مدیرانی که نظارت و رهبری تیمهایی از نیروهای کار را برعهده دارند، معمولا با چالشهای متعددی در رابطه با بهرهوری و ارتباطات روبرو هستند. دانستن چگونگی شناخت این چالشها و رفع آنها به افزایش اعتماد به نفس و توانایی یک مدیر در هدایت تیم کمک میکند. این چیزی است که در مشاوره مدیریت نیز به آن پرداخته میشود و روش های مقابله و رفع مشکلات بررسی و آنالیز خواهد شد. در این مقاله، ما به رایجترین چالشهای مدیریت کارکنان و راههای غلبه بر این چالشها میپردازیم.
۱۱ مورد از چالشهای مدیریتی مشترک
در اینجا برخی از رایجترین چالشهای مدیران و چگونگی غلبه بر آنها ارائه شده است:
- کاهش سطح عملکرد
- کمبود نیرو
- عدم ارتباطات قوی
- کار گروهی ضعیف
- فشار برای انجام
- عدم وجود ساختار
- مدیریت زمان
- پشتیبانی ناکافی
- بدبینی
- کارمندان ناکارآمد
- انتقال از همکار به مدیر
- فرهنگ ضعیف محل کار
کاهش سطح عملکرد
کارمندان ممکن است دورههایی از زمان را تجربه کنند که به اندازه معمول بازدهی نداشته باشند. کاهش بهرهوری میتواند بعضی اوقات سایر اعضای تیم و اهداف کلی را تحت تأثیر قرار دهد و این امر کمک به کارکنان را در ایجاد انگیزه مهم میکند.
مدیرانی که به طور مداوم فرآیندها و رویههای شرکت را بررسی میکنند، میتوانند کارایی را افزایش دهند. برای بررسی سیستمهای فعلی و بازسازی مناطق ضعیف، یک تحلیل گردش کار انجام دهید. راه دیگر برای حل این چالش پرسیدن سوال و ارائه راه حل برای مشکلات آنها است. جلسات یک به یک فرصت خوبی را برای مدیران فراهم میکند تا ساعات کار و انتظارات مربوط به بهرهوری کار را بررسی کرده و آنها را به شکلی بهینه مدیریت کنند.
کمبود نیرو
مدیران باید تشخیص دهند که چه زمانی وقت استخدام یکی دیگر از اعضای تیم برای کمک به انجام مسئولیتهای بخش خود فرا رسیده است. از آنجا که فرایند استخدام وقتگیر است، کمک به سایر مدیران و متخصصان منابع انسانی هنگام پیگیری یک نامزد جدید بسیار مفید خواهد بود.
در صورت نیاز، هنگام ایجاد شرح کار، مصاحبه با متقاضیان و انتخاب فرد مناسب برای نقش مورد نظر، کمک بخواهید.
عدم ارتباط
چالش دیگری که مدیران هنگام نظارت بر تیمها با آن روبرو هستند، اطمینان از برقراری ارتباط موثر است. از آنجا که هر عضو تیم شخصیت متفاوتی دارد، گاه گاهی فرصت برقراری ارتباط درست و سازنده وجود نخواهد داشت و این به عملکرد کل تیم ضربه میزند.
فراوانی ارتباطات را افزایش دهید تا اطمینان حاصل کنید که کارمندان دقیقاً میدانند چه انتظاری از آنها دارید. استانداردهایی را که اهداف تیم شما را تقویت میکنند، دوباره تعریف کنید. پیادهسازی یک بستر پیامرسانی برای محل کار را در نظر بگیرید که به همه امکان برقراری ارتباط سریع را میدهد.
کار گروهی ضعیف
بعضی اوقات، زمانی که کارمندان وقت زیادی را صرف انجام کارهای جداگانه میکنند، ممکن است تمرکزشان بر همکاری را از دست بدهند. برای برقراری مجدد کار گروهی، مدیران باید هدف یک پروژه را دوباره مرور کنند. مدیرانی که وقت میگذارند تلاشهای تیم خود را بپذیرند و هدف کار خود را روشن میکنند، معمولاً سطح انگیزه خود را افزایش میدهند.
تمرینات تیم سازی یکی دیگر از روشهای عالی برای کمک به همه است که میتوانند یاد بگیرند چگونه بهتر با هم کار کنند. محتوای تمرینات خود را بر اساس چالشهایی که تیم شما با آن روبرو است قرار دهید. به عنوان مثال، اگر آنها نیاز به شناخت بهتر یکدیگر دارند، بر ایجاد رابطه تمرکز کنید.
فشار برای انجام
برخی از مدیران، به ویژه مدیران جدید، احساس میکنند از همان ابتدای نقش خود برای رسیدن به موفقیت و ثبات تحت فشار هستند. اگر به طور مرتب نسبت به موقعیت رهبری خود احساس استرس میکنید، وقت بگذارید تا دلایل استخدام شدن در این کار را دوباره مرور کنید. تشخیص دهید که رهبران از تجربه و اشتباهات میآموزند. در حالی که برنامهریزی به شما کمک میکند تا با شرایط غیر منتظره بهتر روبرو شوید. روشی که برای حل تعارضات و واکنش در برابر چالشها انتخاب میکنید، توانایی هدایت شما را نشان میدهد.
عدم وجود ساختار
یک چالش مشترک که مدیران در محل کار با آن روبرو هستند، نبود ساختار به ویژه هنگام نظارت بر تیم جدید است. بسته به محیط کار، برای حفظ سطح بهرهوری، ممکن است نیاز به نظارت دقیق بر برخی از تیمها باشد.
برای ایجاد یک ساختار سازمانی وقت بگذارید که به کارکنان کمک کند بدانند چه انتظاری از آنها دارید.
مدیریت زمان
یکی از راههای اولویتبندی مسئولیت های کاری خود، تعیین وقت برای انجام کارهای خاص در طول روز است. تیم خود را از زمانهایی که در دسترس آنها هستید و زمانهایی که قصد دارید روی کار خود تمرکز کنید، مطلع سازید. تقویم خود را مرتب به روز کنید و آن را با اعضای تیم به اشتراک بگذارید تا آنها بدانند چه زمانی میتوانند به شما دسترسی پیدا کنند.
پشتیبانی ناکافی
مدیران گاهی قبل از ادامه کار پروژه، نیاز به تأیید مدیران ارشد دارند. وقتی روند تصمیمگیری بیش از حد انتظار طول میکشد، ممکن است به طور کلی پیشرفت تیم آنها را کند سازد. در این شرایط مهمترین کاری که باید انجام شود، این است که با اعضای تیم خود صادق باشید. به آنها بگویید که شما منتظر دریافت اطلاعاتی از تیم مدیریتی هستید و در صورت امکان به آنها اجازه دهید روی پروژههای دیگر کار کنند.
بدبینی
تیمها معمولا هنگامی که از سرپرست خود فاصله میگیرند، شفافیت مدیریت را زیر سوال میبرند، به خصوص اگر کارمندان خاصی این احساس را داشته باشند که بیشتر از بقیه کار میکنند. وقتی افراد احساس کنند که بخشی از برنامه نیستند، سطح اعتماد آنها به خطر میافتد. ارتباط روشن و تعاملات صادقانه به رفع شک و تردید در بیشتر موارد کمک میکند، زیرا باعث ایجاد اعتماد بین کارمند و مدیر میشود. وقتی وظایفی جدید را به اشخاص محول میکنید، توضیح دهید که چرا آن را تعیین کردهاید و چگونه به هدف کلی کمک خواهد کرد.
کارمندان مسالهساز
لازم است مدیران بر کارمندانی که باعث تنش در محل کار میشوند، نظارت بیشتری داشته باشند. دانستن چگونگی رسیدگی صحیح به هر موضوعی قبل از اینکه به مشکلات اساسی تبدیل شوند، یکی از چالشهای مشترک مدیران است. برای رفع نگرانیهای خاص، از اعضای تیم خود درخواست بازخورد کنید تا در مورد هر مسئلهای که ممکن است در مورد تکمیل کار یا برقراری ارتباط با اعضای تیم داشته باشند، مطلع شوید.
هرگونه پیشنهاد عملی را اجرا کنید تا نشان دهد که به تیم خود گوش میدهید. وقت بگذارید تا به نگرانیهای آنها گوش فرا دهید و بفهمید که در مورد اوضاع چه راهکارهایی می توانید داشته باشید. اگر مطمئن نیستید که بعد باید چه کار کنید، از یک متخصص HR (منابع انسانی) در شرکت خود کمک بگیرید.
انتقال از وضعیت همکار به مدیر
افرادی که در کار خود ارتقا مییابند، معمولا خود را در مدیریت همکاران قدیمی میبینند. این وضعیت ممکن است در ابتدا احساس ناخوشایندی داشته باشد، اما با گذشت زمان و رهبری صحیح، به موضوع کم اهمیتتری تبدیل خواهد شد.
کلام آخر
در بالا به مهمترین چالشهای مدیریتی پرداختیم که غالبا برای مدیران میان رده تا ارشد مسالهساز خواهد بود. شما چه چالشها و مشکلات دیگری در زمینه مدیریتی میشناسید که در بالا به آنها اشاره نشده است؟ این موارد و تجربیات خود و البته راه حلهای موثر در این زمینه را با ما به اشتراک بگذارید.