یک مدیرعامل حرفهای چه مشخصاتی دارد و چطور به این نقطه از ردیف شغلی دست مییابد؟ آیا برای دستیابی به این عنوان معتبر، باید نقشه دقیقی را دنبال کرد؟ چه خصوصیات شغلی و شخصی برای این موقعیت لازم است؟ از نظر فنی، هر کسی میتواند جایگاه یک مدیرعامل را پر کند، اما به طور معمول تنها کسانی به صورت واقعی در این ردیف شغلی جای گرفته و در آن تثبیت میشوند، که دارای ویژگیهای رهبری قوی باشند.
در ادامه با گروه مشاورین مدیریت و فناوری غزال همراه باشید تا ببینیم الزامات یک مدیرعامل حرفهای کدامند و چنین شخصی باید چه ویژگیهایی داشته باشد؟
مدیرعامل حرفهای کیست؟
مدیرعامل حرفهای بالاترین رتبه در یک کسب و کار یا سازمان است. این شخص معمولا با اختیارات کامل تصمیمگیری نهایی را انجام داده، شرکت یا سازمان را اداره کرده و جهت استراتژیک آن را تعیین میکند. در کنار تصمیمگیریهای مهم و البته سطح درآمد بالاتر، یک مدیرعامل بیشترین مسئولیت را نیز برعهده دارد. این شخصیت باید در تمام امور پاسخگو بوده و مسئول موفقیت یا شکستها و حتی ورشکستگی سازمان و شرکت خواهد بود.
ویژگیهای مدیرعامل حرفهای
یک مدیرعامل حرفهای باید دارای ویژگیهای زیر باشد:
تحصیلات
هیچ قانونی پیش بینی نکرده است که مدیران ارشد و به ویژه مدیریت عامل باید تحصیلات عالی داشته باشد یا حتما مدرک فوق لیسانس یا دکتری را با خود یدک بکشد. البته تعداد قابل توجهی از مدیران ارشد و مدیران عامل، دارای مدارک تحصیلی عالی هستند، اما با این همه در جمع مدیرهای عامل شرکتها و سازمانهای بزرگ افراد موفقی را میبینیم که با داشتن مدارک تحصیلی لیسانس یا حتی دیپلم به موفقیتهای چشمگیری در زمینه مدیریت سازمان و شرکت دست یافتهاند.
در کل و با در نظر گرفتن یک فرمول کلی، باید پرسید که چرا داشتن تحصیلات تکمیلی و عالی تا این اندازه اهمیت دارد؟ پاسخ سادهای برای این سوال وجود ندارد. با این حال، تحصیلات عالی و تکمیلی در دورههای دانشگاهی ارشد و بالاتر، در چندین رشته، میتواند تفکر تعاملی و قدرت ذهن و احاطه بر مسائل را افزایش داده و دید کلان و قدرت تصمیمگیری درست را به مدیریت اضافه کند. با این همه داشتن تجربههای ارزشمند برای مدیرعامل فوق العاده ارزنده است که این مهارتها را میتوان به طریقهای دیگر نیز به دست آورد.
چند نمونه از مدیران عامل بسیار موفقی که هرگز به دانشگاه نرفتند:
- مایکل دل: بنیانگذار و مدیرعامل شرکت دل کامپیوتر (DELL)
- بیل گیتس: بنیانگذار و مدیرعامل اسبق و رئیس شرکت مایکروسافت (MSFT)
در ایران نیز نمونههای بسیاری از مدیران عامل موفق بدون تحصیلات دانشگاهی وجود دارد که از بردن نام آنها به دلیل حفظ حریم شخصی اشخاص معذوریم.
ویژگیهای شخصیتی
داشتن مدرک تحصیلی از دانشگاههای برتر و دورههای عالی، از ویژگیها و امتیازات بسیار خوبی است که باعث میشود بتوان موفقیت یک مدیرعامل حرفهای را تا حدودی تضمین شده دانست، اما آیا به راستی تحصیلات کافی است؟ قطعا خیر! ویژگیهای شخصیتی نیز در توانایی یک فرد برای دستیابی به مقام مدیریت عامل و عملکرد مناسب در این رده شغلی، بسیار حائز اهمیت است.
به طور معمول مدیران عامل باید دارای ویژگیهای زیر باشند:
- ارتباطات قوی: یک مدیرعامل حرفهای باید دارای ارتباطات قوی باشد و بتواند در هر ارتباط تازهای با مدیران و کسب و کارهای دیگر، با قدرت ظاهر شده و تعامل کامل داشته باشد.
- رهبری کاریزماتیک: مدیران عامل باید به صورت ذاتی یا حداقل اکتسابی دارای ویژگیهای رهبری کاریزماتیک باشند. این چیزی است که میتواند سازمان و شرکتهای کوچک تا بزرگ را به درستی هدایت کرده و تمام کارکنان و نیروهای آن را در خط رسیدن به اهداف کوتاه مدت و بلندمدت قرار داد. یک رهبری کاریزماتیک، میتواند با توانمندسازی کارکنان، قدرت عملیاتی آنها را بالا ببرد.
- قدرت تصمیمگیری: مدیریت عامل سازمان باید دارای قدرت تصمیمگیری در لحظههای بحرانی و مهم باشد. تزلزل و نیاز به دریافت تائیدیههای غیرضروری، بیش از حد محافظه کار بودن و سایر موارد مشابه، نمیتواند زمینهساز موفقیت مدیرعامل باشد. اگر چه مشورت کردن و مباحثه با معاونین و سایر مدیران ارشد، در بسیاری مواقع فرمول کار تصمیمگیری مدیران عامل موفق است، اما در نهایت باید این شخصیت در زمان لازم تصمیمات مهم را اتخاذ کرده و سرنوشت یک مجموعه را تعیین کند.
- استراتژیستی: مدیرعامل حرفهای باید یک استراتژیست بوده و استراتژیهای کوتاه و بلند سازمان را تعیین کند. او با دنبال کردن چشمانداز بازار هدف سازمان خود، هر لحظه ممکن است استراتژی تازهای تعریف کرده یا تغییر جهت لازم را ایجاد کند.
- مهارت مالی: مدیریت عامل حتما باید دارای مهارت مالی باشد تا بتواند مسائل مالی و اقتصادی شرکت و سازمان را آنالیز کرده و در شرایط بحرانی راه حلهای مالی مناسب برای برون رفت از بحران و در شرایط آرمانی، حفظ سودآوری را انجام دهد. اگر چه شرکت های متوسط و بزرگ، دارای مدیر مالی جداگانهای هستند، اما همچنان به توانمندی مالی مدیرعامل نیاز خواهد بود.
- درک معیارهای رشد: لازم است که مدیرعامل حرفهای درک درستی از معیارهای رشد سازمانی داشته و قادر به اندازه گیری این المانها باشد. در غیر این صورت مسیر حرکت سازمان و اندازهگیری میزان رشد یا نزول آن، به راحتی میسر نخواهد بود.
- ابتکار و توسعه ایده: ابتکار و توسعه ایده قابلیت دیگری است که حتما از مدیران ارشد و به ویژه مدیریت عامل انتظار میرود. این چیزی است که به شرکت و سازمان پویایی داده و مسیر رسیدن آن به اهداف را هموارتر میسازد. گاهی اوقات نیاز به خلاقیت و ایدههای تازه در تولید محصولات یا خدمات جدید ضروریست و این چیزی خواهد بود که از مدیر عامل یا تیم مدیران ارشد انتظار میرود.
- بزرگ اندیشی: مدیرعامل حرفهای باید دارای ویژگی بزرگ اندیشی بوده و همیشه افکار و ایدههای بزرگ و بلندی داشته باشد. بدیهی است که داشتن افکار بزرگ و به طور کلی بزرگ اندیشی میتواند زمینهساز برداشتن قدمهای بزرگ و تحولهای جدی باشد.
- مهارت حل مسئله: مسائل زیادی در افت و صعود شرکتها و سازمانها به وجود میآید و مدیران عامل باید دارای مهارت حل مسئله در مواجهه و مقابله با این مسائل باشند. در چنین شرایط نگاه تمام نیروها و کارکنان به توانمندی مدیریت عامل بوده و از این شخصیت انتظار میرود که رویکردی موثر در مقابله با موضوعات پیش آمده داشته باشد.
- پیش زمینه تجارت: فارغ از آن که در چه کسب و کاری قرار داشته باشیم، پیش زمینه تجارت برای مدیران عامل یک ویژگی ممتاز و البته کاربردی و کارآمد به شمار میآید.
- دانستن چگونگی ایجاد انگیزه در یک تیم: یک مدیرعامل حرفهای و کارآمد باید به درستی بداند که چطور در اعضای تیم و کارکنان خود انگیزه ایجاد کرده و پتانسیلهای آنها را به تواناییهای بالفعل تبدیل سازد. ایجاد انگیزه در کارکنان به پیشرفت سازمان کمک زیادی خواهد کرد.
تجربه
به طور کلی یک شخص باید تجربه زیادی در زمینه فعالیت سازمانی داشته باشد، تا به سمت مدیریت عامل نائل شود. بدیهی است که بدون داشتن تجربه گسترده و احاطه کامل بر ماهیت فعالیت یک سازمان، شناخت خطرات و فرصتهای بالقوه پیش رو، به دست گرفتن سکان مدیریت عامل، بسیار چالش برانگیز خواهد بود. با این حساب شخصی که برای تصدی مدیریت عامل انتخاب میشود، باید دارای تجربه قوی و اطلاعات کامل در آن حوزه فعالیت بوده، یا حداقل آنها را به دست بیاورد.
به نظر بسیار عجیب میرسد که بخواهیم شخصی یک شرکت چند میلیاردی را با دهها کارمند اداره کند، مگر این که سابقه مدیریت یا نظارت بر سایر کارمندان را به شکلی موثر در کارنامه شغلی خود داشته باشد؟
به طور نمونه جک ولش پیش از آن که در سال ۱۹۸۱ میلادی به سمت مدیریت عامل شرکت جنرال الکتریک منصوب شود، در سال ۱۹۶۰ میلادی، به عنوان مهندس در این شرکت مشغول به کار شده و چند سالی نیز در سمت معاون مدیرعامل کار کرد.
مشخصه های یک مدیرعامل حرفه ای
ذهنیت باز
مهارت های مختلفی وجود دارد که از اهمیت بالایی برای مدیران عامل برخوردار هستند و ذهنیت باز یکی از آنهاست. مدیرعاملانی که پذیرای ایده ها ، محصولات و خدمات جدید هستند احتمالاً جایگاه خود را در صنعت پیدا می کنند.
صبر و تحمل
این احتمال وجود دارد که هر کارمندی در زمینه خود متخصص نباشد. با این حال ، وظایف یک مدیر عامل باید همیشه در توانایی همکاران و کارمندان آنها باشد. مدیران عامل باید با افرادی که با آنها کار می کنند صبور باشند و با کسانی که عملکرد کمتری دارند تحمل کنند.
حضوری الهام بخش
مدیران عامل اولین خط الهام و انگیزه در یک شرکت هستند. کارمندان غالباً سعی در شبیه شدن به مدیرعامل خود دارند ، حداقل در مورد تخصص و دانش. به همین دلیل مدیران عامل باید تلاش خود را بر ایجاد اعتماد ، احترام و ارتباط با اعضای کارکنان خود معطوف کنند.
الگوی صنعت
مدیر عامل بدون اطلاع از صنعت خود چیزی جز یک مدیر فاخر نیست. هرکسی که قصد دارد در آینده نزدیک مدیرعامل شود باید وقت و انرژی خود را صرف دانستن هرچه بیشتر در مورد جایگاه خود کند.
این کار را می توان با حضور در سمینارها، کنفرانس ها، رویدادهای عمومی و مهمانی های شرکت انجام داد. شبکه سازی و داشتن بینش در صنعت چیزی است که مدیران عامل موفق را از مدیرانی که به سادگی سعی می کنند بهترین عملکرد خود را داشته باشند جدا می کند.
فروتنی و شناخت
رهبران بزرگ همیشه زیردستان خود را در مقابل نیازهای خود قرار می دهند. همین قانون در مورد مدیرعاملانی که می خواهند مشاغل موفقی را اداره کنند نیز اعمال می شود. فروتن بودن و تشخیص اینکه کارمندان و همکاران شما مانند شما کار می کنند مهم است. اگر آنها بروند ، شما مدیر عامل یک دفتر خالی خواهید بود و هیچ راهی برای اداره کار خود ندارید. یکی از مهمترین مهارتهایی که مدیران عامل آینده باید به آن توجه کنند، درک آن است که بدانند یک شرکت بیش از یک نفر است.
کلام آخر
اگر چه برخی از افراد به صورت ذاتی با ویژگیهای رهبری و مدیریتی به دنیا میآیند، اما بیشتر آنها در مسیر فعالیتهای زندگی و شغلی خود، به این شکل ساخته شده و این ویژگیهای عالی را به دست می آورند. به واقع در بیشتر افراد شخصیت رهبری اکتسابی است. رسیدن به جایگاه یک مدیرعامل حرفهای سالها کار سخت میطلبد و شخص باید در جایگاه خود به تجربه و دانش کافی رسیده باشد.