته را کنار بگذارید و از مدیریت خرد خودداری کنید و البته بپذیرید که ممکن است راه و روش شما تنها یا بهترین راه برای تکمیل پروژه نباشد.
۴. منابع لازم را تامین کنید
بسیاری از رهبران شکایت دارند که وقتی آنها برای اولین بار در سازمانهای خود اعمال توانمندسازی کارمندان را شروع میکنند، باز هم کارمندان را به دفتر خود میآورند و انتظار دارند مشکلاتشان برای آنها جادویی حل شود. درعوض، ابزارها، منابع و ردیفی از نکات ایدهپردازی را ارائه دهید. به واقع شما باید منابع لازم را تامین کرده و در اختیار کارکنان خود قرار دهید تا دوباره نیازی به مداخلات مستقیم شما در هر بخش وجود نداشته باشد.
۵. بازخورد سازنده بدهید
هنگام ارائه اطلاعات درباره یک پروژه، در مورد بازخوردی که ارائه میدهید متفکر و مشخص باشید. گفتن اینکه کسی “کار خوبی” انجام داده است به او هدفی نمیدهد که چه کاری را باید در آینده ادامه دهد. درباره عملکردها یا نگرشهایی که دوست دارید تکرار شود و تاثیری که بر دیگران گذاشته است، مشخص باشید. ارائه دادن بازخوردهای روشن و واضح، کمک میکند تا خط مشی جدید شکل درستی به خود بگیرد و بیشتر کارکنان در مسیر اهداف سازمان قدم بردارند.
۶. ایدهها را بپذیرید
در صورت امکان کارمندان خود را در نوک پیکان تصمیمگیری و تعیین هدف قرار دهید. اگر چنین چیزی ممکن نیست، نسبت به شنیدن ایدهها و نظرات آنها، دیدی مثبت داشته باشید. پذیرا بودن نسبت به ایدههای جدید، نه تنها میتواند به توانمندسازی کارکنان کمک کند، بلکه برای سازمان نیز پنجرهها و افقهای جدید باز خواهد کرد.
۷. چشم انداز سازمان را ابلاغ کنید
این برای کارمندان اهمیت زیادی دارد که احساس کنند در سرنوشت و ساختن آینده سازمان سهیم بوده و یک دندانه از چرخ دنده اصلی آن هستند. با برقراری ارتباط واضح چشمانداز سازمان و چگونگی کمک یک تیم و افراد در آن چشمانداز و با آگاهی از این که سهم آنها در عملکرد باعث تغییرات مهمی خواهد شد، به کارمندان خود قدرت میدهید. اما این قدرتبخشی چه بهرهوری خواهد داشت؟ با قدرت بخشی به کارکنان خود، آنها را به مهرههایی تبدیل میکنید که برای بهبود سرنوشت و پیشبرد اهداف شرکت، با قدرت و همت بیشتری تلاش خواهند کرد.
۸. کارمندان سختکوش را بشناسید
فرمول قدیمی تشویق، هنوز به خوبی جواب میدهد. قدردانی از کارمندان سختکوش، این احتمال را به وجود میآورد که آنها فرمول سختکوشی خود را دوباره تکرار کنند و حتی این کار را در دفعات بعدی به شکلی بهتر به انجام برسانند. همچنین آنها را تشویق میکند تا به نوآوری در حل مسائل و پیشبرد امور روی بیاورند. به علاوه سایر کارکنان نیز برای رسیدن به این نقطه تشویق شده و انگیزه پیدا خواهند کرد.
۹. به کارمندان خود ایمان داشته باشید
به کارمندان خود ایمان داشته باشید. بهترین مدیران، عملکرد برجستهای را از انسانهای معمولی دریافت می کنند. اگر منتظر تیمی از سوپراستارها باشید، برای همیشه منتظر خواهید ماند. آن چه را که هر شخص به بهترین وجه انجام میدهد کشف کنید. روش های بهتری برای حمایت کارمندان از یکدیگر پیدا کنید. آنها را برای حمایت و تشویق یکدیگر جمع کنید. سپس ۱۰۰٪ به این مشارکتها و همکاریها باور داشته باشید.
۱۰. سوالات قدرتمند بپرسید
سوالات قدرتمندی بپرسید. به جای اینکه خواستههای عجولانهای داشته باشید یا مدام به کارمندان بگویید چگونه کاری انجام دهند ، سعی کنید کمتر صحبت کنید و بیشتر شنونده و بیننده باشید. سپس هنگامی که شروع به فهمیدن آنچه اتفاق میافتد، کردید، مشاهده خود را در قالب یک سوال قدرتمند بیان کنید. این سوال را بخاطر بسپارید و تا جایی که لازم بود منتظر جواب خوب باشید. مثال: “چگونه میتوانیم کالای جدید ۱۰ برابر ارزانتر از محصول رقیب خود بفروشیم؟” در Crest، این تفکر منجر به تغییر مسواک شد که سهم بازار مسواکهای برقی گران قیمت را ربود.
۶ مزیت پنهان توانمندسازی کارکنان
قبل از ادامه کار، بگذارید قدمی به عقب برگردیم. ما می دانیم منظور از توانمند سازی کارکنان چیست. اما چگونه توانمند سازی کارمندان شما به عملکرد سازمانی بهتری تبدیل می شود؟
بیایید نگاهی به چند روش توانمندسازی کارمندان برای شرکت شما بیاندازیم.
۱. بهره وری بیشتر
این یکی از مزایای مستقیم توانمندسازی کارکنان است. کارمندان شما وقتی در تمام موضوعات اصلی تصمیم گیری نقش داشته باشند، بهره وری بالاتری پیدا می کنند.
شما هرگز احساس انگیزه نخواهید کرد که در شرکتی کار کنید که استقلال کمی داشته و اغلب به شما دستور داده شود که چه کاری انجام دهید، درست است؟ به همین ترتیب، وقتی به آنها دستور می دهید در یک پروژه خاص کار کنند یا به روشی خاص کار می کنند، واقعاً لذت نمی برند.
وقتی کارکنان به تنهایی تصمیم می گیرند، به طور کلی به احساس توانمندی دست می یابند و نه تنها بهره وری خود را افزایش می دهند بلکه با مثبت و انرژی خود فضای کار را نیز بهبود می بخشند.
۲. رضایت کارکنان
این یک واقعیت ثابت شده است که وقتی ما خود تصمیم می گیریم، بیشتر راضی هستیم. داشتن یک فضای پاسخگویی، کارکنان شما را ترغیب می کند تا تصمیمات بیشتری را به تنهایی اتخاذ کنند. این باعث می شود که آنها خوشحال و راضی باشند و البته، کارکنان راضی به احتمال زیاد بهره وری، انرژی و وفاداری بیشتری خواهند داشت.
وقتی یک پروژه به خوبی پیش می رود، کارکنان شما احساس موفقیت می کنند زیرا در پروژه استقلال داشتند. این کارکنان شما را ترغیب می کند که در آینده تصمیمات و پروژه های جسورانه تری را نیز اتخاذ کنند.
۳. بهبود مارک تجاری کارکنان
یکی از راه هایی که از طریق آن توانمند سازی کارکنان می تواند به طور مستقیم کمک کند ، ایجاد پرونده تجاری برای کارکناناست. وقتی نام تجاری شما به توانمندسازی کارکنان معروف است، می توانید یک مورد عالی برای برندسازی برتر کارکنان ارائه دهید.
ایده اصلی مارک تجاری کارکنان این است که شما از چنان فرهنگ کاری برتر برخوردار هستید که کارکنان شما به عنوان سفیران برند عمل می کنند و شرکت شما را در بهترین حالت ممکن ارائه می دهند.
وقتی کارکنان احساس قدرت می کنند، سازمان شما به مکانی ایده آل برای کارجویان تبدیل می شود. داشتن یک مارک تجاری عالی برای اهداف مختلفی است. اول از همه شرکت شما برای همه استعدادهای برتر مطلوب می شود.
۴. مسطح سازی سلسله مراتب
یکی از مزایای پنهان توانمندسازی کارکنان، تسطیح سلسله مراتب است. در یک سلسله مراتب مسطح ، مدیریت خرد وجود ندارد.
یک ساختار مسطح می تواند لایه های مدیریتی اضافی را برای بهبود ارتباطات و افزایش شفافیت در نیروی کار از بین ببرد. سطح مدیریت کمتر می تواند باعث بهبود بهره وری و تصمیم گیری در بین کارکنانشما شود.
البته، خطر سلسله مراتب مسطح نیز وجود دارد. در صورت عدم دستیابی به نتایج مطلوب ، فرصت زیادی برای تعمیم و سردرگمی وجود دارد. مشخص نیست که چه کسی مسئول شکست یک پروژه خاص است، شخصی که روی محتوا کار کرده یا شخصی که صدا را کار می کند و غیره
۵. توسعه شغلی
پیشرفت شغلی یکی از مهمترین فاکتورها برای کارکنان در هنگام اشتغال است.
در واقع ، طبق نظرسنجی سال ۲۰۱۸ ، ۷۵٪ از کارکنان به دنبال فرصت هایی برای توسعه مهارت هستند. توانمند سازی کارکنان یکی از کارآمدترین راه ها برای رشد مهارت های آنها است. از آنجا که آنها بیشتر تصمیمات مربوط به کار خود را اتخاذ خواهند کرد، به احتمال زیاد تلاش بیشتری برای پروژه می کنند.
وقتی کارکنان توانمند می شوند، این حس حس مسئولیت پذیری و مسئولیت پذیری در مورد رشد مهارت های خود را به آنها می دهد. آنها معمولاً برای بهینه سازی تلاش های خود تلاش می کنند و کار خود را میخکوب می کنند. وقتی کارکنان مهارتهای خود را تقویت می کنند و خودشان را توسعه می دهند ، این نگرانی کمتری برای بخش منابع انسانی است.
۶. مدیریت مشتری
تجربه خوب یا بد مشتری تا حد زیادی به یک چیز بستگی دارد و آن چیزی است که در داخل سازمان اتفاق می افتد.
یکی از مهمترین مزایای توانمندسازی کارکنان را می توان در کیفیت خدمات به مشتری مشاهده کرد. طبق یک مطالعه گالوپ ، سازمان هایی که کارکنان را توانمند می کنند ۵۰٪ وفاداری مشتری بالاتری را تجربه می کنند.
کارکنان توانمند در کار خود افتخار می کنند و مسئولیت انجام یک کار خوب را به عهده می گیرند. در نتیجه ، سازمانها با ارائه محصولات و خدمات برتر از مزایای کارکنان توانمند بهره مند می شوند.
کلام آخر
چرا باید توانمندسازی کارکنان را در دستور کار داشته باشیم؟ آیا ما تنها یک تیم منفعل میخواهیم که همه چیز به آنها دیکته شود؟ قطعا نه! یک سازمان پویا و موفق، افرادی را در اختیار دارد که امور را به بهترین شکل انجام داده و به متخصصانی آگاه تجهیز شده است. در یک سازمان پویا، متخصصانی را میخواهیم که ابتکار عمل را به دست گرفته و از مهارتهای خود برای حل مسائل، نوآوری و کمک به سازمان در دستیابی به یک هدف مشترک استفاده میکنند. برای رسیدن به چنین نقطهای، به توانمندسازی این افراد احتیاج خواهیم داشت.
چنین چیزی به رشد واقعی و پایدار شرکت منجر خواهد شد. در گروه مشاوره مدیریت غزال، میتوانید مشاوره توانمندسازی کارمندان شرکت به شکل بهینه را دریافت کنید.