مدیریت استراتژیک مالی
مدیریت استراتژیک مالی نه تنها به معنای مدیریت امور مالی یک سازمان بلکه به معنای مدیریت آنها با هدف موفقیت است، یعنی دستیابی به اهداف شرکت و به حداکثر رساندن ارزش سهامداران در طول زمان!
مدیریت استراتژیک مالی مبحث بسیار مهمی است اما، قبل از اینکه یک سازمان بتواند خود را با نگاه استراتژیک، مدیریت کند. ابتدا باید اهداف خود را مشخص، منابع موجود و بالقوه خود را شناسایی و برنامه خاصی را برای استفاده از منابع مالی و سایر منابع سرمایهای خود در جهت دستیابی به اهداف طراحی کند.
مدیریت مالی استراتژیک چیست؟
مدیریت استراتژیک مالی عبارت است از ایجاد سود برای کسب و کار و اطمینان از نرخ بازگشت قابل قبول سرمایه (ROI). مدیریت مالی از طریق تدوین برنامههای مالی، تنظیم کنترلهای مالی و سپس تصمیمگیریهای مالی انجام میشود. مدیریت استراتژی بر موفقیت درازمدت تمرکز دارد و مدیریت تاکتیکی مربوط به موقعیت کوتاه مدت است.
مدیریت مالی خود شامل درک و کنترل صحیح، تخصیص و به دست آوردن داراییها و بدهیهای یک شرکت است. این میتواند شامل نظارت بر موارد مالی عملیاتی مانند هزینهها، درآمدها، حسابهای دریافتنی و پرداختنی، جریان وجوه نقد و سودآوری باشد.
مدیریت مالی استراتژیک شامل همۀ موارد فوق به علاوه ارزیابی مداوم، برنامه ریزی و تنظیم برای حفظ تمرکز شرکت و پیگیری اهداف بلند مدت است. مدیریت استراتژیک مالی، شامل ارزیابی و مدیریت ساختار سرمایه یک شرکت، ترکیبی از بدهی و داراییهای سهام ویژه برای اطمینان از توانایی پرداخت تعهدات در دراز مدت است.
سه ویژگی اساسی مدیریت استراتژیک مالی شامل موارد زیر است:
- استراتژی مالی ایجاد سود برای کسب و کار است.
- یک برنامه استراتژیک مالی بر سود بلند مدت متمرکز است.
- برنامه ریزی استراتژیک مالی بسته به نوع سازمان یا صنعت مربوطه متفاوت است.
مدیریت مالی استراتژیک در مقابل مدیریت مالی تاکتیکی
اصطلاح استراتژیک به روشهای مدیریت مالی اشاره دارد که متمرکز بر موفقیت بلند مدت است. در مقابل، تصمیمات مدیریت تاکتیکی مربوط به موقعیت های کوتاه مدت میباشد.
اگر شرکتی به جای تاکتیکی، استراتژیک باشد، تصمیمات مالی را براساس آنچه که در بلند مدت فکر میکند صحیح است و در نهایت به نتیجه میرسد، اتخاذ میکند. این بدان معناست که برای تحقق این نتایج، یک شرکت گاهی باید تحمل خسارات فعلی را داشته باشد.
سه عنصر اساسی در مدیریت استراتژیک مالی وجود دارند که به شرح زیر هستند:
۱- برنامه مناسبی در مورد امور مالی تدوین میشود.
۲- فعالیتهای مالی مطابق برنامه از پیش تعیین شده کنترل میشود (برنامه مرحله اول).
۳- درنهایت، در مورد مسائل مالی تصمیم گیری میشود.
بنابراین میتوان نتیجه گرفت که دامنه مدیریت مالی در کسب و کار بسیار عمیق است و به عنوان یکی از عملکردهای مهم شناخته میشود.
مدیریت استراتژیک مالی چه زمانی مؤثر است؟
بخشی از مدیریت استراتژی مالی مؤثر ممکن است شامل فداکاری یا تعدیل مجدد اهداف کوتاه مدت برای دستیابی بهتر به اهداف بلند مدت شرکت باشد. به عنوان مثال، اگر شرکتی برای سال قبل ضرر خالصی داشته باشد، ممکن است از طریق بستن امکانات یا کاهش کارکنان، پایه دارایی خود را کاهش دهد و در نتیجه هزینههای عملیاتی خود را نیز پایین بیاورد.
انجام چنین اقداماتی ممکن است منجر به هزینههای تجدید ساختار یا سایر مواردی شود که در کوتاه مدت بر مسائل مالی شرکت تأثیر میگذارد، اما موقعیت شرکت را برای موفقیت در بلندمدت بهتر میکند.
این اقدامات کوتاه مدت در مقابل بلند مدت معمولاً باید با در نظر گرفتن ذینفعان مختلف انجام شود. به عنوان مثال، سهامداران شرکتهای عمومی ممکن است مدیریت را برای تصمیماتی که در کوتاه مدت بر قیمت سهام شرکت میگذارند نظم ببخشند، بطوریکه سلامت شرکت در دراز مدت با همین تصمیمات محکمتر شود.
مدیریت استراتژیک مالی و عناصر آن
یک سازمان، مدیریت مالی استراتژیک را در کل عملیات سازمانی خود اعمال خواهد کرد که این شامل طراحی عناصری است که منابع مالی شرکت را به حداکثر میرساند و از آنها به طور مؤثر استفاده میکند. در اینجا یک شرکت نیاز به خلاقیت دارد زیرا هیچ رویکرد واحدی برای مدیریت استراتژیک وجود ندارد و هر شرکت عناصری را طراحی کرده که نیازها و اهداف خاص خود را منعکس کند.
با این حال، برخی از عناصر رایج مدیریت استراتژیک مالی میتوانند موارد زیر را شامل شوند:
۱- برنامه ریزی مدیریت استراتژیک مالی
- اهداف را دقیقاً تعریف کنید.
- منابع موجود و بالقوه را شناسایی کنید.
- یک برنامه مالی خاص کسب و کار بنویسید.
۲- بودجه بندی مدیریت استراتژیک مالی
- با بهره وری مالی و کاهش ضایعات به عملکرد شرکت کمک کنید.
- مناطقی را شناسایی کنید که بیشترین هزینههای عملیاتی را تحمیل می کنند.
- از نقدینگی کافی برای تأمین هزینههای عملیاتی بدون بهره برداری از منابع خارجی مطمئن شوید.
- مناطقی را کشف کنید که یک شرکت ممکن است درآمد خود را برای دستیابی مؤثرتر به اهداف، سرمایه گذاری کند.
۳- مدیریت و ارزیابی ریسک مدیریت استراتژیک مالی
- عدم اطمینان در تصمیمات سرمایه گذاری را شناسایی و آنالیز کرده و کاهش دهید.
- پتانسیل ریسک های مالی را ارزیابی کنید. هزینههای سرمایهای و سیاستهای محل کار را بررسی کنید.
- از معیارهای خطری مانند درجه محاسبات اهرم عملیاتی، انحراف معیار و استراتژیهای ارزش در معرض خطر استفاده کنید.
۴- انجام کارهای دائمی مدیریت استراتژیک مالی
- دادهها جمع آوری شده و مورد آنالیز قرار گیرند.
- تصمیمات مالی بگیرید که پایدار باشند.
- پیگیری و تجزیه و تحلیل واریانس را انجام دهید (یعنی تفاوت بین بودجه پیش بینی و نتایج واقعی)
- مشکلات را شناسایی کرده و اقدامات اصلاحی مناسب را انجام دهید.
مدیریت استراتژیک مالی و مزایای آن
مسائل مربوط به مدیریت استراتژیک مالی معمولاً توسط افراد انجام میشود، خواه برای حسابهای شخصی باشد یا خواه سازمانی! رسیدگی به این موارد با شیوه درست خود، فواید بیشماری به شرح زیر دارند:
۱- روند عملیات را هموار میکند
چه فعالیتها تجاری باشند و چه شخصی، مسائل مالی باید به راحتی پیش بروند. یکی از محرکها، جریان مالی برای تأمین هزینههای مناسب است. برنامه ریزی بهتر شامل استفاده از بودجه برای تخصیص کلیه هزینهها است. به همین ترتیب، مدیریت مالی بهتر تضمین میکند که امور مالی خارج از برنامه هدایت نشود.
۲- به جلوگیری از بدهی کمک میکند
مدیریت استراتژیک مالی یکی از راههای عالی برای جلوگیری از بدهیهای غیرضروری است که میتواند بر روند حرکت سازمان مؤثر باشد. توانایی تخصیص هوشمندانه پول و اولویت دادن به مواردی که بسیار مهم هستند، حائز اهمیت میباشند. در بیشتر موارد، وقتی سازمان برای پولی که موجود است خوب برنامه ریزی کند، میتواند بدون هیچ گونه بدهی به مسیر خود ادامه دهد.
۳- سود را افزایش میدهد
از آنجا که مدیریت استراتژیک مالی در بیشتر موارد مدیریت هزینهها را در پی دارد، این مهم قطعاً سود را افزایش میدهد. کسب و کاری که میتواند روزانه سود خود را افزایش دهند، سطح بالایی از عملیات مالی خود را نشان میدهد. استخدام یک مدیر مالی حرفهای برای کسب و کار یا یک مشاور مالی برای کسب و کارهای کوچک و استارتاپها بسیار مهم است.
۴- رشد تجارت را تضمین میکند
هنگامی که یک کسب و کار بتواند روند رو به رشدی را طی کند، در این صورت میتواند پیشرفت موفقیت آمیز خود را تضمین کند. این مهم یک رشد سریع و یکنواخت را تضمین خواهد کرد. مدیریت استراتژیک مالی، رشد تجارت را در پیش بینیها اختصاص میدهد تا هر بخش از سازمان از آن آگاه باشند و در جهت دستیابی به آن تلاش کنند.
نمونههایی از مدیریت استراتژیک مالی مبتنی بر صنعت
استراتژیهای مدیریت مالی از یک شرکتی به شرکت دیگر متفاوت هستند، همچنین میتوانند با توجه به صنعت نیز متفاوت باشند. شرکتهایی که در صنایع با رشد سریعی فعالیت میکنند مانند سازمانهای فناوری اطلاعات یا خدمات فنی، میخواهند استراتژیهایی را انتخاب کنند که اهداف آنها را برای رشد تضمین و حرکت در یک جهت مثبت را مشخص کنند.
برای مثال، اهداف آنها ممکن است شامل راه اندازی یک محصول جدید یا افزایش درآمد ناخالص ظرف ۱۲ ماه آینده باشد. از طرف دیگر، سازمانهای مرتبط با صنایع با رشد کند مانند تولید شکر یا نیروگاه برق، میتوانند اهدافی را انتخاب کنند که در آن از داراییهایش و مدیریت هزینههایشان محافظت شود.
کلام آخر
مدیریت استراتژیک مالی یکی از مهمترین تکنیکهایی است که برای هر کسب و کاری لازم میباشد زیرا تا زمانی که مسائل مالی به شکلی صحیح برنامه ریزی نشوند! هیچ عملکردی در سازمان به درستی صورت نمیگیرد.
قبل از استفاده از تکنیک مدیریت مالی استراتژیک، بسیار ضروری است که اهداف سازمان به طور دقیق و واضح تعیین شوند تا بر این اساس نیازهای مالی را بتوان محاسبه کرد و سپس بودجه مورد نیاز برای عملیات مختلف را تنظیم نمود.