کارکنان باانگیزه، منابعی ارزشمندی برای کسب وکارها هستند. آنها انرژی زیادی برای ایجاد تغییر در کسب وکار دارند و میتوانند دیگران را برای تحول در سازمان با خود همراه کنند. آنها با روحیهی بالایی که دارند، نه تنها به رشد فردی خود کمک میکنند، بلکه به سازمان نیز این امکان را میدهند تا از ظرفیتهای خود برای رشد، حداکثر استفاده را ببرد. اما همه اینها، منوط به این است که مدیران، به اصول ایجاد انگیزه در کارکنان توجه لازم و کافی داشته باشند و بدانند انگیزه هر کدام از افراد، چگونه و با چه روشی قابل ارزیابی و قابل افزایش است.
در این مطلب به این میپردازیم که چرا مدیران باید به انگیزش نیروهای خود، بیش از گذشته توجه کنند و این رویکرد، با چه روشی و چگونه میتواند موفقیت سازمان را درپی داشته باشد.
اصول ایجاد انگیزه در کارکنان
یکی از مهمترین کارهایی که هر سازمانی میتواند برای رسیدن به بالاترین حد از بهرهوری، موفقیت در عملکرد و رشد سازمان انجام دهد، استفاده از کارهایی برای افزایش انگیزه کارکنان است. در این راستا، نقش مدیران در ایجاد انگیزه کارکنان بسیار پررنگ است و معمولاً به آنها توصیه میشود تا برای ایجاد انگیزه در کارکنان، به ۳ اصل زیر توجه کنند:
۱- برای افزایش انگیزه، اهداف را شفافسازی کنید
هرچقدر رسیدن نیروهای به اهداف سازمانی، ارزشمندتر و مهمتر باشد، به همان نسبت انگیزه آنها هم افزایش مییابد. یکی از مسئولیتهای اصلی مدیران این است که اهداف سازمانی هر فرد را ترسیم کند و بطور شفاف به آن فرد یا تیم، توضیح دهد که هدف چیست و پس از رسیدن به یک هدف، چه دستاوردهایی پیش رو خواهد بود.
۲- انگیزه، یک روند بیپایان است
تا زمانیکه نیروهای انسانی، نیاز یا خواستهای نداشته باشند، دلیلی هم برای انجام کاری نخواهند داشت. به همین دلیل، از آنجاییکه برآوردن خواستههای آنها، فرآیندی پایان ناپذیر است، لذا مدیران وظیفه دارند با گوش دادن به خواستههای معقول کارکنان، خواستههای آنها را تا حد امکان برآورده کنند تا محرک کافی برای کار کردن داشته باشند.
۳- انگیزه میتواند مثبت یا منفی باشد
انگیز، مثل یک سکه، دو رویِ مثبت و منفی دارد. انگیزهی مثبت که از طریق پرداخت دستمزد، ارتقاء شغلی و قدردانی کردن ایجاد میشود، «انگیزه کاهش اضطراب» نام دارد و در افراد، تاثیر مثبت ایجاد میکند.
در سوی دیگر، از بین رفتن امنیت شغلی، تنزل جایگاه شغلی، جریمه، کاهش حقوق، اخراج، تعدیل نیرو و دیگر موارد، تاثیر منفی بر انگیزش نیروهای انسانی میگذارند. مدیران باید با هر دو کارکرد ایجاد این مفهوم مهم، آشنایی کافی داشته باشند تا بتوانند بهترین کار را انجام دهند.
۶ عامل مهم برای ایجاد انگیزه در کارکنان
عوامل مختلفی بر ایجاد انگیزه در نیروی انسانی یک سازمان تاثیر گذار هستند. در ادامه، به ۶ عامل مهم اشاره میکنیم و به این سوال پاسخ میدهیم که کدام گزینه، بر ایجاد انگیزه در کارکنان موثرتر است.
- پول: پول مشوق مناسبی برای انگیزش نیروهای انسانی است و مدیران باید به این عامل به عنوان فاکتوری مهم در ایجاد انگیزه در کارکنان یک سازمان توجه کنند. مدیران باید تلاش کنند تا پرداخت حقوق و پاداشهای عملکردی را طبق توافق و به موقع پرداخت کنند.
- دستاورد: اگر کارکنان ببینند عملکرد آنها در سازمان، دستاوردهای قابل سنجشی خلق میکند، برای خلق مجدد یا بهبود آن راهکار، انگیزه پیدا میکنند. بنابراین هرچقدر دستاوردهای افراد، مهمتر و ارزشمندتر باشد، انگیزه هم میتواند بالا برود.
- شناخت: هر فردی دوست دارد به خاطر عملکرد یا خروجی که در سازمان تولید میکند، شناخته شود. در چنین شرایطی، او به طور خودکار، روحیه بیشتری پیدا میکند تا عملکرد بهتری از خود نشان دهد. به همین دلیل، به رسمیت شناختن و شناخته شدن یک نفر توسط مدیر، تاثیر مستقیمی بر انگیزه افراد دارد.
- پیشرفت: اشتیاق پرسنل برای پیشرفت، عامل قدرتمندی در ایجاد انگیزه است. پیشرفت شغلی همیشه جزء مهمترین عوامل در ایجاد انگیزه در کارکنان است. در این راستا، مدیران میتوانند کارراههی پیشرفت شغلی یک نفر را بصورت شفاف ترسیم کنند تا آن فرد بداند که در صورت رشد در سازمان، به چه جایگاهی خواهد رسید.
- مسئولیتپذیری: مسئولیت بیشتر، انگیزهساز است و یکی از عوامل ایجاد انگیزه در کارکنان تلقی میشود. مدیران نیز باید مسئولیتپذیری بالایی داشته باشند تا به روابط دوطرفه بین مدیران و نیروهای انسانی استحکام ببخشد.
به عنوان نتیجه میتوان گفت مدیران باید ترکیبی ازاین عوامل را برای ایجاد انگیزه در نیروهای انسانی به کار بگیرند.
راهکارهای بوجود آوردن انگیزه در کارکنان
پس از آشنایی با عوامل مهم در خلق انگیزهی نیروهای انسانی، حال میخواهیم به این سوال پاسخ دهیم که به عنوان مدیر یک سازمان، چگونه می توان در کارکنان انگیزه ایجاد کرد؟
در زیر به ۵ راهکاری اشاره میکنیم که به کمک آنها میتوان باعث افزایش انگیزه شغلی کارکنان شد.
۱- هدف گذاری کنید
تعیین هدف به افراد در انجام فعالیتهای روزانه معنا میدهد و انگیزه آنها را بالا میبرد. برای این کار میتوانید موارد زیر را در نظر بگیرید:
- آنچه از آنها انتظار میرود را تعیین کنید.
- به آنها کمک کنید تا تصور کنند موفقیت در نقششان چگونه است.
- توضیح دهید که چگونه کار آنها باعث ایجاد تغییر در کسب و کار میشود.
همچنین ایجاد ارتباط بین اهداف فردی و سازمان، از اهمیت ویژهای برخوردار است. به عنوان مثال، مدیران باید به این قبیل سوالات پاسخ دهند که اگر مأموریت سازمان، ارائه خدمت عالی به مشتریان باشد، آیا این ارزش برای کارکنانی که در بخش مالی کار میکنند نیز منعکس میشود؟
۲- به موفقیتهای کوچک توجه کنید
فقط پیروزیها و دستاوردهای بزرگ نیستند که باید مهم جلوه داده شوند؛ بلکه توجه به موفقیتهای کوچک نیز منبع انگیزه در کارکنان هستند. گاهی اوقات، توجه کردن به تغییرات کوچکی که افراد در فرآیندهای کاریِ خود پیشنهاد میدهند، میتواند دلیل و محرکی برای رشد و بهبود در سازمان شود.
۳- به کارکنان بازخورد سازنده دهید
بازخوردهایی که در جهت رشد نیروها ارائه شوند، انگیزه آنها را برای تلاش هرچه بیشتر، افزایش میدهد. برای بازخورد دادن، اگر قانون یک به پنج را رعایت کنید، میتوانید انتظار داشته باشید نتایج خوبی از بازخوردهایی که به نیروهای انسانی میدهید، بگیرید. این قانون میگوید اگر پنج بار از کارکنان به دلیل عملکرد خوبشان تقدیر کنید ولی فقط یک بار از آنها بابت کار اشتباهی که انجام دادهاند؛ انتقاد کنید، به رشد آنها کمک خواهید کرد.
۴- از ظرفیتهای نیروهای انسانی استفاده کنید
بسیاری از افراد، ایدههای زیادی در سَر دارند اما فرد یا موقعیتی را مناسب نمیدانند تا آنها را مطرح کنند. به عنوان یک مدیر باید تلاش کنید تا با درنظرگرفتن نکات زیر، به صحبتها و ایدههای آنها گوش دهید تا حس کنند فرد مهمی هستند و برای نوآور بودن در سازمان، انگیزه بگیرند:
- گوش دادن به ایدهها
- در آغوش گرفتن مهارتهای منحصر به فرد
- تشویق به یادگیری بیشتر
- اجازه دادن به افراد برای استقلال در کار
- ایجاد فضایی امن که در آن شکست به عنوان یک فرصت یادگیری تلقی میشود
۵- به قولی که میدهید، وفادار باشید
با ایجاد جو اعتماد و ثبات میتوان به افزایش انگیزه کمک کرد. به عنوان یک مدیر، به وعدههایی که میدهید، دقت کنید. اگر نیروها، اعتماد خود را به مدیر از دست بدهند، میتواند به معنای از دست رفتن اعتماد به کل سازمان باشد. برای مثال اگر قول میدهید به کارکنانی که به هدفی در سازمان برسند؛ پاداش دهید، در صورت محقق شدن، حتماً آن را انجام دهید و پشت گوش نیندازید.
فواید ایجاد انگیزه در کارکنان
فارغ از اندازه یک سازمان، انگیزش کارمندان همواره باید مورد توجه مدیران باشد؛ زیرا مزایای ایجاد انگیزه در کارکنان یک سازمان، به سود شرکت خواهد بود. برخی از مهمترین فواید ایجاد انگیزه در کارکنان عبارت است از:
- عدم اطمینان کاهش مییابد: هرچقدر دلیل افراد برای انجام یک کار بیشتر باشد، اعتماد به نفس افزایش پیدا میکند. در نتیجه، عدم اطمینان نیروها به طرز قابل توجهی کاهش مییاید.
- مهارت حل مسئله بهبود پیدا میکند: نیروهای باروحیه، کارها را نه از روی اجبار و رفع تکلیف، بلکه فعالانه و برای خلق ارزش، انجام میدهند. به همین دلیل، آنها معمولاً رویکرد حل مسئله نسبت به مسائل مختلف دارند.
- ابتکار و خلاقیت را بیشتر میکند: وقتی نیروهای انسانی اشتیاق بالایی داشته باشند، به ایدههای نوآورانهای میاندیشند که میتواند به بهبود عملکرد کسب وکار کمک کند.
- بهره وری بیشتر میشود: وقتی افراد از روحیهی بالایی در کار برخوردار باشند، عملکرد بهتری از خود نشان میدهند که در نتیجه بهره وری افزایش پیدا میکند.
- سازمان به اهداف خود میرسد: کارکنانی که روحیه بالایی دارند، میخواهند بدانند که کار آنها، چگونه به موفقیت کلی سازمان کمک میکند. بنابراین، آنها همیشه در تلاش هستند تا در راستای محقق شدن مأموریت، چشمانداز و اهداف کسب و کار، گامهای مثبتی بردارند.
- مشتری مداری بهبود مییابد: هدف همه کسب و کارها این است که در نهایت مشتریان راضی داشته باشند. نیروهای انسانیِ با انگیزه، با عملکرد خود به سازمان کمک میکنند تا مشتریان، همیشه به آنها وفادار بماند.
- در برابر تغییرات سازگارتر هستند: اشتیاق بالای کارکنان، به آنها قدرت پذیرش تغیییرات را میدهد. لذا سازگاری خوبی برای تغییر و بهبود عملکرد و رفتار خود دارند.
- تأثیر مثبتی بر سایر کارکنان میگذارند: افرادِ با روحیه، رویکرد رشد و بهبود مستمر را درپیش میگیرند. همین موضوع بر کسانی که با آنها همکاری میکنند، تاثیر میگذارد و به آنها کمک میکند تا انگیزه مناسبی برای کار بدست بیاورند.
انگیزه بالای کارکنان، چگونه به سیستمی شدن کسبوکارها کمک میکند؟
کسب وکارهایی که به دنبال سیستم سازی کسب وکار و کسب دستاوردهای مهم هستند، به افرادی نیاز دارند تا از تغییر، رشد و پیشرفت استقبال کنند. حرکت در جهتِ چنین رویکردی، انرژی بالایی را میطلبد و کسانی در این مسیر میتوانند موفق عمل کنند که در درجه اول، اهداف سازمان را به خوبی درک کنند، اهداف فردی خود را با سازمان گره بزنند و پر تلاش و مستمر کار کنند.
در اینصورت، کارکنانِ باانگیزه با وظایف خود، به خوبی آشنا هستند و خودارزیابی دقیقی از عملکرد خود دارند. بنابراین مدیر ارشد کسب وکار، دغدغهی کارکنان را نخواهد داشت، دیگر درگیر جزئیات و خردهکاریها نخواهد بود و میتواند به کارهای مهمترِ سازمان و برنامهریزی برای توسعه کسب و کار بپردازد. به این ترتیب، اهمیت ایجاد انگیزه در نیروهای انسانی یک سازمان آنقدر بالاست که میتواند به سیستمی شدن کسب وکارها و موفقیت بلند مدت سازمان، کمک قابل توجهی کند.
نویسنده: تیم تحقیق و توسعه غزال |
منبع مقاله: questionpro.com – perkbox.com |